والدین یک نوجوان کُرد سوری که خود سالها پیامدهای جنگ را تحمل کرده بودند، با شنیدن خبر ورود گروههای سربازگیری ارتش به شهرشان، وحشتزده شدند.
آنها در مقابل پرداخت مبلغ ۲۰۰ دلار به یک قاچاقچی، پسرشان را که به زودی هجده ساله میشود، از شهر مرزی کوبانی در ۳۵۰ کیلومتری شرق، به شمال عراق فرستادهاند.
برای بخش اعظم جنگ نه ساله داخلی در سوریه، احضار به ارتش بشار اسد برای ساکنان بخش شمال شرقی کشور که تحت کنترل کردهاست، مسئلهای نبود، اما با ورود نیروهای حکومتی در ماه اکتبر که نخستین حضور آنها در منطقه از اوایل جنگ به اینسو بود، این برخورد عوض شد.
بهرغم گذران زندگی در گرماگرم درگیریهای پیش از این، از جمله تهاجم اخیر ترکیه به داخل مرز کشور، والدین محمد تنها زمانی او را مجبور به ترک منطقه کردند که متوجه شدند ممکن است فرزندشان به جبهههای مرگبار سوریه اعزام شود.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
محمد با کولهباری از تنها چند دست لباس، در کنار جاده خاکیای که از میان اردوگاه آوارگان «بارداراش» در کردستان عراق میگذرد، نشسته است. دراین اردوگاه، ۹ هزار نفر، عمدتا نوجوان و خردسال، اسکان دارند.
محمد که همین سه روز پیش به آنجا رسیده است، میگوید:«راستش را بگویم، از ارتش فرار نکردم، بلکه از جنگ گریختم.»
«پدرو مادرم مرا به اینجا فرستادهاند، چون نگرانند و نمیدانند که در جنگ به (کدام) جبهه اعزام خواهم شد. خیلی پسرها مثل من اینجا هستند.»
برای محمد و چهار همراه او، همه جوانان کم سن و سال، پنج ساعت طول کشید تا از مرز بگذرند.
در اطراف او گروهی جوان با صدای آرام درباره نگرانیها و ترسشان از ثبتنام در ارتش، و نیز بیکاری میگویند.
محمد در ادامه گفت:«ما از کوبانی به دیرک رفتیم و بعد همراه قاچاقچیان به مدت چهار ساعت تا آن سوی مرز پیادهروی کردیم.»
«خانوادهام امیدوارند که اینجا کار هم پیدا کنم و درآمدم را برایشان بفرستم. اما در اردوگاه گیر کردهام و نمیتوانم از آن خارج شوم.»
در ماه اکتبر، حمله ترکیه علیه نیروهای دموکراتیک سوریه تحت رهبری کردها که مناطقی از شمال سوریه را در دست داشتند، اعتراض جامعه بینالملل را برانگیخت.
آنکارا شبه نظامیان کرد را که در نبرد علیه داعش، متحد واشنگتن بودند، به دیده یک گروه تروریستی مینگرد و به همین دلیل، میگوید که حملاتش علیه آنها به هدف عقب راندنشان از منطقه مرزی، قابل توجیه است.
ترکیه و گروههای شورشی سوری که متحدانش هستند، منطقهای به طول ۱۲۰ کیلومتر و عرض ۳۰ کیلومتر در ناحیه مرزی آن کشور با سوریه، از شهر راسالعین (سرکانی) تا تل ابیاد را تصرف کردهاند، اما در توافق دیگری با ایالات متحده و روسیه، پذیرفتهاند که به آن عملیات پایان دهند.
در این میان و در همان حال، نیروهای کرد با نگرانی از این که ممکن است تمام منطقه شمالی سوریه را از دست بدهند، با دمشق توافق کردند که برای ممانعت از پیشروی بیشتر ترکیه، نیروهای خود را به منطقه مرزی اعزام کنند.
این نخستین بار از اوایل جنگهای داخلی بود که دولت مرکزی سوریه، کنترل این منطقه را به دست میآورد.
به گزارش سازمان ملل، در جریان نبردهای اخیر، بیش از ۱۹ هزار نفر از خانههای خود در شمال سوریه (گریختهاند و) به عراق پناهنده شدهاند.
مسئولان اردوگاه بارداراش که محل اسکان آوارگان کرد سوری است، میگویند که در پی ورود نیروهای سوری به منطقه، شمار ورود جوانان و مردان کرد سوری به اردوگاه به شدت افزایش یافته است.
خدیجه عقرب، از کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد، میگوید:«ما پس از اکتبر، با افزایش قابل ملاحظه کودکان بیسرپرست و جوانان روبهرو شدیم. برخی از آنها ضامنهایی داشتند و توانستند اردوگاه را ترک کنند، اما بسیاری از آنها (بدون ضامن یا حامی) باید در اینجا بمانند.»
«روند افزایشی تعداد مراجعان به اردوگاه کاهش یافته است، اما مردم همچنان از راه میرسند. امروز ۴۳ نفر دیگر وارد اردوگاه شدهاند.»
در سوی دیگر این اردوگاه پرجمعیت، گروهی از تازهواردان با بهت و حیرت، در مقابل چادرهای کهنه سازمان ملل ایستادهاند که به آنها اختصاص داده شده است.
پس از عبور از مرز با پای پیاده و در ساعات شب، خسته و مضطرب، لوازمشان را به مثابه ابزار نجات، به سینه میفشرند.
یکی از ساکنان قدیمیتر اردوگاه که در آغاز حملات ترکیه به اردوگاه گریخته است و چند چادر پایینتر زندگی میکند، به آرامی به آنها نشان میدهد که چطور ریسمانی را که دریچه ورود به چادرشان را بسته نگاه میدارد، باز کنند.
فِرَس ۲۵ ساله، پناهجویی اهل شهر کردنشین حَسَکه که برخی از نقاط آن، محل استقرار نیروهای دولتی است، میگوید:«شنیدهایم میان دستگاه رهبری محلی کردستان و حکومت (اسد) توافق خواهد شد.»
«ثبتنام در ارتش مشکل بزرگی است، مرگ حتمی است و نمیدانید کجا مستقرتان خواهند کرد.»
این دو جوان، در سرمای زیر صفر در چادری که اکنون خانهشان است، چمباتمه میزنند و میگویند که امید چندانی برای سال ۲۰۲۰ ندارند.
فراس میافزاید:«اوضاع در حسکه بدتر و بدتر شد، اما ما نمیخواستیم از آنجا برویم.»
«فقط شایعات زیادی بر سر زبانها بود که حکومت آمده تا ما را ببرد. به مادرم قول دادم که از آنجا خواهم رفت.»
خانوادهای که چند ردیف آن طرفتر اسکان داده شدهاند، اهل سرکانی، یک شهر دیگر کردستان هستند. آنها چند بار دیگر هم در جنگهای خونین سوریه تغییر اسکان دادهاند، اما تنها اخیرا تصمیم گرفتند که سوریه را ترک کنند و در عراق پناه بگیرند.
آنها میگویند که سرانجام تصمیم به ترک (سوریه) گرفتند، زیرا نگران بودند که تنها پسرشان توسط یکی از سه طرف مخاصمه، ارتش سوریه، شبهنظامیان کُرد، یا جنگجویان تحتالحمایه ترکیه، به جنگ برده شود.
آنها چنان نگران بودند که مقدمتا از وحشت این که پسر ۱۶ سالهشان در پست مرزی بازداشت شود، او را با خود به همراه نبردند.
مادر ۴۲ ساله او گفت:«میدانیم که هر سه گروه به افراد احتیاج دارند. خیلی نگران بودیم که او را ببرند. روز (فرار) که رسید، به او گفتیم در خانه بماند تا جزئیات را در مورد قاچاقچی (مامور عبور او از مرز) نهایی کنیم.»
بزرگترین مشکل در حال حاضر، کمبود کار در اردوگاه است. تحت قوانین محلی، پناهندگان نمیتوانند از اردوگاه خارج شوند، مگر آن که کسی از افراد نزدیک خانواده، در کردستان ضامن آنها شود.
اکثر ساکنان اردوگاه، از جمله جوانان بیسرپرست و کم سال، در خارج از سوریه کسی را ندارند و در این شرایط، در اردوگاه ماندهاند.
برخی از آنها کمی غذای عراقی میپزند و همراه با چای و بیسکویت، روی میزهای پلاستیکی در کنار جاده خاکی اصلی عرضه میکنند.
جوان دیگری در یک چادر کوچکتر بساط سلمانی راه اناخته است.
کسبوکارهای مبتکرانه دیگری هم این گوشه و آن گوشه دیده میشود، اما اکثر خانوادهها میگویند که خوراک و تدارکات چندانی برای ادامه حیات برایشان باقی نمانده است.
حنای ۵۳ ساله که همراه با خانوادهاش در اردوگاه پناه گرفته است، میگوید:«اوضاع در اینجا خیلی بد است. ما هفت نفر در این چادر زندگی میکنیم. کسی را نداریم که از ما حمایت کند و فقط منتظریم.»
«وقتی این جا آمدیم فکر میکردیم شاید کردستان کمک کند، اما حالا تنها در چادر مینشینیم.»
...و در این میان، امید چندانی به بازگشت نیست.
محمود ۶۵ ساله، کرد پناهجو، میگوید:«با ترکیه در یک سو، حکومت در سوی دیگر، و داعش همه جا، تنها خدا میتواند کمک کند.»
هرچند آتشبس تا حدی از شدت مخاصمات کاسته است، اما خانوادههای کُرد ساکن شهرهای مرزی با ترکیه، نگران حضور نیروهای ترک هستند که به گفته آنها، در صدد پاکسازی قومی در منطقهاند.
ترکیه وعده داده است که یک میلیون آواره سوری را در «منطقه امن» اسکان دهد، اما بسیاری از ناظران حقوق بشر و گروههای کرد میگویند که ترکیه با هدف تغییر شکل جمعیت، تنها سوریهای غیرکُرد را در منطقه اسکان خواهد داد.
برای خانوادههای کرد، این به معنای آن است که هرگز نخواهند توانست به خانههاشان بازگردند.
محمود ۶۵ ساله که با شش فرزند و نوههایش در یکی از چادرهای اردوگاه زندگی میکند، میگوید:«آمریکا بعد از آن که ما خونها ریختیم و تمام مردانمان را قربانی کردیم، ما را به ترکیه فروخت.»
«نهایتا به عنوان کرد، ما در یک باتلاق افتادهایم (اشاره به شرایط بسیار دشوار). در یک سو ترکیه است، در سوی دیگر رژیم، و داعش در همه جا: امیدمان فقط به خداست.»
© The Independent