۲۱ فوریه روز جهانی زبانهای مادری است. این روز توسط یونسکو در سال ۱۹۹۹ برای کمک به تنوع زبانی و فرهنگی نامگذاری شده است. اما دلیل نامگذاری این روز بر میگردد به مبارزات مردم بنگلادش برای وجه رسمی دادن به زبان بنگالی. در سال ۱۹۵۲ دانشجویان دانشگاههای داکا پایتخت بنگلادش که در آن زمان استقلال خود را هنوز به دست نیاورده بود و با نام پاکستان شرقی از آن یاد میشد، برای رسمیت بخشیدن به زبان بنگالی به عنوان دومین زبان پس از «اردو» در پاکستان، تظاهرات مسالمتآمیزی به راه انداختند. اما پلیس پاکستان بر تظاهراتکنندگان آتش گشود و عدهای را کشت. پس از استقلال این کشور از پاکستان و بر اساس درخواست این کشور، یونسکو در هفدهم نوامبر سال ۱۹۹۹ روز جهانی زبان مادری را در ۲۱ فوریه تصویب کرد و از سال ۲۰۰۰، این روز در بیشتر کشورهای جهان تجلیل میشود.
افغانستان از جمله کشورهایی است که دارای تنوع زبانی گستردهای هستند. در این کشور گذشته از سه زبان رسمی (فارسی، پشتو و ازبکی ) تعداد زیادی زبانهای بومی دیگر نیز رایج است؛ مانند زبانهای پامیری که زیر چتر خود زبانهای دیگری نیز دارد، پشهای، نورستانی، بلوچی، ترکمنی و غیره. البته به دلیل جنگها و مهاجرت در داخل یا به خارج کشور، بعضی از زبانهای رایج در افغانستان به مرحله انقراض رسیدهاند و تعدادی نیز اکثر گویشوران خود را از دست دادهاند. بهخصوص زبانهای پامیری که شامل دهها زبان و گویش بومی قدیمی است و گویشوران بعضی از آنها از صد نفر هم کمتر شدهاند. به طور معمول، در افغانستان زبان فارسی و پشتو عمومیت بیشتر دارد. در نظام دولتی، با آن که در سه قرن گذشته همیشه پشتونها در راس قدرت بودهاند، اما زبان فارسی (که در افغانستان بیشتر از مترادف «دری» آن استفاده میشود) سلطه بیشتری داشته است. در دهه ۳۰ و ۴۰ شمسی، جمعی از ناسیونالیستهای پشتون بر آن شدند که تا زبان پشتو را نیز به یکی از زبانهای رسمی نظام اداری افغانستان بدل کنند. گروهی نیز با تقلید از فرهنگستان زبان و ادب ایران، در پی واژهسازیهای جدید برای آن زبان شدند. با این حال، آن تلاشها رونق چندانی نیافت. فرهنگستان زبان پشتو بسته شد و زبان نظام اداری افغانستان همچنان فارسی دری باقی ماند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
پس از سقوط طالبان و شکل گیری نظام جدید، دامنه و ژرفای تنشهای زبانی در افغانستان که بیشتر ناشی از تفوقخواهی سیاسی بود، گسترش یافت، و تعدادی از ناسیونالیستهای پشتون در پی جداسازی زبان فارسی برآمدند. بر اساس دیدگاه آنان، زبان «دری» چهارچوب خاص خود را دارد که آن را از زبان «فارسی» که گویشورانش در ایران است، متمایز میسازد. این مسئله، محور جداسازی زبان فارسی به «دری» و «فارسی» شد. فرهنگیان فارسیزبان در تقابل با این دیدگاه، بحث یکی بودن کامل زبان دری و فارسی را مطرح کردند و این دونام را مترادف هم دانستند. از این جا بود که تنشهای زبانی در افغانستان وارد عرصههای سیاسی نیز شد. تا جایی که دولت حتی کمیسیونی را برای سرهسازی زبان دری از فارسی ایجاد کرد. وظیفه این کمیسیون آن بود که واژههایی را که به گفته اهل سیاست، «ایرانی» است و در زبان دری بستری ندارد، از زبان دری بیرون کنند. این مسئله تا امروز به عنوان یک چالش عمده میان گویشوران دو زبان فارسی و پشتو در افغانستان باقی مانده است.
زبانهای مادری در معرض تغییر
سیاسی شدن زبان در طول هجده سال گذشته باعث شده است که هیچ کار درخوری برای زبانهای بومی افغانستان انجام نگیرد. نه زبان پشتو و نه زبان فارسی، از هیچگونه توجه و تلاش برای پویاتر شدن، برخوردار نشدهاند. این امر باعث شده است تا در سایه ارتباطهای گستردهتر در سطح جهانی و نزدیک شدن افغانستان به کشورهای دیگر، زمینه برای تاثیرپذیری بیشتر از زبانهای خارجی، بهویژه وارد شدن واژگان انگلیسی به هر دو زبان فارسی و پشتو، نیز میسر شود. در افغانستان، زبان انگلیسی تقریبا زبان مسلط نهادهای غیردولتی است. به دلیل رابطه بیشتر این نهادها با نهادهای بزرگ خارجی، زبان انگلیسی بر روند کاری آنها تاثیر گذاشته است. در داخل نظام دولتی افغانستان نیز به دلیل استخدام بیشتر دانشآموختگان دانشگاههای بینالمللی که اکثرا به زبان انگلیسی تحصیل کردهاند، قشری در نظام اداری افغانستان پا گرفته است که به اصطلاح عام، به زبان «فینگلیش» یا «فارگلیسی» صحبت میکنند که مخلوطی از زبانهای رسمی افغانستان و انگلیسی است. نقش این وضعیت بر زبانهای رسمی افغانستان بیش از حد شده است و بهویژه در شهرهای بزرگ، این «زبان» کم کم سلطه خود را گستردهتر میسازد. این مسایل دست به دست هم دادهاند و زبانهای مادری را در افغانستان، با چالش بیگانه شدن روبهرو کردهاند.
در سایه همین وضعیت، وزارت فرهنگ افغانستان چند سال پیش از احتمال نابودی تعدادی از زبانها و گویشهای بومی آن کشور خبر داد. البته توجه وزارت فرهنگ افغانستان بیشتر به سوی زبانهای بومی با گویشوران اندک بود. اما واقعیت این است که زبانهای رسمی افغانستان، مانند پشتو و فارسی دری، نیز از ورطه خطر دور نیستند و میروند که به دلیل هجوم زبانهای دیگر، بنمایههای تاریخی خود را از دست بدهند.