اگر کسی سر دربیاورد که چگونه دو شرکت ورشکسته با نزدیک به ۸۰۰ میلیارد تومان زیان و بدهی انباشته وارد بورس میشوند، احتمالا میتواند وزیر اقتصاد و دارایی، وزیر ورزش و جوانان یا رئیس سازمان خصوصیسازی در ایران شود.
در هفته جاری وزارتخانههای اقتصاد و دارایی و ورزش و جوانان میزبان جلسات پی در پی درباره خصوصیسازی استقلال و پرسپولیس و ورود این دو باشگاه به بورس بودند. روز سهشنبه، ۲۳ اردیبهشت، در صحن علنی مجلس گزارش کمیسیون ویژه حمایت از تولید ملی و نظارت بر اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی خوانده شد. اما اگر میخواهید بدانید دولت از خصوصیسازی استقلال و پرسپولیس و ورود به بورس چه منظوری دارد، بهمن عبداللهی، رئیس اتاق تعاون ایران، دراینباره توضیح داده است: «۱۰ درصد از سهام استقلال و پرسپولیس برای کشف قیمت در بورس و ۵۰ درصد به شرکتهای سهامی عام با حداقل ۱۰ هزار سهامدار و ۴۰ درصد دیگر به تعاونیهای سهامی و فراگیر کل کشور واگذار میشود. درصورت واگذاری، هیات موسسان اولیه برای هر دو باشگاه با حداقل ۷ نفر از نمایندگان اتاق تعاون ایران، وزارت ورزش و جوانان، وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی، وزارت اقتصاد و دارایی و پیشکسوتان منتخب دو باشگاه تشکیل میشود.»
واقعیتهای اقتصادی درباره این دو باشگاه را لازم نیست در مصاحبهها جستوجو کنیم. اعداد و ارقام همه چیز را واضحتر توضیح میدهند. سازمان خصوصیسازی داراییها و بدهیهای دو باشگاه برای ورود به بورس را به این شرح اعلام کرده است:
بدهیهای استقلال:
۱۵۵ میلیارد تومان زیان انباشته
۱۹۰ میلیارد تومان بدهی استقلال
حدود ۵۰ میلیارد بدهی مالیاتی
بدهیهای پرسپولیس:
۱۳۵ میلیارد تومان زیان انباشته
۱۹۰ میلیارد تومان بدهی
۷۵ میلیارد بدهی مالیاتی
داراییهای استقلال:
یک ساختمان در سعادت آباد
ورزشگاه مرغوبکار
قرار است کمپ ناصر حجازی به این باشگاه واگذار شود.
دارارییهای پرسپولیس:
یک دفتر مرکزی
ورزشگاه درفشیفر
دو آپارتمان در فرمانیه
قرار است یک ورزشگاه دیگر به این باشگاه واگذار شود.
داراییهای استقلال و پرسپولیس هر قدر ارزش مالی داشته باشند، اما از امکانات ابتدایی برای دو باشگاه محسوب میشوند و داراییهایی همچون دفتر باشگاه و زمین تمرین، خلق درآمد نمیکنند که بتوانند بدهیها و زیانهای بهجا مانده از دوران باشگاهداری دولتی را جبران کنند. حتی طبق ادعای علیاصغر یوسفنژاد، عضو فراکسیون ورزش مجلس، اینها بخش پیدای ماجرا هستند و بدهیهای پنهان هم وجود دارد.
اما درآمدهای استقلال و پرسپولیس و باشگاههای دیگر در ورزش ایران آنجا از دست میرود که صدا و سیمای ایران حق پخش تلویزیونی را پرداخت نمیکند، اختیار حق پخش اینترنتی در دست سازمان لیگ است، و باشگاهها نمیتوانند درباره حقوق خود تصمیم بگیرند. حتی سهم پرسپولیس، تیمی که صدرنشین لیگ برتر در فصل جاری است، از بلیتفروشی لیگ برتر تا امروز صفر بوده است. شرکت تجهیز و توسعه اماکن ورزشی، بلیت فروشی بازیهای لیگ برتر را از ابتدای لیگ نوزدهم برعهده داشت، اما باشگاه پرسپولیس اعلام کرد که از ابتدای لیگ نوزدهم هیچ درآمدی از فروش بلیت ندارد. علی رغبتی، عضو هیئت مدیره باشگاه پرسپولیس، درباره موضوع بلیتفروشی لیگ برتر گفت: «تا به حال حتی یک ریال از بلیتفروشی بازیهای لیگ برتر دریافت نکردهایم.» با چنین ساز و کاری در فوتبال ایران، چگونه ممکن است بخش خصوصی رغبتی برای حضور در بازار آن داشته باشد؟
احمد سعادتمند، مدیرعامل باشگاه استقلال، درباره ورود استقلال به بورس گفته است: «تمام جوانب برند استقلال در نظر گرفته شده و امیدواریم در کمتر از دو ماه، بتوانیم با اجرای تمامی موارد مرتبط با افزایش سرمایه زمینه خصوصیسازی و ورود به بازار بورس را مهیا کنیم.» اما سعادتمند در همین روز در کانال تلگرام رسمی باشگاه استقلال از یک فرد ناشناس که مبلغی نامشخصی برای امور روزمره باشگاه استقلال کمک کرده است، با عناوینی اغراقآمیز تمجید کرده بود. باشگاهی که برای امور روزمرهاش به این روش کمک گرفتنها روی میآورد، چطور درباره افزایش سرمایه حرف میزند؟
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
استقلال و پرسپولیس هر بار طی قراردادی نشان تجاری خود را به یک شرکت واگذار میکنند، اما سرانجام این قراردادها به قراردادهای ترکمنچای معروف میشوند و با فاش شدن گوشههایی از متن آنها، مشخص میشود که مدیران این باشگاهها بر اساس چه روابط پیچیدهای استقلال و پرسپولیس را از درآمدزایی با نشان تجاری محروم کردهاند.
در آخرین قرارداد استقلال با شرکت آریا برتر، وام ۹ میلیاردی با جریمه دیرکرد روزانه ۴۰ میلیون تومان فاش میشود، و قراراد پرسپولیس با آتیه دادهپرداز آنچنان یکطرفه بود که تمام منافع را به شرکت کارگزار تقدیم میکرد. اینها یادآور قرارداد سازمان لیگ با شرکت فروشنده بلیت اینترنتی است که باشگاهها میگویند هیچ سهمی از فروش بلیت ندارند. این قراردادهای بیحاصل برای فوتبال ایران بارها تکرار شدهاند و حتی افشاگریها قدرت تغییر ندارند و همیشه از یاد میروند تا قراردادهای مشابه تکرار شوند.
دولت با چنین روشهایی باشگاهداری میکند و دو باشگاه ورشکسته ساخته است و حالا از عرضه سهام در بورس حرف میزند. از سرمایه فوتبال ایران با این شیوههای مدیریت چه باقی مانده که قرار است واگذار شود؟ واگذاری بدهی ۸۰۰ میلیاردی به تماشاگران استقلال پرسپولیس، بهترین عنوان برای این ماجرای پر سر و صدا در فوتبال ایران است.