یک سگ دالماسین به گونهای شگفتانگیز تعداد هجده توله زاییده است که دو برابر تعداد معمول در این نژاد سگ است.
زاد و ولد دالماسینها به طور معمول میان شش تا نه توله است که گاه به پانزده توله هم میرسد.
ماده سگ دالماسین «نلی» در روز ۱۴ آوریل در یک زایمان ۱۴ ساعته تعداد ده توله نر و هشت توله ماده به دنیا آورد.
صاحب نلی، لوئیز کلمنت، پرستار بازنشسته ساکن پرستون، میگوید هرچند به خاطر بزرگی شکم نلی انتظار تعداد بیشتر از معمول توله داشته، اما تصور «این تعداد توله» را نمیکرده و از این بابت سخت شگفتزده شده است. او گفت: «وضع حمل نلی طبیعی بود اما تولهها همچنان میآمدند.»
«فکر کردم با پانزدهمین توله، وضح حمل متوقف خواهد شد، اما یکی دیگر و پس از آن دو توله دیگر نیز به دنیا آمدند.»
با تولد ۱۸ توله، خانم کلمنت که عضو باشگاه پرورشدهندگان سگ است، اکنون در خانهاش از ۲۷ سگ دالماسین از جمله «پنی»، مادر نلی و «پبلز» مادربزرگش نگهداری میکند.
او میگوید: «خوشبختانه فضای بزرگی در خارج از خانه داریم و سگها میتوانند خودشان را با بسیاری چیزها مشغول کنند. آنها خانه خودشان، و تاب و سرسره دارند که عاشق بازی کردن با آنها هستند.»
بعضیهایشان در آشپزخانه، بعضیها در انبار و بعضی در اتاق نشیمن میخوابند. گاه و بیگاه یکی دوتاشان هم به تخت من میآیند.»
خانم کلمنت که سی سال است به پرورش سگ های دالماسین اشتغال دارد، میگوید یکی از توله ها را برای خودش نگاه خواهد داشت.
او میگوید که در دو هفته پایانی آبستنی نلی، با او روی کاناپه میخوابیده تا «مراقبش» باشد.
«من در جریان به دنیا آمدن تک تک توله ها حضور داشتم و به نلی کمک کردم.»
«ما آنها را وزن کردیم و برای جدا کردنشان به آنها قلادههای رنگی زدیم» که به فیلم کلاسیک ۱۰۱ دالماسین دیسنی بیشباهت نبود.
کلمنت گفت: «ابتدا نگران بودم، اما بعد خوشحال شدم که همه ۱۸ توله سالم و زندهاند. هرچند، با اطلاع از این که چند روز اول زندگیشان میتواند خطرناک باشد، باز هم نگران بودم.»
«وقتی ماجرا تمام شد، شوکه شدم که چطور نلی توانسته به تنهایی از عهده (حمل و به دنیا آوردن ۱۸ توله) بربیاید. فوقالعاده است و به او افتخار میکنم.»
در اکتبر سال گذشته نیز یک سگ از نژاد لابرادور، بیشترین تعداد توله در تاریخ زاد و ولد لابرادورها به دنیا آورد.
صاحب «بوُ»ی لابرادور گفت که سیزده توله سگش در طول وضع حمل انگار «به بیرون پرت میشدند».
او گفت: «بعد از هفتمین توله که به فاصله چهل دقیقه متولد شد، زبانمان بند آمد؛ آنها همین طور بیرون میافتادند.»