دموکرات بودن و یا جمهوریخواه بودن در آمریکا نه بد است، نه خوب. گزینهای است که نه عضویت در آن باعث شرم است و نه باعث افتخار. تمامی افرادی که واجد شرایط رأی دادن هستند بایستی پیش از انتخابات حزب خود را مشخص کنند یا میتوانند بدون مشخص کردن حزب، بصورت مستقل همچنان در انتخابات شرکت کنند.
تغییر حزب نیز کار آسانی است و تغییر دادن آن نیز دردسر و یا باعث ایجاد مشکل اخلاقی و سیاسی برای کسی نمیشود. رئیسجمهور فعلی آمریکا، آقای دونالد ترامپ تا سال ۱۹۹۹ مستقل بود، سال ۲۰۰۱ به عنوان دموکرات ثبت نام کرد و در سال ۲۰۰۹ حزب خود را به جمهوری خواه تغییر داد.
کاندید دیگر ریاست جمهوری، مایکل بلومبرگ برای دههها، تا سال ۲۰۰۱ عضو فعال حزب دموکرات بود پس از آن مستقل و سال ۲۰۱۸ که قصد شرکت در انتخابات ۲۰۲۰ را داشت، حزب خود را به دموکرات تغییر داد.
میتوانید دموکرات باشید و به بعضی اصول جمهوریخواهان معتقد و یا برعکس جمهوریخواه معتدل و در برخی اصول نزدیک به دموکراتها باشید.
زیبایی و اعتبار قانون اساسی آمریکا به داشتن امکان بیان نظر و اعتقاد به آزادیهای فردی و مذهبی و قومی و نژادی است که تعلقخاطر افراد به حزب و گروه و نژاد و مذهب باعث هیچگونه محدودیتی برای آنها نیست.
تا زمانی که عضو فعال حزب نباشید و در باشگاه حزب برای فعالیت در کنگره دموکرات ها و جمهوری خواهان ثبتنام نکنید، علاقهمندی شما به احزاب و یا گرایشتان به هیچکدام از دو حزب اصلی آمریکا، به شما هویت حقوقی نمیدهد.
و ما ایرانیانی که در چند دهه اخیر به آمریکا آمده و شهروند این کشور پهناور شدهایم، آزاد هستیم که گرایشهای سیاسی خود را در این جامعه متنوع ازنظر نژادی و زبانی و مذهبی بهراحتی بیان کنیم.
آنچه امروز در آمریکا اتفاق افتاده است، تظاهرات مربوط به نژادپرستی است که با کشته شدن یک سیاهپوست به دست پلیس مینیاپولیس اتفاق افتاد، نه به ریاست جمهوری آقای ترامپ ارتباطی دارد، نه به حزب جمهوریخواه و یا دمکراتهای این کشور.
جامعه آمریکا با داشتن بیش از ۳۰۰ میلیون جمعیت با تنوع نژادی و مذهبی و قومی، یکی از متنوعترین جوامع جهان را در خود جایداده است. سیاهپوستان این کشور راهی طولانی برای احقاق حق مساوی شهروندی و آزادی را پیمودهاند که انتخاب آقای باراک اوباما، نقطه عطف این تلاشهای تساوی حقوق شهروندان در این کشور بود.
افرادی که تظاهرات اخیر در آمریکا را پایمال شدن دمکراسی و مقابله با غارتگران را نقض حقوق بشر و آزادیهای فردی افراد میدانند، یا مغرض هستند یا تعمد در خلافگویی و کتمان حقیقت دارند.
پرونده نقض حقوق بشر در ایران، یکی از تباهترین و سیاهترین ها در جهان است.
افرادی که در خارج از ایران، در شیپور تبلیغات رسانهای جمهوری اسلامی میدمند، قربانی همان نقض گسترده حقوق بشری هستند که به واسطه آن حق ورود به کشور مادری و خریدوفروش املاک و داراییهایشان را ندارند.
ما، افرادی که در چند دهه اخیر بهواسطه ظلم و جور حاکمان جمهوری اسلامی، فارغ از تندرو و کندرو بودن احزابی که بر سر کار بودهاند، مهاجر شده و به غرب آمدهایم، فراموش کردهایم که این کشور دوم چه امکاناتی را در اختیار ما گذاشته است.
ایرانیان خود جامعهای مهاجر اما موفق بخصوص در ایالاتمتحده آمریکا هستند. در پرتو فرصت و امکاناتی که در اختیار آنها گذاشتهشده، امروز کسبوکارهای بسیار موفق و دانشمندان نامی بسیاری، ایرانیتبار هستند.
اینکه نگران حقوق سایر اقلیتها بخصوص سیاهپوستان آمریکایی باشیم خوب است؛ اما برای غارت و اغتشاش و تخریب اموال مردم، نباید نگران بود؟ تظاهرات صلحآمیز برای دفاع از حقوق شهروندی که کشتهشده است، چه شد؟
در آمریکا ۴۰ میلیون نفر براثر شیوع بیماری کرونا شغل خود را از دستدادهاند که بیشتر این افراد از اقلیتهای کمدرآمد و بدون تخصص و تحصیلات بودهاند. همانگونه که کارشناسان پیشبینی کرده بودند سه ماه قرنطینه، در تمامی جوامع اثرات روانی سوء بر سلامت روان افراد گذاشته است که آمریکا نیز از این پیامد بینصیب نیست.
غارت و چپاول و آتش زدن و تخریب اموال عمومی، تظاهرات نیست و در قانون اساسی برای آن مجازات و کیفرخواست تعیینشده است.
رسانههای چپ افراطی در وارونه نشان دادن حقیقت و دمیدن بر آتش خشم مردم و شوراندن آنها بیتأثیر نبودهاند.
لازم نیست تا از وقایع کوی دانشگاه و ضرب و شتم بازداشتشدگان در تظاهرات در ایران و خشم مردم در اعتراض به گران شدن بنزین در ایران و کشته شدن تعداد نامعلومی از معترضین بگویم. آیا عدالت در حق قربانیان و کشتهشدگان تابستان ۸۸ و یا آبان ۹۸ اجراشده است؟
ندا آقاسلطان، ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ توسط نیروهای بسیجی ( به گفته شاهدان عینی) کشته شد. به نوشته هفته نامه تایم، لحظه جان سپردن ندا، یکی از پربیننده ترین لحظات مرگ یک انسان در تاریخ بشر بوده است. آیا عدالت برای ندا و دهها جان باخته دیگر در اعتراضات مسالمت آمیز پس از انتخابات جنجالی سال ۱۳۸۸ اجرا شد؟
هیچ کشوری و دولتی نمیتواند بهصورت صددرصد اجرای عدالت را تضمین کند، اما آمریکا نه صدای مخالفان و موافقان را خاموش میکند و نه کسی برای اهانت به رئیسجمهور و دولت بازداشت و محاکمه میشود و نه مخالفی شکنجه و به دلایل واهی محاکمه و زندانی میشود.
آنچه به نظر من رابطه رئیسجمهور فعلی آمریکا با اربابان رسانههای بزرگ را مخدوش و آنها را دشمن قسمخورده وی کرده است، ساختارشکنی دونالد ترامپ در رویکرد با ابر رسانههای مغرور و تمامیتخواه بوده است.
هنگامیکه در یک مصاحبه مطبوعاتی برخلاف رسم و رسوم کاخ سفید که خبرنگاران پرطمطراق رسانههای درجهیک تنها اجازه پرسیدن سؤال را داشتند، رئیسجمهور خبرنگار شبکه محلی روودا از کردستان، مجید را برای پرسش صدا میکند. نامش را نمی داند و وی را آقای کُرد صدا می کند. گام بزرگی برای ارزش گذاشتن به رسانههای کوچک و نهچندان معروف برداشتهشده است.
در آمریکا، بیش از ۱۱۰ میلیون نفر مبلغ ۱۲۰۰ دلار کمک بلاعوض دولت به حسابشان واریز شده و ۲۰ میلیون نفر دیگر نیز، این کمک را بصورت چک در پست دریافت کرده اند. در کدام کشور دیگری در جهان چنین کمکی به دلیل ضرر و زیان شغلی ناشی از پیامدهای بیکاری پرداختشده است؟ و به خانواده کارمندان متروی نیویورک که براثر کرونا جان خود را از دست دادند، ۵۰۰ هزار دلار پرداخت میشود. در ایران به اقشار آسیب دیده از کرونا چه مبلغی پرداخت شده است؟
در کشوری که با بیشرمی، روزنامهاش از آماری حکایت میکند که ۴۳ درصد مردم تهران مخالف سکونت شهروندان افغانستان در تهران و جداسازی آموزش کودکانشان در این شهر هستند، اگر نام آن نژادپرستی عریان نگذاریم، چه بایستی خطاب شود؟
در آمریکا، پس از داشتن حق اجازه اقامت دایمی در مدتزمانی سه تا پنج سال شهروند میشوید و میتوانید به راحتی کارگزار اعمال جمهوری اسلامی شوید( اگر همچنان به گروه های سیاسی داخلی ایران دلبستگی دارید)، اما مردم افغانستان گریخته از جنگ و ستم طالبان به ایران آمده، در این کشور متولد و بزرگشدهاند و همچنان از داشتن ملیت ایرانی محروم هستند.
تعداد افغانهایی که در ایران بزرگشده و اینک در رسانههای فارسیزبان خارج از کشور مشغول بکار هستند، کم نیست. گویش فارسیشان بهخوبی من و شمایی است که اهل «ناف تهران» هستیم، اما همچنان از داشتن تابعیت مضاعف ایرانی محروم هستند.
اشتباه نکنید، من روزنامهنگار نزدیک به حزب جمهوریخواه نیستم. دموکراتی هستم که میبینم، دموکراتهای هرجومرجطلب، تنها به این دلیل که ضد ترامپ هستند، حقایق را وارونه جلوه میدهند. با این حساب من هم روزنامهنگار نزدیک به جمهوری خواهان هستم؟!