ناظران و تحلیلگران و خبرنگاران میپرسند که موضع حقیقی واشنگتن در رویارویی با تهران در خاورمیانه به طور عام و در منطقه خلیج فارس به صورت خاص، چیست؟ از یکطرف مشاهده میشود که دولت آمریکا در موضع تهاجمی قرار دارد، اما از طرف دیگر وضع سیاسی در واشنگتن نشان میدهد که مسئولین آمریکا هنوز منتظر و مراقب اوضاع هستند، پس موضع حقیقی آمریکا در شرایط کنونی در رویارویی با ایران چگونه است؟
البته شکی وجود ندارد که دولت ترامپ همراه با مجلس سنا و وزارتهای خارجه و دفاع و شورای امنیت ملی آمریکا، همه در برابر توسعه طلبیِ نظامی و اطلاعاتی ایران و سلطه آن بر چهار کشور اساسی در منطقه، یعنی عراق و سوریه و لبنان و یمن، موضع واحد و مشترک دارند. همچنین در واشنگتن درباره لزوم ممانعت ایران از دستیابی به سلاح اتمی و ساخت موشکهای بالیستیک و پخش آن در داخل ایران و یا نقاط دیگر، اتفاق نظر وجود دارد.
گذشته از آن دولت ترامپ جدیت خویش را در جلوگیری از توسعه طلبی ایران بارها به اثبات رسانده است. در این راستا گامهای عملی نیز برداشته است که بارزترین آنها خروج از برجام و وضع تحریمهای سخت اقتصادی بود که اقتصاد ایران را به تحلیل برد و توان آن را برای حمایت مالی شبه نظامیانش در منطقه تضعیف کرد. سپس ضربه شکننده دیگری وارد کرد و شریان اساسی جمهوری اسلامی، یعنی «سپاه پاسداران» را در لیست نهادهای تروریستی قرار داد. همپیمانان خود را هم ملزم به قطع رابطه با مؤسسات اقتصادی سپاه نمود و اخیرا فشار را مضاعف کرده فروش نفت و محصولات نفتیای ایران را نیز مشمول تحریمها کرده است.
ایران هم دست بسته ننشست و اقدامات ترامپ را با وارد کردن ضربات مستقیم و غیر مستقیم بر همپیمانان آمریکا مانند عربستان سعودی و امارات و هدایت شبه نظامیانش در عراق، بخاطر تلاش برای محاصره پایگاههای نظامی آمریکا پاسخ داد. این امر سبب شد تا ترامپ اقدام به ارسال ناوگان هواپیمابر و موشک انداز و تقویت نیروهای آمریکایی کند، تا به ایرانیها پیام دهد که هر عمل مستقیم بر ضد نیروهای آمریکایی با واکنش جدی روبرو خواهد شد.
اقدامات ترامپ ثابت کرد که او برخلاف اوباما، در مواجهه با ایران جدی و سختگیر است. تهران هم درک کرده است که واشنگتن برای عقب نشینی ایران از کشورهای عربی و محدود کردن تواناییهای موشکی و خنثی کردن برنامه اتمی فشار را بیشتر خواهد کرد. اکنون ایران خطر رویارویی با واشنگتن را به خوبی درک میکند و میداند که هرگونه برخورد مستقیم با نیروهای آمریکایی، فرصت طلایی را برای ترامپ فراهم خواهد کرد تا افکار عمومی را در آمریکا بسیج و فضا را برای یک کار بزرگتر از تحریمها، آماده کند و نیروهای بزرگی به منطقه بفرستد.
در حالی که واشنگتن در کمین است تا ایران از خط قرمز عبور کند و بعد از آن وارد عمل جدی شود، تهران قصد خطر ندارد و به تخریب نفتکشها و هدایت شبه نظامیانش در یمن و اقدامات تحریک آمیز بر ضد همپیمانان آمریکا ادامه میدهد و سعی در از پا درآوردن کشورهای عربی و آسیب رساندن به اقتصاد آنها دارد. حتی میتوانیم بگوییم که تمام تحرکات و اقدامات تهران به حدی نیست که بهانه را برای لشکرکشی جدی واشنگتن فراهم کند.
معادله در آمریکا چگونه است؟
لازم به تذکر است که ترامپ با مخالفت سختی در مجلس نمایندگان و همچنین در رسانهها و در میان برخی از بوروکراتها روبرو است. مخالفان در برابر هرگونه افزایش تنش با ایران ایستادهاند و امکان بازگشت به برجام را مطرح میکنند. آنان در مجموع از رفتار ترامپ در مقابل ایران انتقاد دارند. اما اگر ایران از خط قرمز عبور کند بهای آن را مخالفین خواهند پرداخت و محاسباتشان برهم خواهد خورد؛ زیرا ترامپ در آن صورت افکار عمومی را به نفع سیاست خود بسیج خواهد کرد. اما اگر اوضاع به همین ترتیب تداوم یابد و ایران بر عدم تشدید تنش اصرار کند، مخالفان نیز فشار را بر رئیس جمهور ترامپ ادامه خواهند داد.
از چند ماه پیش به این سو و با نزدیک شدن آغاز کارزار انتخاباتی، ترامپ در حالی که برای دستیابی به افکار عمومی، از اقدام به یک عمل بزرگ خودداری میکند، گام به گام به سوی فشار و محاصره ایران پیش میرود.
این دادهها میرساند که حالا توپ در میدان ایرانیها است که تا چه اندازه میتوانند در مسیر اقدامات تحریک آمیز پیشروی کنند و تا چه اندازه مخالفان در واشنگتن میتوانند به فشار بر ترامپ و منع وی از لشکرکشی بزرگ، ادامه دهند.
ترامپ در اقدامات خود در برابر رژیم ایران چند گام پیش است، اما مخالفان، نیروهای خود را بر ضد این پیشرفت بسیج کردهاند. قطعی شدن این معادله نیازمند گذشت هفتهها و ماهها است.
ولید فارس، دبیر کل گروه پارلمانی اتلانتیک