در افغانستان بار دیگر بحث درباره زبان فارسی داغ شده است. نمایندگان منسوب به دولت افغانستان میکوشند نشان دهند که بین فارسی و دری فرقی است و این دو نه دو گویش که دو زبان جداگانه در سرزمین ایران و افغانستان است. اما چنین موضعگیری با انتقاد زبانشناسان، نویسندگان و مردم عام فارسیزبان از اقوام مختلف این کشور روبهرو شده است.
جنجال از آنجا شروع شد که در اوج حمله طالبان به هلمند و جنگ شدید در روزهای گذشته نسیمه نیازی، نماینده هلمند در پارلمان افغانستان گفت: «در قانون اساسی به صراحت آمده و ذکر کرده است زبان ملی افغانستان دری است. قدمت دری نسبت به فارسی بیشتر است. دری بهترین و شیرینترین لهجه را دارد. زبان مروج در تمام ولایات است. ما چرا سر این مساله جنجال میکنیم؟ فارسی طبعا واضح میگویم که زبان مربوط به ما نیست. فارسیزبان فارس است. دری زبان افغانستان است.»
ویدیوی سخنرانی خانم نیازی به شدت در فضای مجازی دست به دست می شود و پیوسته واکنش برمیانگیزد.
روشن نیست او چرا و در چه چارچوبی این سخنان را ایراد کرده است و منظورش از بحث درباره زبان فارسی آنهم به زبان غیر از فارسی چه بوده است؟
اما تاکید غیرفارسی زبانان در افغانستان به تفاوت بین دری و فارسی تنها به خانم نیازی محدود نمیشود و به همین خاطر بسیاری از کنار این سخنان به راحتی نگذشتهاند.
پیشتر اشرف غنی رئیس جمهور افغانستان، در سخنرانی با موضوع «گفتمان تاریخ، فرهنگ و هویت ملی» با دانشجویان در ارگ ریاست جمهوری به اهمیت زبانهای عام در افغانستان پرداخت و افغانستان را مهد زبان فارسی دری خواند و به نوعی ایرانیان را به «دزدی» این زبان متهم کرد.
او گفت: «افغانستان مهد زبان دری است. ایران پهلوی زبان بود که ما کل ادبیات زبان دری را بسط دادیم. حالا میآیند میگویند ایران شرقی. ای برادرها دزدی هم حد دارد، حد دارد.»
قبل از آن هم اقداماتی برای جداسازی دری و فارسی در این کشور صورت گرفته است که بسیاری آنرا یک اقدام دولتی دانستهاند.
اما این اقدامات ظاهرا سازمان یافته، هرگز با استقبال مردم أفغانستان مواجه نشده است.
نویسندگان معتبر این کشور همواره بر یکسان بودن زبانهای فارسی، دری و تاجیکی تاکید کردهاند.
یکی از آنها رهنورد زریاب، نویسنده شناخته شده أفغانستان است.
او بارها گفته است که «زبانی که ما امروز به آن سخن مي گوئيم، در گذشته ها با سه نام ياد شده است: زبان دری، زبان فارسی دری و هم زبان فارسی. مثلا در اين شعر حافظ:
چوعندليب فصاحت فروشد ای حافظ
تو قنــــد او به سخن گفتن دری بشکن
در اين بيت حافظ اين زبان را دری می گويد، اما در جای ديگر:
شکر شکن شوند همه طوطيان هند
زين قند پارسی که به بنگاله می رود»
و محمدکاظم کاظمی، دیگر زبانشناس برجسته افغانستان با آقای زریاب موافق است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
او با اشاره به کتاب همزبانی و بی زبانی اش می گوید: «نکتۀ دیگری که در همینجا باید بگویم، این است که «فارسی» و «دری» دو نام است برای زبانی واحد. این سخن من نیست و سخن پژوهشگران بزرگ دو کشور افغانستان و ایران است. من در کتاب «همزبانی و بیزبانی» این قضیه را تبیین کردهام و شواهد بسیاری از متون ادب و سخنان پژوهشگران هر دو کشور آوردهام.»
و توضیحات استاد زریاب این است که خبرگزاریها نقل کرده اند: «هيچ فرقی در اين زبان در ميان کشور های ايران، تاجيکستان و افغانستان وجود ندارد، بلکه فرق در لهجه و يا گويش های يک زبان واحد است. و شما میدانيد که لهجه و گويش نه تنها در بين کشور ها، بلکه در يک کشور نيز فرق دارد؛ مثلا ً تفاوت ميان گويش های عين زبان در هرات، بدخشان، غزنی و کابل در افغانستان، و تفاوت ميان گويشها در شهرهاي ايران مانند قزوين، تهران، اصفهان و شيراز. اما در اصل زبان که زبان نوشتاري است، در بين ايران و افغانستان هيچ فرقي وجود ندارد و در گذشته نيز چنين بوده است.»
او بار دیگر سند میآورد: «ناصر خسرو در شمال شرق افغانستان در يمگان بدخشان میزيست، حافظ در شيراز جنوب ايران زندگي می کرد، اما هر دو به عين زبان مینوشتند، زبان حافظ را هم ايرانی ميفهمد و هم ما ميدانيم.»
در دنیای مجازی نیز فارسی زبانهای افغانستان سخنان این نماینده مجلس را به باد انتقاد گرفتهاند.
نورجهان اکبر، فعال حقوق زن مینویسد: «کاش خانم نسیمه نیازی به جای این دلقک بازیها کاری برای هلمند میکرد. من از وقتی ویدیوی آن پدر دلشکسته را دیدهام هر شب خوابش را میبینم.»
اخیرا ویدیویی از قربانیان جنگ هلمند منتشر شده است که همه دار و ندار خود را از دست دادهاند.
برخی هم ویدیوی توماس بارفیلد، استاد دانشگاه آمریکایی را بازنشر کردهاند که درباره زبان فارسی میگوید: «فارسی نه تنها زبان مادری دهها میلیون نفر در ایران، أفغانستان، تاجیکستان و ازبکستان و دیگر مناطق آسیای میانه است، بلکه بعد از عربی دومین زبان جهان اسلام و تاریخ آن است.»