آقای جو بایدن برنده انتخابات ریاست جمهوری آمریکا شد. نامزد حزب دموکرات که در رقابتی تنگانگ با رییس جمهور کنونی آمریکا، دونالد ترامپ، توانست بیشترین رای را به خود اختصاص دهد.
رقابتی که جهان را در اضطراب و پیگیری لحظه به لحظه اخبار مربوط به این انتخابات فرو برده بود. آنچه که موضوعی داخلی در آمریکا بود و غیر آشنا برای عموم؛ کالجهای الکترال انتخابات، به یکباره موضوع مورد علاقه و بررسی موشکافانه مردمان بسیاری در سراسر جهان شد.
دلخوریهای فراوان رهبران جوامع غربی و متحدین ایالات متحده از آقای ترامپ به دلیل سیاستهای تکروانهای که طی چهار سال ریاست جمهوری خود در پی گرفته بود و آرزوی آنها برای باخت ترامپ یکی از علاقمندیهای مضاعف افراد نسبت به سرنوشت این انتخابات شده بود.
اما در ایالات متحده آمریکا، نگاه مردم شرکت کننده، متفاوت از نگاه ناظران خارجی بوده و آنچه که برای آنها انگیزهای مهم بهمنظور چنین مشارکت گستردهای (بیش از ۱۴۶میلیون) در انتخابات بود، با پندار جمعی فردی در تهران و یا انتاریو و یا پاریس، تفاوت بسیار داشت.
آقای ترامپ در داخل آمریکا نیز دشمن و مخالف کم نداشت، اما ۷۱ میلیون رای نیز، رای مردودی در کارنامه وی محسوب نمیشود.
ترامپ ادبیات سیاسی جدیدی را وارد سیاستمداری در تاریخ معاصر آمریکا کرد که برای بسیاری از آمریکاییها جالب و در خور توجه بود.
وی نه جمهوریخواهی دو آتشه و کسالتآور بود و نه سیاستمداری با ادبیات سنگین و دشوار و غیر قابل فهم برای عموم. اسلوب ترامپ؛ ساده گفتن برای ارتباط با مخاطب و اعتماد به نفس بالا و ارعاب مخالفان خارجی، مشتاقان و طرفداران بسیاری در آمریکا پیدا کرد. رای ۷۱ میلیونی که مردم آمریکا به ترامپ دادند، رای به اردوی جمهوریخواهان نبود، بلکه رایی برای تایید فردی به نام دونالد ترامپ بود.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
و در مقابل، در اردوی دموکراتها، آقای جو بایدن ۷۷ساله، مردی کاریزماتیک برای رای دهندگان آمریکایی نبود که به این وسیله بتواند با اختلاف رای بالا با ترامپ برنده انتخابات شود ( ۷۵ میلیون رای).
رای به بایدن، رای «نه» بخشی از جامعه آمریکا بود که از ترامپ و سیاستهای وی در چهار سال گذشته ناراضی بودند. از جوانان چپگرا تا مهاجرین دو ملیتی و سیاهان آمریکا تا روشنفکران و دموکراتها در این کشور که خود را در فشار و یا قربانی نژادپرستی میدیدند که به گفته آنها ترامپ به آن دامن زده بود.
آقای بایدن این رای و برنده شدن خود را نه مدیون محبوبیت و کاریزمای شخصی-نظیر آنچه که باراک اوباما داشت، بلکه مدیون نفرت بخشی از جامعه به ترامپ باید بداند.
اینجا نیز انتفادات بسیاری را بایستی به حزب دموکرات وارد دانست که مافیای بزرگ در این حزب، همچنان افرادی را نامزد ریاست جمهوری میکند که اقبال عمومی به آنها کم است.
نظیر دو دوره فشار حزب برای به ریاست جمهوری رساندن هیلاری کلینتون علیرغم نداشتن محبوبیت و اینک نیز پذیرفتن ریسک نامزد کردن جو بایدن کهنسال در حالی که ترامپ رقیب قدری بهشمار میرفت.
اگر مافیای حزب دموکرات، برنی سندرز را در سال ۲۰۱۶ وادار به کنارهگیری به نفع هیلاری کلینتون نکرده بود، شور ملی برای انتخاب وی ترامپ را در همان سال شکست داده بود.
سرخوردگی هواداران وی و عدم محبوبیت هیلاری کلینتون، باعث شکست حزب دموکرات شد و در انتخابات اخیر نیز با نامزدی جو بایدن، قمار بزرگی را در پیش گرفت.
حزب جمهوریخواه نیز در رقابتهای درون حزبی با ناباوری به انتخاب شدن دونالد ترامپ نگاه کرد و او در عمل انجام شده چهار سال پیش به نامزدی این حزب رسید. حزب جمهوریخواه این انتخابات را به دموکراتها باخت، چون نتوانست خود را راضی کند تا از یک جمهوریخواه «نیمبند» حمایت کند. این حزب ترجیح داد که خود را برای انتخاباتی دیگر در چهار سال آینده آماده کند تا تمام قد پشت ترامپ بایستد.
اما ترامپ بازنده انتخابات نبود، چرا که نشان داد بین جمعیت کثیری از مردم آمریکا محبوبیت بسیار دارد. وی را میتوانید ابله، ناقض حقوق بشر، بیاخلاق و غیرپایبند به اصول دیپلماسی و هر چیز دیگری بنامید، اما این انتخابات برای مردم آمریکا و متعلق به آنان بود و میلیونها نفر نظر دیگری داشتند.
دونالد ترامپ با ۷۱ میلیون رای که سرمایه بسیار بزرگی است، میرود تا حزب خود را داشته باشد. حزبی که جهت سومی در سیاستمداری آمریکا ایجاد کرده و خانههای سنتی احزاب سنتی و فرتوت آمریکا را که نزدیک به ۲۰۰ سال سن دارند، تکان دهد.
این انتخابات نیاز جامعه آمریکا به یک موج سوم و تکثر انتخاب را نشان داد.