جمهوری ترکمنستان در تاریخ ۲۷ اکتبر سال ۱۹۹۱ با رأی مستقیم مردم و از طریق همهپرسی، رسما از اتحاد جماهیر شوروی جدا شد و اعلام استقلال کرد. امسال این کشور، سیامین سال استقلال خود را جشن گرفت.
صفر مراد نیازف، اولین رئیسجمهوری ترکمنستان بعد از فروپاشی شوروی است. او از سال ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۱ دبیر اول حزب کمونیست ترکمنستان شوروی بود و پس از برگزاری همه پرسی برای استقلال از شوروی، در انتخاباتی که خودش تنها کاندیدای ریاستجمهوری بود با رای ۹۹.۵ درصد پیروز، و رئیس جمهوری ترکمنستان شد.
ترکمنستان کشوری بیطرف است. این کشور توانسته است بعد جدایی از شوروی تا به امروز، از تحولات جهانی فاصله بگیرد. این نیز بدان جهت است که در تاریخ ۱۲ دسامبر سال ۱۹۹۵ مطابق تصمیم مجمع عمومی سازمان ملل به عنوان «کشور دائما بیطرف» شناخته شد و به همین دلیل، در ترکمنستان بیطرفی یکی از مهمترین اصول دولت شمرده میشود و سیاست خارجی این کشور نیز بر این اصل بنا شده است.
مطابق اطلاعاتی که سازمان گزارشگران بدون مرز درباره آزادی رسانهها ارائه داده است، در سال ۲۰۱۹ جمهوری ترکمنستان در ردیف ۱۷۹ از بین ۱۸۰ کشور جهان قرار گرفته است.
امروزه وضعیت سیاسی و نقض گسترده حقوق بشر در ترکمنستان به خاطر وجود فضایی بسته، توسط نهادهای ناظر بر وضعیت حقوق بشر مورد انتقاد قرار میگیرد. با این حال، کمتر کسی از تاریخ و نحوه تشکیل این کشور اطلاع دارد؛ از جمله این که رجال سیاسی این کشور با تشکیل جمهوری سوسیالیستی ترکمنستان شوروی در دهه ۲۰ میلادی، چه اقدامات مهمی در زمینه تحصیل زنان، مبارزه با بیسوادی، حق رای زنان، حق مسکن، تحصیل و بهداشت رایگان برای همه شهروندان و ارائه سیستم لائیک انجام دادهاند.
در اوایل قرن نوزدهم میلادی، ترکمنها نیاز به ایجاد یک دولت مستقل داشتند. در آن دوره، با انقلاب بلشویکها بخت به روی ترکمنها لبخند زد. لنین، رهبر انقلاب بلشویکی که با حمایت شوراهای کارگران و دهقانان و سربازان خسته از جنگ جهانی اول (۱۹۱۸-۱۹۱۴) تزار روسیه و سپس دولت موقت را سرنگون کرد، برای حل مسئله ملی ملل تحت سلطه استعمار روسیه، حق تعیین سرنوشت را تا سرحد جدایی که حق تشکیل جمهوری و دولت را برای همه ملل روسیه قایل میشد، ارائه کرد.
«قایغیسیز سردارویچ آتابایف» در آن زمان رئیس شورای کمیساریای خلق ترکستان (قزاقستان، ازبکستان، ترکمنستان، قرقیزستان، تاجیکستان) در اتحاد جماهیر شوروی بود و با درایت سیاسی خود، توانست به مقامات سیاسی ثابت کند که دو استان چارجو -استان لباپ کنونی- (در محدوده خانات بخارا) و داش اوغوز (در محدوده خانات خیوه) متعلق به ترکمنها است. او بعد از اخذ موافقت شورای عالی کمیساریای خلقی، شرایط لازم را برای ایجاد یک جمهوری سوسیالیستی فراهم کرد. نهایتا با متحد کردن اقوام ترکمن توسط این دولتمرد ترکمن، در ۲۷ اکتبر سال ۱۹۲۴، کشور جمهوری سوسیالیستی ترکمنستان شوروی تاسیس شد.
آرنه گلی، مدیر مرکز مطالعات ترکمن، درباره قایغیسیز آتابایف میگوید: «آتابایف به همراه یار سیاسی خودش «نِدیربای آیتاکوف» جمهوری ترکمنستان را پایهگذاری کرد. او کسی که بود که در سال ۱۹۱۷ اولین هستههای ضد نظام پادشاهی را در ترکمنستان پایهگذاری کرد. اولین رئیسجمهوری ترکمنستان ندیربای آیتاکوف بود و قایغیسیز آتابایف رهبر شوراها بود. اولین کار این گروه انقلابی، جدا کردن دین از مدارس و نهادهای دولتی بود و قانون اساسی را بر مبنای یک سیستم لائیک اعلام کردند. دومین اقدامی که انجام دادند، از بین بردن بیسوادی بود. خط تمامی مدارس در عرض چند سال از خط عربی به خط لاتین تبدیل شده بود که این نیز ازجمله کارهای انقلابی این اشخاص بود.»
مدیر مرکز مطالعات ترکمن در ادامه میگوید: «از دیگر کارهای آتابایف و آیتاکوف که نمیتوان این دو شخصیت را از همدیگر جدا کرد، دادن حق رای به زنان بود. در آن زمان، قبل از بسیاری از کشورهای اروپایی، ترکمنستان به زنان حق رای داد. علاوه بر آن، حق انتخاب شدن در مجالس، شوراها و مقامات عالی نیز به زنان داده شد. درزمینه فرهنگی نیز رادیو عشقآباد را تأسیس کردند و دهها روزنامه به زبان ترکمنی منتشر شد.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
«قایغیسیز سردارویچ آتابایف» در اکتبر سال ۱۸۸۷ در منطقه تجن ترکمنستان در خانوادهای کشاورز به دنیا آمد. در بدو تولد مادرش را از دست داد و در شش سالگی یتیم شد و عموی او «یالقاپ بای» مسئولیت تعلیم و تربیت او را به عهده گرفت و او را به مدرسه روسی فرستاد. در دبیرستان، استعدادهای او زبانزد عام و خاص بود و پس از به صدا درآمدن زنگ پایانی مدرسه، تا پاسی از شب کلاس درس را ترک نمیکرد و مسایل ریاضی حل میکرد.
آتابایف در سال ۱۹۰۷ میلادی برای ادامه تحصیل در دانشگاه به تاشکند رفت. در همان سال با دنیای سیاست آشنا شد. مدتی بعد از دانشکده تربیتمعلم تاشکند فارغالتحصیل شد و در مناطق «بحردن» و «ماری» معلمی کرد، اما با مخالفت دربار تزار از ترس آن که غیربومیان نمیتوانند بهدرستی تدریس کنند و در عوض، روحیه انقلابی را در بین مردم گسترش میدهند و خطری جدی برای امپراتوری تزار روس هستند، او را در سال ۱۹۱۲ میلادی از کار اخراج کردند.
آتابایف که در آن زمان تنها ۲۵ سال داشت، ناامید نشد و بهعنوان کارمند بانک در شهر ماری ترکمنستان شروع به کار کرد. در زمان انقلاب بلشویکها، عضو حزب کمونیست ترکمنستان شد و در سال ۱۹۱۷ میلادی، در مدت کوتاهی با پشتکار و استعداد کمنظیرش در عرصه سیاست، مسئول بخش غذا و کارگران و سربازان شوروی در «ماری» شد و به پاس خدماتش، با سرعت ترفیع گرفت و با رای حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی، رئیس اجرائیات شهر تاریخی «ماری» شد.
آتابایف در سال ۱۹۲۰ میلادی رئیس شورای کمیساریای خلق ترکستان شد. او که رویای دیرینه خود را مبنی بر تشکیل دولت مستقل ترکمن در قالب جمهوری در سر داشت، با استناد به دستور لنین، به عنوان رهبر بلشویکها در ترکستان جلسات متفاوتی برگزار کرد.
این بدون شک موقعیتی بکر و لحظاتی تاریخی برای ترکمنها بود که سالها زیر یوغ و استعمار دیگر قدرتهای منطقه بودند. اما این فرصت استثنایی، با چالشهایی نیز همراه بود، چرا که برای ایجاد یک جمهوری مستقل سوسیالیستی در ترکمنستان شوروی، سه شرط اصلی مطرح شده بود.
شرط اول: جمعیت جمهوری حداقل باید یک میلیون نفر باشد.
شرط دوم: ملت اصلی جمهوری باید از یکزبان، فرهنگ و تاریخ یکپارچه برخوردار باشند.
شرط سوم: جمهوری تاسیسشده باید دارای محدوده جغرافیایی خاص خود باشد.
اما از این شرایط، ترکمنستان تنها دو شرط را در اختیار داشت و این تهدیدی بود برای فرصت تاریخی تاسیس یک جمهوری ترکمن که ممکن بود برای همیشه از ترکمنها گرفته شود. چرا که بعد از فروپاشی نظام سوسیالیستی شوروی، هیچیک از جمهوریهای خودمختار و استانهای دیگر نتوانستند حق استقلال خود را به کرسی بنشانند، زیرا برای این کار نه دستگاه دولتی در اختیار داشتند و نه کادر لازم و نه شرایط سیاسی. از این جهت، اهمیت اقدامات «قایغیسیز سردارویچ آتابایف» برای تاسیس یک دولت جمهوری مستقل ترکمن دوچندان میشود.
جمعیت ترکمنها در آن زمان، به خاطر نسلکشیها و قتلعامهایی که علیه آنان خصوصا در سال ۱۸۸۱ در نبرد گوک تپه رخ داده بود، بهشدت کاهش یافته بود و به حداقل یکمیلیون نفر برای تشکیل یک جمهوری نمیرسید.
ازاینرو، این سیاستمدار ترکمن ابتدا سرزمینهای ترکمنستان را که در تحت امر خانات بخارا و خانات خیوه بود به ترکمنستان پیوند داد و به آن افراد اجازه داد تا هویت ملی خود را آزادانه ابراز کنند و گذرنامه ترکمنی بگیرند و بدان ترتیب، جمعیت ترکمنها را به بیش از یک میلیون نفر رساند.
او برای متحد کردن ترکمنها ابتدا با «جنیدخان»، رهبر ملی ترکمنها که معتقد به اسلام حنفی و مخالف سرسخت شوروی بود، مخفیانه ملاقات کرد و به خاطر مصلحت عمومی و رخ ندادن برادرکشی در منطقه، شبانه و مخفیانه شخصا با او وارد مذاکره شد. افراد جنیدخان که در محاصره کامل نیروهای شوروی قرارگرفته بودند، توافق میکنند که آتابایف برای آنان راه عبوری امن فراهم کند تا خاک شوروی را به مقصد ایران و افغانستان ترک کنند و بدین طریق، مسئله بدون برادرکشی و خونریزی حلوفصل شود.
او سپس برای متحد کردن قبایل ترکمن، ابتدا جلسهای تحت عنوان «کنفرانس ترکمنهای خانات خیوه» (استان داش اوغوز ترکمنستان کنونی) برگزار کرد و پس از آن کنفرانس ترکمنهای خانات بخارا (استان لباب ترکمنستان کنونی) را تشکیل داد. پس از آن در کنارههای دریای خزر کنفرانسی به نام «کنفرانس ترکمنهای کناره دریای خزر» برگزار کرد و سپس در شهر ماری کنفرانسی بانام «کنفرانس ترکمنهای ماری (مرو )»، و سپس کنفرانس ترکمنهای آخال، و نهایتا در عشقآباد کنفرانس سراسری با عنوان «کنفرانس سراسری ترکمنهای ترکستان» برگزار کرد، و سرانجام با پیوند دادن شهرهای چارجو (ترکمن آباد) و داش اوغوز به قلمرو ترکمنستان، در سال ۱۹۲۴ جمهوری سوسیالیستی ترکمنستان شوروی را بنیان گذاشت.
سالها بعد، در یکی از زمستانهای سرد ۱۹۳۸، قایغیسیز آتابایف قربانی طرح پاکسازی استالین شد و به اتهام ملیگرایی و همدستی با «جنیدخان» اعدام شد.
مزار قایغیسیز آتابایف تا همین چند سال پیش نیز در یک گورستان جمعی که قربانی طرح پاکسازی بودند، ناشناخته بود. اما به لطف گروه حقوق بشر مموریال مسکو، در سال ۱۹۹۵ پیکر بیجان آتابایف در منطقهای جنگلی به نام کومونار مسکو پیدا، و دوباره در یک مزار جداگانه دفن شد.
آیتاکوف نیز به سرنوشت رفیق خود دچار شد. گ.پ.او (بعدها منحل و کا.گ. ب تشکیل شد) او را در سال ۱۹۳۸ در عشقآباد بازداشت و اعدام صحرایی کرد.
بعد از استقلال ترکمنستان از شوروی، صفر مراد نیازف، رئیسجمهوری وقت این کشور، بهجای تقدیر از این قهرمانان ملی و بنیانگذار کشورش، سازههایی را که به یادبود این دو دولتمرد بنا شده بودند، تخریب کرد و خود را بنیانگذار حکومت نامید.