بخش بزرگی از بازار هنر بهخصوص موسیقی ایرانی دیگر در کنترل حکومت جمهوری اسلامی و دستگاه نظارت دولت ایران نیست، خوانندگان داخلی هم امروز دیگر جایگزینی برای «خوانندگان لسآنجلسی» بهحساب نمیآیند.
دو گروه بر شرایط تولید موسیقی در ایران با توجه به آنچه گفته شد، اثر زیادی گذاشتهاند. خوانندگان داخل کشور که آثارشان را به ازای هر آهنگ ۵ تا ۱۰ هزار دلار با سفارش شرکتهای موسیقی اروپایی و آمریکایی تولید میکنند و خوانندگان خارج از کشور که به دلیل ارزان بودن تولید موزیک ویدئو در داخل ایران، بخش عمده تولید و تدوین آثارشان را داخل کشور و توسط عوامل فنی ایرانی انجام میدهند.
این دودسته هیچکدام با دفتر موسیقی، ممیزی دولتی و حکومتی کاری ندارند و بسیار محبوب هستند.
وضعیت بازار موسیقی و نظارت حکومت بر آن
سازوکار تولید موسیقی در ایران؛ بهخصوص برای تعداد زیادی از خوانندگان حرفهای، حتی پیش از کرونا و تعطیل شدن بازار اجرای کنسرتها و وارد شدن همه کسب و کار آن بهصورت کامل به فضای مجازی، دست حکومت نبود. موسیقی رپ که محبوب نسل جوان است، از همان ابتدا خوانندگانش زیرزمینی بودند و تولیدکنندگان انواع موسیقی پاپ نیز مانند دهههای هفتاد و هشتاد دیگر در قید مجوز نیستند.
به این ترتیب چه موسیقی غیرمجاز و زیرزمینی را به گفته حکومت، تولید عوامل ضدانقلاب و ضد فرهنگی بدانیم و چه تولیدکنندگان را سرمایههای فرهنگی و هنری فرض کنیم، تغییری در این واقعیت ایجاد نمیکند که «موسیقی زیرزمینی ایرانی که تن به سانسور دولتی و حکومتی نمیدهد با هر عنوان و در هر سبک، بسیار محبوب و مورد توجه است.»
جنجال بر سر انتشار موسیقی که تابوشکنی اخلاقی میکند
هر از گاهی انتشار آثار بعضی خوانندگان خارج از کشور، جنجالی به پا میکند و پای نهادهای مذهبی، امنیتی و دولتی را به میان میکشد، تا با بستن شمشیر از رو، برای آنکه موسیقی را تولید کرده، آن که توزیع کننده موسیقیاست و کسانی که موسیقی را گوش میکنند، مشابه دهه شصت، با شلاق، زندان و مصادره، کار را یکسره کند. یک روز استاد شجریان به دلیل اعتراض به خفقان و حاضر نشدن معامله بر سر هنرش ممنوع الکار و تصویر و منفور حکومت میشود. روزی دیگر، شعر و سبک موسیقی اعتراضی هنجارشکنانه شاهین نجفی مساله حکومت میشود و برای کشتن این خواننده به نام توهین به مقدسات جایزه تعیین میشود و جماعت انقلابی آماده قیام و انتقام از موسیقی میشوند. یک روز هم نوبت به محسن نامجو با اتهام مشابه میرسد و خود و خانوادهاش مورد بازخواست قرار گرفته و تهدید به تعقیب کیفری و قتل میشوند. وقتی هم خوانندگانی مانند ساسان حیدری معروف به «ساسی مانکن» با ترانه «جنتلمن» و اخیراً هم «تهران توکیو» رگ غیرت نهاد مذهبی در ایران را میجنباند، حکومت ایران پای پلیس بینالملل (اینترپل) و بازداشت عوامل و همکاران این خواننده در تهران را به این موضوع بازکرده و با تهدید ربایش وی، کنسرتهایش را در کشورهای همسایه ایران به هم میزنند.
با انقلاب در ایران چه بر سر موسیقی آمد؟
پس از انقلاب ایران، بیش از یک دهه موسیقی و آموزش و فروش ادوات موسیقی و آموزش آواز در ایران ممنوع بود. خوانندگان مطرح قبل از انقلاب نیز ناچار به مهاجرت شدند و یا در ایران زیر سایه تهدید، کار را کنار گذاشتند.
بازار موسیقی فارسی در دو بخش سنتی و پاپ و عوامل آن از موزیسین، خواننده، تدوینگر و ترانهسرا گرفته تا رقصنده و صاحبان سالنها، به یکباره با انقلاب ایران، از کار بیکار شدند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
گویی در ایران نه برای توسعه آزادی اجتماعی و سیاسی که برای تعطیل کردن موسیقی، سینما، تئاتر، شعر و داستان و انواع هنر و هرآنچه مربوط به آزادی فرهنگی مردم بود، انقلاب شده بود. هنرمندان موسیقی در این زمان یکباره مبدل به مطرب شدند و خوانندگان ایرانی عناوین «عوامل ابتذال، فساد و فحشا» را دریافت کردند. آن روزها حتی گوشکردن موسیقی در ایران نیز جرم بود و یکی از وسایلی که در صف ماشینها برابر ایست بازرسیهای «کمیتههای انقلاب اسلامی» تفتیش میشد، وجود نوارهایی بود که موسیقی غیرمجاز روی آنها ضبط شده بود.
ابتدای دهه هفتاد، آغاز دوباره رواج تدریجی انواع موسیقی بهخصوص موسیقی پاپ در ایران بود. نوارهای کاست خوانندگان آرامآرام وارد بازار شدند و گروههای موسیقی در داخل ایران با این توجیه اجازه فعالیت یافتند که تنها راه مقابله با نفوذ و اثرگذاری خوانندگان و کمپانیهای معروف موسیقی ایرانی خارج از کشور، باز شدن فضا برای کار خوانندگان داخل کشور با نظارت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. اما طی کمتر از دو دهه، در ابتدای دهه نود با گسترش فضای مجازی، کار از دست حکومت جمهوری اسلامی در حوزه موسیقی خارج شد. بازاریابی این کار، مبدل به بخشی از بازاریابی متنوع فضای مجازی شد که دیگر قابلکنترل نبود. خوانندگان معروف، بخشی از صنعت تبلیغات و فروش فضای مجازی شدند و بعضی نیز کسب و کار خود را با استفاده از جذب مخاطب بهواسطه نشر آثارشان راه انداختند. از اینجا به بعد زبان جمهوری اسلامی برابر صنعت موسیقی، زبانی امنیتی و مبتنی بر تهدید شد.
چرا ساسی مانکن برای جمهوری اسلامی ایران مهم است؟
ماجرای ساسی مانکن و واکنش به انتشار موسیقیهای وی، طی سالهای گذشته نیز بخشی از همین دستگاه و سیستم تهدید از سر استیصال است.
بعضی از اهلفن اعتقاد دارند موسیقی نوجوان و جوانپسند این خواننده، به دلیل سبک در اصطلاح «شیش و هشت» آن، به رغم اینکه محبوبیت زیادی دارد، به لحاظ هنری ارزش زیادی ندارد اما واقعیت این است که جدای از ارزش هنری و موسیقیایی، اینگونه آثار در ساخت متوجه آن چیزی هستند که نوجوان و جوان ایرانی چند دهه از آن منع شدهاند. نشاط اجتماعی در سراسر جهان برای نوجوانان و جوانان، فرصت و امتیاز محسوب میشود اما در ایران مخالفت با دین و رفتن به مسیر جهنم خوانده میشود، حالا میخواهد موزیک ویدئو تهران توکیو ساسی مانکن باشد، یا آببازی در پارک.
اما چرا موسیقی ساسی مانکن با چنین واکنش تندی مواجه شده است؟ نگاهی به محتوای این موسیقی نشان میدهد که «سمیه ساسی مانکن در این موزیک ویدئو بازتاب سه نسل از سمیهها در ایران است.» سمیهای که میخواست برای آزادی، انقلاب کند. سمیهای که از فرط محرومیت ناچار به تندادن به بسیاری از مسائل شد و سمیهای که از مصرف شدن بدنش خسته شد و در مسیر انقلابی زنانه، هر چیزی را از برداشتن روسری تا حضور در استادیوم و برهنه شدن برابر دوربین، مبدل به بخشی از جریان اعتراض و مبارزه با محرومیت و محدودیت کرد.
استفاده استعاری خواننده و سازندگان این موزیک ویدئو از یک هنرپیشه سرشناس فیلمهای پورن نیز، احتمالاً برای نشاندادن همین موضوع بوده است. «تهران- توکیو به این دلیل حکومت ایران را عصبانی کرده است که مسیری را نشان میدهد که در آن چیزی قرار است محقق شود که مانند اقدام علیه حجاب با وجود تابو بودن، نمیتوان جلو آن را گرفت.» ممکن است حتی بعضی صاحبنظران موسیقی نیز این دست ترانهها و موزیک ویدئوها را مبتذل بدانند اما واقعیت این است که نباید نادیده گرفت که بزرگترین ابتذال در جامعه امروز ایران مسائلی است که بر روابط میان نوجوانان و جوانان، آزادی فردی چند نسل و محدود و سرکوب کردن حقوق طبیعی زنان گذشته است. شاید اگر شرایط امروز جامعه ایران نبود، این ویدئو و سبک موسیقی، مشابه دیگر نقاط جهان با استقبال نسل جوان مواجه میشد، اما مبدل به بخشی از سند اعتراض جمعی چند نسل به وضع موجود و تابوهای دینی و استثمار زنانه و جنسیتی نمیشد. در حال حاضر موسیقی ساسی مانکن و خوانندگانی مانند او چیزی را محقق میکنند که فراتر از خود موسیقی است؛ «شکستن تابوهای حکومت اسلامی.»
نتیجه برخورد با ساسی مانکن و عوامل تولید موزیک ویدئو تهران توکیو
انتشار خبر بازداشت دو نفر از عوامل ساخت موزیک ویدئو ساسی مانکن در شیراز، هیچ کمکی به جمهوری اسلامی ایران برای متوقف شدن تولید و توزیع چنین موزیک ویدئوهایی نخواهد کرد. همانطور که موسیقی زیرزمینی رپ در ایران، بدون داشتن امکان نشر رسمی، به عنوان بخشی از زبان اعتراض سیاسی و اجتماعی نسل جوان شناخته شده است، انواع موسیقیهای به قول حکومت هنجارشکنانه ساسی مانکن و خوانندگان مشابه او نیز بیش از گذشته ساخته شده و عرضه میشوند.
روزی که با دستور روحالله خمینی، زنان ایرانی سختترین محدودیتها را تجربه کردند، روشن بود یکسوی دیگر و دورنمایی که از دل آن دختران انقلاب متولد شدند، نسلی خواهد بود که هرآنچه برابر این تابو تصور و تولید شود را حمایت کرده و مبدل به بخشی از حرکت و جریانی میکنند که بهواسطه آن، هم اعتراض خود را نشان داده و همنیازهای خود را اعلام کنند.
همانگونه که خود مقامات هم میگویند طغیان نوجوانان دهه هشتاد و نود که از محرومیتها خسته هستند برای حکومت نگران کننده است. نیاز جامعه به نشاط در سختترین شرایط بحران اجتماعی و اقتصادی را اگر بیش ازاینقرار باشد با زبان امنیتی نگاه داشت، انقلاب زنان، فقرا و محروم شدگان از احساس و نشاط جوانی، در پیوند با یکدیگر، کف خیابان تکلیف مطالبه خود را روشن میکنند.