خبر مرگ یوکیا آمانو دبیرکل ۷۲ ساله سازمان بینالمللی انرژی اتمی پرسشها در خصوص انتخاب دبیرکل جدید و تاثیرات احتمالی آن بر تنش موجود میان ایران و ایالات متحده را مطرح ساخت. در حال حاضر آژانس یکی از حساس ترین دوره های فعالیت خود بویژه در رابطه با برنامه هستهای ایران و توافقنامه برجام را تجربه میکند.
پس از اعلام رسمی خبر مرگ آمانو که در طول ریاست خود بر آژانس بینالمللی انرژی اتمی همواره مخالفت صریح خود با سیاستهای دولت ترامپ در خصوص برنامه هستهای ایران و توافقنامه برجام را اعلام کرده بود، شایعاتی مبنی بر دست داشتن ایالات متحده و اسرائیل در مرگ یوکیا آمانو بهدلایلی همچون حمایت او از حفظ برجام، در فضای مجازی ایران مطرح شد. در همین ارتباط، خبرگزاری تسنیم در ایران بلافاصله پس انتشار خبر مرگ آمانو مطلبی در این خصوص منتشر کرده و مدعی شد که «براساس شواهد قابل توجه، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی توسط رژیم صهیونیستی به قتل رسیده است».
بهرغم وجود ادعاهایی مبنی بر سابقه ترور مقامات و کارکنان سازمانهای بینالمللی توسط ایالات متحده و اسرائیل، هیچگونه سند و مدرکی در خصوص به قتل رسیدن آمانو در دست نیست.
از آن گذشته بنظر نمیرسد که مرگ یوکیا آمانو بتواند تاثیر فزایندهای بر سیاستهای کلی آژانس و یا وضعیت کلی تنش میان ایران و ایالات متحده داشته باشد.
نخست آنکه سازمانها و نهادهای بینالمللی از جمله آژانس بینالمللی انرژی اتمی که در سال ۱۹۵۷ با هدف ترویج استفاده صلحآمیز و جلوگیری از استفاده نظامی از انرژی هستهای تأسیس گردید، مجموعهای از کشورهای عضو بوده و منعکس کننده منافع همه اعضا بطور مساوی هستند.
مشخصا بدلیل متغییر بودن تعادل و توازن موجود در قدرت جهانی، نقش هر یک از کشورهای عضو سازمانها و نهادهای بینالمللی نیز به نسبت نفوذ آنها قابل تغییر است. از این رو، کارکرد هر یک از این سازمانها دستخوش تغییر و تحولات جدی و غیرقابل پیشبینی است. در همین ارتباط، انتقادات یوکیا آمانو از سیاستهای دولت دونالد ترامپ در جهت تضعیف توافقنامه برجام صرفا نتیجه تحلیل و ارزیابیهای مستقل آژانس نبوده و منعکس کننده نگرانیهای همه کشورهای عضو آژانس در این رابطه است.
صرفنظر از میزان نفوذ کشورهای فوق در سازمان ملل و سازمان بینالمللی انرژی اتمی، تلاش کشورهای عضو در برجام در جهت ممانعت از اعمال تحریمهای ایالات متحده مستقل از سیاست آژانس نبوده و موضع آمانو در قبال برجام نیز انعکاسی از رویکرد اعضای آن است. بدین ترتیب، انتظار میرود که موضع آژانس در قبال توافقنامه هستهای برجام، بدون توجه به اینکه دبیر کل بعدی آن چه کسی باشد، تقریبا بدون تغییر باقی بماند.
همچنین نبایستی فراموش کرد که ایالات متحده همواره نسبت به کارکرد و سیاستهای اجرایی سازمانهای بینالمللی بی تفاوت بوده است. نگاهی کوتاه به تجربه سیاسی ایالات متحده و هم پیمانان آن در بی توجهی و کوتاهی در همکاری با سازمانهای بینالمللی روند تضعیف اعتبار و مشروعیت سازمانهای فوق را آشکار میسازد. هر چند آژانس بینالمللی انرژی اتمی همواره بر ضرورت حفظ برجام به عنوان جزئی از سیاستهای کلی آن تاکید کرده است، اما سیاست چندجانبه کشورهای عضو در جهت مقابله با تحریمهای یکجانبه ایالات متحده به مراتب بیشتر از نقش تک بعدی آژانس تاثیرگذار خواهد بود.
بدین ترتیب، اگر چه بنظر میرسد که احتمال سایه انداختن ایالات متحده و هم پیمانان آن بر موقعیت سیاسی دبیر کل جدید، خروج از برجام و موضوع هستهای ایران را از کانون توجه آژانس سرعت خواهد بخشید، اما در عین حال سرنوشت برجام نه در دستان دبیرکل جدید سازمان بینالمللی انرژی اتمی، بلکه در گرو عملکرد اعضای باقیمانده در برجام و کشورهایی است که روابط تجاری با ایران دارند. به عبارتی، آژانس بهعنوان یک سازمان بینالمللی به غیر از مواردی که در آن تصمیمات کشورهای عضو را تایید کرده و به آنها مشروعیت میبخشد، در موقعیتی قرار ندارد که بتواند رفتار کلی این کشورها را تحت تاثیر قرار بدهد.
و در نهایت، آینده برجام وابسته به نقش و جایگاه سیاسی دبیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی نبوده و این توافقنامه در شرایطی پابرجا خواهد ماند که کشورهای عضو در بی اثر کردن تحریمهای یکجانبه ایالات متحده موفق عمل کرده باشند. موفقیت کشورهای فوق در این زمینه طبیعتا کلیت آژانس و موضع آنرا از نو شکل خواهد داد. در این میان البته نقش ایران به عنوان کشور مورد هدف تحریمها و فشار حداکثری ایالات متحده حائز اهمیت بوده و حکومت ایران نیازمند توسعه روابط دیپلماتیک بیش از پیش سازنده و مبتنی بر گفتگو، تعامل و احترام متقابل با غرب است.