پرسهزنی در خیابان لذت وصفناشدنی کشف کردن است. خیابانگردی، تفریحی قدیمی، محبوب و جذاب برای همه مردم به حساب میآید، چه آنها که ساکن خیابان هستند، چه آنها که مسافر به خیابانی تازه شدهاند.
خیابان، کوچه و بازار در تمام دنیا مکانهایی خاص و منحصربهفرد هستند که تاریخشان با تاریخچه زندگی و فرهنگی جامعه پیوند خورده و روزگار گذشته و وضع فعلی مردم را نمایش میدهند. خیابانها همچنین محل تفریحی کمخرج و در عین حال بسیار جذاب به حساب میآیند.
معمولاً در هر سفری مردم بیش از هر چیز آنچه نظرشان را جلب میکند خیابان است. از طریق خیابان متوجه میشوند که در شهر چه میگذرد و حال دیگران چگونه است. موضوعی که به هیچ شکل دیگری قابل دریافت نیست.
روگای انزلی رویای بینظیر
«روگای پشت شنبه بازار انزلی» یکی از جذابترین نقاط شمال ایران است. خیابانی آبی که خیال و رنگ و زندگی در آن با همپیوند خوردهاند و مکانی فراتر از واقعیت معمول ساختهاند.
در زبان محلی «روگا همان آبراه است یا رودخانه.» روگا جایی جذاب از تاریخ کسب و کار و زندگی در مسیر تالاب زیبای انزلی است.
این روگا با داشتن ویژگیهایی چون دسترسی در مرکز شهر انزلی و در مسیر تالاب زیبای این شهر قرار داشتن، قابلیت جذب هر رهگذری را دارد.
روابط اجتماعی و تعامل میان افراد مثل هر پدیده دیگری علاوه بر زمانمند بودن، مکانمند نیز هستند. محلی مانند روگا در این مکانمندی هویتی را میسازد که منحصر به فرد است و خاطره عبور از آن را جاودانه میکند. روگای پشت بازار با ایده رنگهای روشن و انعکاس آنها در آب یکی از منحصربهفردترین عبورگاههای ایران است.
روگا بازتاب زندگی در شهری ابری
اما اشکال و صورتبندیهای اجتماعی در «روگای پشت شنبه بازار» بهرغم پیوستگی، نشان از شکاف و مرزبندی اجتماعی دارد؛ شکافی که با وجود طول کم این روگا، نقشه این خیابان را به دو پهنة اصلی تقسیم میکند؛ پهنهای برای کسب و کار آنها که میآیند تا کنار آبراه دادوستد کنند و پهنهای برای آنها که مسافرند و یا ساکن انزلی و روگا هستند و صرفاً برای پرسهزنی و عبور این مکان را انتخاب کردهاند.
گردشگران برای خیابانگردی روی آب، محو شدن در رنگها و رفتن به روگای پشت بازار میآیند و برای فروشندگان، روگا فرصتساز کسب و زندگی است.
روگا چشم زیبای شهر
روگا به مدت هفتاد سال چشم بندر انزلی بوده است. در مجاورت شنبه بازار سرشار از رنگ و عطر طبیعت و گویشها و خردهفرهنگهای گیلان، محل تجدید دیدار و گشتوگذار و تماشای لافندبازی و نقالی و تفریح مردمان منطقه است و روستائیان از دور و نزدیک از میوه و سبزی و صیفی گرفته تا طیور و ماهی و حصیر و زنبیل و دست بافتههای زیبا را میآورند تا کنار روگا عرضه کنند.
این خیابان آبی در واقع محل تردد مهم برای آنهاست که با قایق خود را به مجاورت آن میرسانند و آنها که با قایق از مجاورت آن عبور میکنند.
بسیاری از مسافران که در بهار یا پاییز مسافر انزلی میشوند، وقتی قدم به شنبه بازار قدیم میگذارند، به ناگاه با دیدن خانههای رنگی که پشت بازارچه قرار دارند به وجد آمده و ساعتها خاطرههایی آمیخته با خیال و زندگی را مرور میکنند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
نمونههای معروف، مشابه روگای انزلی در جزیره بورانو در ونیز ایتالیا، بندرگاه نیهاون در شهر کپنهاک دانمارک محل سکونت هانس کریستین اندرسن نویسنده مشهور و در محله لابوکای بوئنوسآیرس پایتخت آرژانتین است.
این ساختمانها با رنگهای گرم قرمز، نارنجی، زرد و سبز که شبیه نقاشیهای «اندی وارهول» هنرمند معروف سبک پاپ آرت است، به خودی خود جذابیت بسیاری دارند و انعکاس آنها در آب، تصاویر زیبا و شگفتانگیزی را رقم میزند که از ذهن پاک نمیشود.
روگا میعادگاه شکار تصاویر و رنگها
روگا همچنین میعادگاه عکاسان تازهکار و کهنهکاری است که مانند شکارچیان در کنار بازارچه و روی قایقها لحظهها را صید کرده و ثبت در تاریخ رنگ و حافظه انزلی میکنند.
خانوادهها نیز عکسهای زیبا و خاطرهانگیزی را از این مکان میگیرند و به این ترتیب روگای خاطرهساز خیابانی عجیب و با مفهومی بیش از یک محل گذر ساده در شمال ایران شده است.
اما روگا علاوه بر زیبایی، تأثیر زیادی بر سبک زندگی، روحیه جمعی و حس و حال خوب محله پشت بازارچه دارد. اینجا افسردگی با وجود همه تنگناها و مشکلات در رنگها غرق میشود. صدای خندهها معمولاً بلندتر از حد معمول است و زندگی متفاوتتر از آن چیزی است که در شهر ابری انزلی جریان دارد.
«لوتکا»ها، یا همان قایقهای روگا، مانند «گوندولاها» یا همان قایقهای معروف ونیزی که در آبراههای باریک شهر عبور، تفریح و زندگی را به هم پیوند زندهاند. اینجا زندگی را در مسیری متفاوت از صبح سحر تا نیمههای شب جابهجا میکنند.
لوتکاها بعضاً حکم تاکسی را دارند و مسافران را میبرند، با سقف برای روزهای بارانی و بدون سقف برای روزهای آفتابی پشت بازارچه روگا، لوکتاها زندگی را جابهجا میکنند و از سمتی تا سمت دیگر از عبوری تا عبور بعد تاریخ و خاطره میسازند.
روگا پیوند فرهنگها در مسیر زمان
وقتی برای گشتزنی در طول مسیر روگا با قایقران همکلام میشوی، همانطور که بوی پاروی خیسخورده را حس میکنی، به خزههایی که دور پارو جمع شدهاند خیره میشوی. قایقران میگوید: «اصالتاً از مهاجران آذربایجان شوروی سابق است.»
جالب این جاست که چند روزی که در این روگا مشغول پرسهزنی باشی با آدمهای مختلف با اصالتهای مختلفی آشنا میشوی؛ یکی اصالتاً گرجی است. دیگری میگوید اصالت سمنانی دارد، همانطور جمعیت زیادی از مهاجران این شهر از شرق آذربایجان ایران آمدهاند.
در این شهر روزگاری مسلمان، ارمنی، کاتولیک، بهایی، یهودی و ارتدکس روسی با هم زندگی مسالمتآمیزی داشتهاند.
روگای شنبه بازار بازتاب این آمیختگی و در امتداد آن با رنگهاست. یکی از ساکنین انزلی میگوید: «روگا چهره خاکستری انزلی را تغییر داده است. بازاری که روزگاری بیشتر شبیه حلبی آبادی کنار آبراه بود، حالا به جادوی رنگها جان گرفته و به یکی از جاذبههای خیابان و عبور در شمال ایران تبدیل شده است.»
در این روگا حالا رستورانها پذیرای مسافران هستند. ماهی دریای خزر، اشپل، آلو مسما، ترشه تره، باقالی قاتوق روبرویشان میگذارند و بعد ایشان را بدرقه تا وردی بازار از میان رودخانه، رنگ، زندگی و باران میکنند.
خیابان به ما میگوید که زندگی چه شکلهایی دارد. خیابان نماد تنوع، پذیرش، همراهی و آشنایی است. حالا اگر این خیابان روگای پشت بازارچه قدیم بندر انزلی باشد، دیگر چیز بیشتری است. خیال و رؤیایی دوردست و عجیب است.