کمتر کشوری را میشناسیم که مانند ایران برای هر واقعه ای، روزی را نامگذاری و تعریف کرده باشد. در اغلب کشورهای جهان بر اساس تقویمی که سازمان ملل تعیین کرده سوم ماه می هر سال روز آزادی رسانهها نامگذاری شده است. بر همین اساس هم همه ساله فهرستی را منتشر و میزان آزادی رسانهها در هر کشور را اعلام میکنند اما در تقویم ایران، ۱۷ مرداد روز خبرنگار نامیده شده و جهت تجلیل از خبرنگاران کشور مراسم رسمی نیز برگزار می شود.
مرور تاریخ حرفه خبرنگاری در ایران نشان میدهد که خبرنگاران از آغاز فعالیت حرفهای این صنف در ایران که بیشتر به سالهای بعد از جنگ دوم جهانی برمیگردد و طی آن دوران روزنامهنگاری و وقایعنگاری شکل جدیدی به خود گرفت، همواره مورد سرکوب حکومتها قرار گرفتهاند و تقریبا نمیتوان دورهای را نام برد که اطلاع رسانی آزاد از سوی رسانهها صورت گرفته باشد.
میرزاده عشقی را شاید بتوان نخستین روزنامهنگار ایرانی دانست که بخاطر این حرفه جانش را از دست داد. او نشریه فکاهی «قرن بیستم» را منتشر میکرد. فرخی یزدی مدیر روزنامه طوفان، از دیگر روزنامهنگارانی است که نشریهاش بیش از ۱۵ بار توقیف شد. خودش هم پس از چندین بار بازداشت در نهایت جانش را در راه حرفه خبرنگاری از دست داد.
اما پیروزی انقلاب در ایران هم نتوانست این روند را متوقف کند و ایران شاهد فعالیت خبری رسانههای آزاد باشد. نخستین روزنامهای که پس از انقلاب توقیف شد آیندگان بود. این روزنامه ۱۷ مرداد ۱۳۵۸ با اتهامی که تا به امروز برای جلوگیری از فعالیت روزنامهها و بازداشت خبرنگاران یعنی جاسوسی و ارتباط با بیگانگان دشمن، وجود دارد مواجه شد. البته سند جاسوسی هم شهادت چند کارمند روزنامه بود که گفته بودند وضع مالی روزنامه خوب شده و مدیران روزنامه توانستهاند موتور برق بخرند. آنها همچنین گفته بودند برخی کارکنان روزنامه خانه خریدهاند و وضع مالیشان خوب شده است. بر همین اساس نتیجه گرفته بودند که آنها از خارج پول دریافت کردهاند، پس جاسوس هستند و روزنامه باید توقیف شود. در ادامه کشمکشهای سیاسی سالهای پس از انقلاب چند روزنامه و روزنامهنگار دیگر هم که به جریان مخالف انقلابیهای اسلامگرا تعلق داشتند توقیف و بازداشت شدند.
دوازده روز پس از این ماجرا ۲۹ روزنامه و نشریه دیگر توسط دادستانی انقلاب توقیف میشوند و بدینترتیب امیدها برای داشتن فضای رسانهای آزاد پس از ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ فقط ۲۰۶ روز بیشتر دوام نمیآورد. فضای رسانهای کشور تا قبل از پیروزی جناح موسوم به اصلاحطلبان در انتخابات سال ۱۳۷۶ کاملا در کنترل حکومت و نهادهای امنیتی بود اما با روی کار آمدن این جناح با شعارهای جدید موجب شد تا فضای رسانهای ایران بار دیگر تغییر کند و رسانهها و خبرنگاران به گمان اینکه گشایشی بوجود آمده است تا آنها رسالت خود را انجام بدهند، انتشار مطالب انتقادی و نقد حکومت و جامعه را آغاز کردند.
اما این روند بسیار کوتاه بود و چندان دوام نیاورد؛ روزنامه سلام نخستین نشریه توقیف شده در این دوره است که بسیار جنجال برانگیز بود و موجب اعتراضات خیابانی در تهران و برخی شهرها در سال ۱۳۷۸ شد. این روزنامه نامهای را منتشر کرده بود که طی آن سعید امامی، معاون وقت وزرات اطلاعات ایران، خواهان محدود شدن بیشتر فعالیت روزنامهها و روزنامهنگاران ایرانی شده بود. همزمان با ماجرای قتلهای زنجیرهای و انتشار اخبار و گزارشهایی در مورد آن موجب شد تا با دستور حکومت تعداد بیشماری روزنامه و نشریه مجددا توقیف شوند. به دنبال آن روزنامهنگاران هم بازداشت و روانه زندان میشدند. اتهام هم همان اتهامهای همیشگی بود: جاسوسی و ارتباط با بیگانگان. از همین تاریخ بود که خروج تدریجی روزنامهنگاران از کشور آغاز شد.
سالهای پس از دهه ۱۳۸۰ سالهایی پر تلاطم برای خبرنگاران ایرانی بود. سرکوب رسانهها و خبرنگارانی که نمیخواستند مانند حکومت بیاندیشند و قلم بزنند با نزدیک شدن به سالهای پایانی دوران دولت موسوم به اصلاحات با سرعت بیشتری انجام میگرفت.
انتخابات سال ۱۳۸۸ صفحه تلخ دیگری در تاریخ خبرنگاری و روزنامهنگاری ایران است. دهها خبرنگار و نشریه فقط به این علت که خبرهای اعتراضات به نتایج انتخابات را پوشش داده بودند یا اینکه خودشان معترض این نتایج بودند بازداشت و بازهم با اتهام جاسوسی و ارتباط با بیگانگان روانه زندان شدند.
به هر روی ۱۷ مرداد ۱۳۷۷ در جمهوری اسلامی بواسطه کشته شدن آقای محمود صارمی خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی در مزار شریف افغانستان و به دست طالبان روز خبرنگار نام گرفته است در حالیکه ۱۷ مرداد ۱۹ سال قبل از آن دادستانی انقلاب محدود سازی و بازداشت خبرنگاران را باتوقیف روزنامه آیندگان و ۲۹ نشریه دیگر آغاز کرده بود.
این روزها این شعر فرخی یزدی بیشتر برایمان ملموس است.
هرگز دلم برای کم و بیش غم نداشت
آری نداشت غم که غم بیش و کم نداشت
در دفتر زمانه فتد نامش از قلم
هر ملتی که مردم صاحب قلم نداشت