وقتی پای صحبت افراد چاق مینشینید با وجود ابراز تنفر و عدم علاقه به خوردن غذا، ناخودآگاه با چنان ولعی از غذاهای مختلف صحبت میکنند که احساس گرسنگی و میل به غذاخوردن را به راحتی میتوان در چهرهشان خواند.
معمولا افرادی که اضافه وزن دارند، میگویند بدون خوردن غذای خاصی وزنشان به سرعت بالا میرود. متن زیر مثالی از بخش کوچکی از یک مصاحبه بالینی با مراجع است که در کلینک روانپزشکی و قبل از انجام جراحی چاقی انجام داد:
مراجع:«من چیزی نمیخورم و اشتهای خوبی هم ندارم. شاید به اجبار صبحها قهوه مینوشم و تا غروب که یک وعده غذا میخورم .همین.
از او میپرسم: آیا منظورت این است که بدون اینکه غذا بخوری به وزنت اضافه میشه؟
مراجع: دقیقا! حتی آب میخورم چاق میشوم.
میپرسم: میتوانی به من بگویی که دیشب چی خوردید؟
مراجع: کمی فکر میکند و میگوید: یک پیتزا خانواده اما از نوع سبزیجات بود.
میپرسم: ناهار چی خوردید؟
مراجع: بستنی خامهای دو عدد (که البته غذا نخوردم) کنارش فقط سیب زمینی سرخ شده خوردم .
میپرسم: با سس یا بدون آن؟
مراجع: بدون سس که نمیتوان خورد
میپرسم: به جز آب چه نوشیدنی مصرف کردی؟
مراجع: نوشابه
می پرسم: نوشابه زیاد دوست داری؟
مراجع: میخندد و میگوید: بدون نوشابه هرگز
میپرسم : چند تا در روز؟
مراجع: ۳تا ۴ عدد
پرسشها را بدون هیچ قضاوتی و حتی نشاندادن علامت تعجب یا تمسخر در چهره ادامه میدهم و میپرسم: زمانی که اشتها به غذایت بالاست در مقایسه با دیروز که اشتهای خوبی نداشتی چه میخوری؟
مراجع میخندد … و میگوید: درست حدس زدی! کاریش نمیتوانم بکنم!
این نمونه از افرادی است که قادر به کاهش وزن از طریق رژیم غذایی، ورزش و مداخلات دارویی نیستند. در چنین مواردی تنها گزینهای که میتواند فرد را از خطر بیماریهای ناشی از چاقی نجات دهد جراحیهای چاقی است که از جمله آنها «جراحی باریاتریک» است. جراحی باریاتریک به نوعی از جراحی چاقی گفته میشود که با تغییرات در دستگاه گوارش فرد کاهش وزنش تسهیل و تسریع میشود. از جمله میتوان به: جراحی بالن معده، جراحی حلقه معده، جراحی اسلیو معده، گاستریک اسلیو، جراحی مینی بایپس معده و…
اغلب چاقیهایی که منجر به جراحی میشود با بیماریهایی چون دیابت، فشار خون بالا، اپنه، آرتریت، سندرم تخمدان پلی کیستیک و دیس لیپیدمی همراه است. گزارش سال ۲۰۱۶ انجمن جراحان در آمریکا نشان میدهد، در سال ۲۰۱۱ تعداد ۱۵۸ هزار جراحیهای متابولیک و باریاتریک انجام شده است.
آماری از میزان جراحیهای چاقی در ایران در دست نیست اما تبلیغات شبکههای مجازی و چهرههای مشهور، گویای این واقعیت است که با وجود هزینه بالا، میزان این جراحیها در ایران رو به افزایش است.
پرسش مهم، اما این است که آیا سلامت روان فرد در موفقیت جراحیهای باریاتریک تاثیر دارد؟
آمار سازمان جهانی از چاقی
طبق آمار سازمان بهداشت جهانی در سال ۲۰۱۶ در حدود ۲ میلیارد بزرگسال در جهان اضافه وزن دارند و از این تعداد ۶۵۰ میلیون نفر چاق هستند. ۳۹ درصد مردان و ۴۰ درصد زنان بالای ۱۸ سال اضافه وزن دارند و ۱۳ درصد دچار چاقیهای جدی هستند. این آمار همچنین نشان میدهد که میزان چاقی بین سالهای ۱۹۷۵ تا ۲۰۱۶ تقریبا ۳ برابر شده است.
سازمان بهداشت جهانی همچنین پیشبینی میکند که تا سال ۲۰۲۵ با این روند رو به رشد چاقی، حدود ۲۰۷ میلیون بزرگسال دچار اضافه وزن و بیش از یک میلیارد نفر در معرض چاقی و ۱۷۷ میلیون بزرگسال به شدت تحت تاثیر چاقی قرار خواهند گرفت.
میزان چاقی در آمریکا و ایران
بر اساس آمار جهانی در سال ۲۰۱۶ میزان چاقی در آمریکا ۳۹ درصد بوده است و ۹۳.۳ میلیون تن از بزرگسالان دچار چاقی هستند.
در ایران نیز رضا ملکزاده معاون تحقیقات و فناوری وزیر بهداشت در گفتگوی خردادماه گذشته با خبرگزاری فارس به افزایش میزان چاقی در ایران اشاره کرد و گفت: ۲۹ میلیون نفر در ایران دچار چاقی و اضافه وزن هستند. ملک زاده به افزایش ۵.۵ برابر میزان چاقی بین سالهای ۱۳۵۹ تا ۱۳۹۴ اشاره کرد و از افزایش ۳.۵ درصدی میزان چاقی از سال ۹۴ تا ۹۷ خبر داد و میزان چاقی در زنان را ۳.۲ درصد ذکر کرد که به طور چشمگیری این میزان در حال افزایش است. در واقع از سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۹۷ میزان چاقی در مجموع ۸.۷ درصد رشد داشته است.
تجربیات کلینیکی روانشناسان بالینی
تجارب کلینیکی آمریکا در کار با مراجعینی که دچار چاقی و اضافه وزن قابل توجهی هستند نشان میدهد که بیشتر چاقیها ناشی از غذا خوردن احساسی و هیجانی است. به این معنی که فرد حتی در صورتی که اشتها ندارد غذا یا شیرینیجات و تنقلات میخورد. با افزایش وزن تصویر بدنی منفی نسبت به خود در این افراد ایجاد میشود که برای کسب آرامش و مهار خشم درونیشان مجددا غذا میخورند.
جراحیهای باریاتریک در آمریکا، از مرحلهای که فرد تصمیم میگیرد و با جراح ملاقات میکند تا زمان جراحی، مراحل بسیار پیچیدهای را میگذراند.
جراح و متخصص بعد از انجام بررسیهای پزشکی چون آزمایش خون و.. مراجع را برای بررسی سلامت روان به روانپزشک و روانشناس بالینی ارجاع و روانشناس بالینی مصاحبه بالینی ۳ ساعته با مراجع انجام میدهد. در مسیر مصاحبه روانشناس بالینی از وجود مشکلات و بیماریهای روحی گذشته و حال فرد مطلع میشود. علاوه بر آن نکات مهمی چون؛ احتمال موفقیت فرد در رژیمهای غذایی لاغری بعد از جراحی، میزان حمایت احساسی و خانوادگی فرد، موقعیت کاری فرد، اگر مراجع فرزندی دارد چطور در دوران نقاهت بعد از جراحی از عهده نگهداری فرزندش بر میآید؟ و از همه مهمتر از نظر ذهنی مراجع چه تصویری از بدن خود بعد از عمل دارد؟ چه میزان کاهش وزن و سایزی را در نظر دارد؟ آیا انتظارات مراجع از سایز و وزن، قبل و بعد از عمل واقعی و منطقی است؟ تا چه حد از خطر جراحی اطلاع دارد؟ میزان انگیزه مراجع چقدر است؟ چهقدر میتواند وقتش را به ورزش اختصاص دهد؟ مراجع چه تصویر و چه تغییری بعد از جراحی در روحیه خود و در روابط خود با افراد دیگر متصور میشود؟ و از این دست سوالات که با دقت و ظرافت از سوی روانشناس بالینی یا روانپزشک پرسیده میشود.
بخش دیگر به معاینه وضعیت روانی مراجع اختصاص دارد که از نظر حافظه، تفکر، هوشیاری، میزان استرس، اضطراب، انکار، پنهانکاری و دروغ گفتن، مورد بررسی قرار میگیرد.
مرحله بعد نامهای است محرمانه که روانشناس بالینی برای جراح مینویسد و در آن به تفصیل وضعیت روحی و روانی و آمادگی روحی مراجع برای جراحی را بر اساس تفسیر کلینیکی شرح میدهد.
در مرحله بعد روانشناس بالینی بیمار را به متخصص تغذیه ارجاع میدهد تا آموزشهای لازم در زمینه رژیم غذایی بعد از جراحی به مراجع داده شود و اگر بیمار سوالی در این زمینه دارد با فراغ خاطر بپرسد.
در مرحله آخر تصمیم برای انجام جراحی بر عهده جراح و پزشک است که بر اساس بررسیهای پزشکی و تفسیر روانشناس بالینی صورت میگیرد. در مواردی با توجه به نتایج حاصل از بررسیها مراجع مجددا برای درمان به روانشناس بالینی ارجاع داده میشود و بعد از درمان مجدد میتواند برای جراحی اقدام کند. و یا اگر مشکلاتی چون کمخونی و کمبود ویتامین دارد، بعد از دورهای مصرف داروهای تجویز شده میتواند اقدام به جراحی کند.
در واقع هفتخان رستم باید گذرانده شود تا جراحی صورت گیرد. این مراحل به نظر پیچیده است اما در واقع نشان میدهد که تا چه حدی نظام پزشکی و روانپزشکی در آمریکا به سلامت جسمی و روانی مراجعین اهمیت میدهند و فرد را از ابتدا تا مرحله موفقیت حمایت میکنند. در ایران اما به نظر میرسد، نه تنها چنین روندی طی نمیشود، بلکه بازار پرسود ناشی از این گونه عملهای جراحی جایی برای چنین فعالیتهای حمایتی جنبی نمیگذارد و همین امر موجل ایجاد تبعاتی روحی و روانی برای فردی میشود که عمل جراحی انجام میدهد.