با اینکه از تزریق اولین دوزهای واکسن مقابله با کووید-۱۹ در دسامبر سال ۲۰۲۰ هنوز زمان زیادی سپری نشده اما به جرات میتوان گفت که راه درازی طی شده است. تا لحظه تهیه این یادداشت تعداد ۵.۳ میلیارد دوز واکسن در اقصی نقاط دنیا علیه ویروس کرونا که عامل اصلی همهگیری مرگبار کووید-۱۹ محسوب میشود، تزریق شده است.
بیشتر کشورهای دنیا از ابتدای سال ۲۰۲۱ به مسابقه واکسیناسیون وارد شدند؛ به این امید که بتوانند از جمعیت خود در برابر مرگومیر ناشی از این بیماری عفونی محافظت کنند. تا پیش از تولید واکسنهای موثر کرونا، مهمترین راه مقابله با این بیماری بر رعایت اصول بهداشت فردی مانند شستن مرتب دستها و استفاده از ماسک و در سطح اجتماعی، کاهش تماس و افزایش فاصله فیزیکی در ارتباط با دیگران و در شرایط حاد و مواجه با موجهای سنگین، ایجاد محدودیت در رفتوآمد و اقدامهای محدودکننده آزادیهای فردی و اجتماعی بود (لاک داون-قرنطینه عمومی) بود.
از ابتدای شروع بزرگترین همهگیری قرن بیست و یکم، بحث مصونیت جمعی (Herd immunity) یکی از امیدوارکنندهترین ایدهها برای بازگشت زندگی به شرایط عادی و رفع همه محدودیتها اجتماعی به شمار میرفت که دانشمندان و مخصوصا اپیدمیولوژیستها بارها آن را مطرح کردند. این مسئله حتی توجه بسیاری از سیاستمداران و رهبران کشورها را هم به خود جلب کرد.
مصونیت جمعی به پدیدهای اطلاق میشود که محافظت از افرادی که در بدن آنها پادتن علیه یک بیماری خاص ایجاد نشده است را ممکن میکند. بهعنوان مثال، در حال حاضر که با بیماری کووید-۱۹ مواجه شدهایم، در شرایط نظری اگر سطح ایمنی فعال در جامعه به دنبال ابتلا به بیماری یا پس از تزریق واکسن، به سطح معینی برسد که زنجیره انتقال ویروس قطع شود، در چنین شرایطی باقیمانده جامعه بدون مواجهه با ویروس کرونا یا دریافت واکسن عملا در مصونیت قرار خواهند گرفت. اهمیت این موضوع علاوه بر بحثهای اقتصادی و اجتماعی در آن است که همیشه در جامعه افرادی وجود دارند که به دلیل بیماری یا شرایط سنی، امکان دریافت واکسن ندارند ولی در عین حال در معرض خطر ابتلا و مرگاند.
در شرایط همهگیری اگر بتوان R0 یا فاکتور مولد پایه یک عامل بیماریزا (مثلا ویروس کرونا) را به زیر یک رساند، مفهوم عملی آن به زبان ساده این است که یک فرد مبتلا نمیتواند یک فرد جدید را آلوده کند. پایداری این شرایط در نهایت به جلوگیری از گسترش ویروس و مهار بیماری همهگیر منجر خواهد شد.
دانشمندان از ابتدای همهگیری کووید-۱۹ امیدوار بودند که بر اساس فرمولهای همهگیری اگر در ۷۰ تا ۷۵ درصد جامعهای (یا کل ساکنان سیاره) مصونیت ایجاد شود (به دلیل ابتلا و یا واکسیناسیون) با بروز پدیده مصونیت جمعی، این همهگیری مرگبار مهار خواهد شد اما مدتی است که این ایده زیر سوال رفته و نگرانیهایی جدی در جوامع علمی مطرح شده است! بهعنوان مثال، آندره پولارد، مدیر گروه واکسن آکسفورد که به همراه شرکتی سوئدی، یکی از موثرترین واکسنها یعنی آسترازنکا را توسعه دادند، دهم ماه اوت برای نمایندگان مجلس بریتانیا توضیح داد: «با این سویه (دلتا) ما در وضعیتی قرار داریم که امکان دستیابی به مصونیت جمعی وجود ندارد زیرا همچنان افراد واکسینه شده را آلوده میکند.»
آلن فیشر، رئیس شورای راهبردی واکسیناسیون فرانسه که یک اپیدمیولوژیست است، این موضوع را در گفتوگو با «روزنامه یکشنبه» چاپ ۱۵ اوت ۲۰۲۱ با صراحت بیشتری در میان گذاشت: «متاسفانه دورنمایی که امروز در مورد مصونیت جمعی وجود دارد، مانند ۱۸ ماه قبل یا حتی شش ماه قبل هم نیست. ما بیش از حد روی آن حساب باز کردیم.» او البته این را هم اضافه کرد: «این شاید کمی هم تقصیر ما باشد زیرا این ایده را اپیدمیولوژیستها و ایمونولوژیستها مطرح کردند.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
البته هنوز هم سیاستمداران و دولتها به بروز این پدیده امیدوارند و به همین دلیل هم در حال تغییر هدفگذاری جمعیت واکسیناسیون به درصدهای بالاتر مانند ۸۰، ۹۰ و حتی ۱۰۰ درصدیاند. اما چرا امیدها به مصونیت جمعی در حال رنگ باختن است؟
شاید مهمترین عامل این موضوع، بروز سویههای جدید در نتیجه جهشهای پیدرپی و سریع ویروس کرونا باشد که در فاصله زمانی کوتاه میتوانند جمعیتهای بزرگ در حد کشورها را با موجهای گسترده جدید مواجه کند؛ سویههایی که متاسفانه هم نسبت به سویههای قبلی قدرت انتشار بالاتری دارند و هم میتوانند ایمنی ایجاد شده در نتیجه ابتلا به سویههای قبلی یا واکسیناسیون را دور بزنند؛ بهعنوان مثال یکی از این سویهها که در حال حاضر در بیش از ۱۶۳ کشور دنیا یافت میشود، سویه دلتا است که برای اولین بار در هند شناسایی شد.
این سویه نسبت به سویههای قبلی قدرت سرایتپذیری بالاتری دارد و همین عامل باعث شده است که اگر برای گونههای قبلی مثلا با واکسیناسیون ۷۰ درصدی جمعیت یک جامعه به مصونیت جمعی میرسیدیم، برای این سویه میباید ۸۳ درصد جامعه را واکسینه کرد. البته این همه مشکل نیست؛ زیرا متاسفانه مشخص شده است که این سویه قدرت فرار از ایمنی ایجاد شده توسط اکثر واکسنهای موجود را نیز دارد.
نکته دیگری که باعث کمرنگ شدن امیدها به مصونیت جمعی شده، مسئله کاهش تدریجی ایمنی ایجاد شده در اثر ابتلا به بیماری یا واکسیناسیون است. مقامهای بهداشتی آمریکا در تاریخ ۱۸ اوت در بیانیه مشترکی اعلام کردند: «دادههای موجود بهوضوح نشان میدهند که مصونیت در برابر بیماری کووید-۱۹ با گذشت زمان پس از اولین دوزهای واکسن کاهش مییابد.»
پس میبینیم برخلاف بیماریهایی مانند سرخک که واکسن یا ابتلا به آنها ایمنی بسیار طولانیمدت ایجاد میکرد، متاسفانه ابتلا به ویروس کرونا یا تزریق واکسنهای فعلی مصونیت طولانیمدت پدید نمیآورد. علاوه بر این، مطالعه محققان انستیتو پاستور فرانسه که در ماه ژوییه در مجله معتبر «نیچر» منتشر شد، نشان میدهد کسانی که دو دوز کامل واکسن فایزر یا آسترازنکا دریافت کردهاند، علیرغم اینکه آنتیبادیهای خنثیکننده دارند، عملکرد این آنتیبادیها در برابر سویه دلتا سه تا پنج برابر ضعیفتر از سویه آلفا است؛ همچنین در افرادی که ۱۲ ماه قبل به کووید-۱۹ مبتلا شدهاند، همین کاهش ایمنی در برابر سویه دلتا وجود دارد.
البته باید توجه داشت که با وجود همه اینها، در حال حاضر موثرترین سلاحی که علیه کووید-۱۹ در اختیار داریم همین واکسیناسیون است و تمام شواهد نشان میدهد که هرچه درصد افراد واکسینه شده (کامل) در جامعه افزایش یابد، شانس بروز موجهای مرگبار و ایجاد جهشهای خطرناکتر کم میشود.همچنین افرادی که دو دوز واکسن دریافت کرده باشند، به مراتب نسبت به افراد غیرواکسینه شده کمتر با خطر مرگ و بستری شدن مواجهاند اما شاید زمان آن رسیده باشد که در استراتژیهای واکسیناسیون تغییراتی ایجاد کنیم و گروههای گستردهتری از جمله کودکان را هم به معادله وارد کنیم. همچنین استفاده از دوزهای یادآور و تقویتی یا کارزارهای سالانه واکسیناسیون کووید-۱۹، شبیه کاری که در مورد آنفلوآنزا انجام میدهیم، ممکن است ضرورت داشته باشد.
مجموع شرایطی که حدود ۲۰ ماه پس ازهمهگیری در برابر ما قرار گرفته است، نشان میدهند که بحث رسیدن به مصونیت جمعی در سطح فعلی اثربخشی واکسنها و ماندگاری ایمنی ناشی از آنها شاید در کوتاهمدت دور از دسترس باشد. البته این به معنای ناامیدی کامل از مهار همهگیری نیست زیرا بشر در مسیر فرگشت مشکلات بزرگتری را پشت سر گذاشته است که ریشهکنی آبله یا طاعون مثالهای واضح آناند. بدون شک در سایه دانش روزافزون و تکنولوژیهای نوین بهزودی راهحلی هم برای همهگیری مرگبار کووید-۱۹ پیدا خواهد شد.
شاید تولید داروهای موثر علیه ویروس کرونا که مراحل تحقیقاتی خود را میگذرانند در کنار واکسنهایی که روی تمام سویهها اثربخشی بالایی داشته باشند، بهزودی تحقق یابند اما با همه اینها نباید فراموش کرد که توزیع عادلانه و امکان دسترسی همه کشورهای جهان، چه فقیر و چه ثروتمند، به دارو و واکسنهای موثر قطعا به سطح بالاتری از همبستگی جهانی ٰکه تاکنون شاهد آن بودهایم نیازمند است. رهبران جهان مخصوصا کشورهای توسعه یافته باید بپذیرند که رفع این معضل بهصورت منطقهای یا کشوری امکانپذیر نیست و مادامیکه حتی یک کانون کوچک در فقیرترین نقطه زمین برای رشد، انتشار و جهش ویروس کرونا باقی مانده باشد، هیچ کشوری ولو ثروتمند، نمیتواند از مصونیت حداکثری برخوردار شود.