روز سهشنبه پنچ شهریور بعد از سپری شدن نزدیک به هفت ماه، دلار کمتر از یک ساعت در کانال ده هزار تومانی قرار گرفت. آخرین بار بهمنماه سال گذشته بود که دلار با افزایش قیمت از کانال ده هزار تومان فاصله گرفت. سوالی که این روزها ذهن مردم را درگیر کرده چرایی این کاهش قیمت است. قیمت دلار در آبان ماه سال گذشته حول ۲۰ هزار تومان نیز خرید و فروش شد. فردی که در آبان پارسال و اوج تنشهای ارزی دلار خریداری کرده، علاوه بر از دست دادن هزینه و فرصت رشد سرمایه خود، بهطور میانگین در حدود ۳۵ درصد از اصل سرمایه را نیز از دست داده است.
در چند سال گذشته بسیاری از تحلیلگران اعتقاد داشتند که «علم» اقتصاد در ایران کارایی ندارد و نمیتوان با ابزارهای علمی روندهای کلان اقتصاد را پیشبینی کرد. اما کاهش قیمتها در بازار ارز و ثبات حول عددهای بنیادین بار دیگر نشان داد که روشهای علمی کماکان برآورد درستی را به ما نشان میدهد. باید گفت یکی از اصولی که یک اقتصاددان باید به آن پایبند باشد، صحبت از حقایق است نه آن چیزی که به آن علاقهمند است. از این رو هدفگذاریهای بالا برای بازار ارز موجب ضرر سنگین برای بسیاری از افراد شده است. در ادامه به بررسی قیمت واقعی ارز و علتهایی که اکنون سبب سقوط قیمت شده است، خواهیم پرداخت.
قیمت واقعی ارز:
صحبت در مورد قیمت واقعی ارز کمی پیچیده است. ولی میتوان قیمتی را واقعی دانست که در آن میزان صادرات مواد خام کشور برابر واردات مواد خام کشور و میزان صادرات کار و محصول نهایی کشور برابر میزان واردات کار و محصول نهایی کشور باشد. در چنین حالتی قیمت واقعی ارز را باید در لحظاتی جستوجو کرد که میزان صادرات نفت خام ایران به حداقل رسیده باشد. در طول تاریخ ۳۰ ساله کشور، سالهای ۸۱ و ۹۱ را میتوان سالهایی با چنین مشخصاتی در نظر گرفت. با انتخاب سالهای ۸۱ و ۹۱ بهعنوان سال پایه، و تعدیل نرخ ارز با تورم سالانه ایران منهای تورم سالانه آمریکا - با فرض تورم سالانه ۱.۸ درصدی در آمریکا- قیمت دلار در شهریورماه ۹۸ در حدود ۱۱۹۰۰ تومان برآورد میشود. این در حالی است که امروز قیمت دلار اندکی زیر این قیمت و در حدود ۱۱ هزار تومان معامله شد. همچنین میتوان برآورد کرد قیمت واقعی دلار با در نظر گرفتن تورم نیمه دوم سال در حدود ۱۲۵۰۰ تا ۱۳ هزار تومان شود. حال باید به این پرسش جواب داد که چرا قیمت دلار بعد از ۷ ماه دوباره به حدود قیمتی ۱۱ هزار تومان بازگشته است. برای این پدیده ۵ علت اصلی میتوان برشمرد.
پنج دلیل برای کاهش قیمت ارز:
۱- حرکت به سمت ارز تکنرخی:
دلیل اولی که میتوان گفت مهمترین اثر را در کاهش قیمت ارز داشته است حرکت بازار به سمت تکنرخی شدن است. در شرایط کنونی و بعد از مشخص شدن جزئیات بیشتر میتوان با قاطعیت بیشتری اعلام کرد که قیمتهای ۱۹ هزار تومانی دلار مبنای درستی نداشت و بخش مهمی از آن معلول سیاستهای اشتباه دولت و ترس مردم مبنی بر نابودی سرمایههای خود بوده است. شاید بتوان یکی از مخربترین تصمیمات اقتصادی کشور در دو دهه اخیر را ثابت کردن قیمت دلار روی عدد ۴۲۰۰ تومان نامید. اتفاقی که شاید بتوان آن را عامل اصلی افزایش بیشازحد قیمتها در سال گذشته اعلام کرد. در واقع میتوان گفت یک دلیل کاهش قیمت ارز، وضعیت بنیادین بازار ارز و رسیدن به قیمت واقعی و بلندمدت آن است. هرچند این پدیده نمیتواند قیمتهای زیر عدد واقعی را توجیه کند.
۲- حباب مثبت عظیم در قیمت سال گذشته ارز:
همانطور که حبابهای منفی نرخ ارز موجب افزایش بیشازحد قیمت ارز میشود - سرکوب قیمت موجب بدتر شدن وضعیت و جهش نرخ ارز میشود- حباب مثبت نیز چنین تبعاتی دارد. در سال گذشته درآمدهای ارزی کشور از محل فروش نفت با مشکلات کنونی همراه نبود. اما مردم به دلیل ترس از آینده شروع به ذخیره کردن ارز در خانههای خود کردند. در واقع سرمایه خود را در مقابل افزایش قیمت ارز و نابودی ریال «بیمه» کردند. این ترس و هجوم مردم برای خرید دلار موجب افزایش بیشازحد قیمتها در بازار شد. برآوردها نشان از فروش نزدیک به ۴۰ میلیارد دلاری ارز توسط بانک مرکزی میدهد که بخش عمدهای از آن به صورت ۴۲۰۰ تومان به فعالان اقتصادی داده شده است. میتوان با توجه به میزان واردات برآورد کرد بخش زیادی از این ارز در حسابهای بانکی و یا در خانهها ذخیره شده است. با کاهش ریسکهای تجاری مردم انگیزه خود را برای حفظ سرمایه به دلار از دست دادند. در چنین حالتی مردم شروع به فروش دلار در بازار آزاد کردند.
۳- محدودیتهای سنگین بر واردات کالاهای لوکس:
یکی از عواملی که سبب شده است قیمت ارز در تعادلی پایینتر از قیمت واقعی خود قرار گیرد، محدودیت شدید واردات کالاهای لوکس است. قیمت واقعی ارز در واقع شرایط آزاد را در اقتصاد نمایندگی میکند. در حالتی که واردات بسیاری از کالاها ممنوع است میتوان تقاضای ارز را کاهش دهد و از این طریق بازار ارز در فشاری مضاعف از سمت تقاضا قرار گرفته است.
۴- تقاضاهای فصلی:
روند قیمتی ارز در سالهای گذشته نشان میدهد فصل بهار و تابستان تقاضاهای ارزی کشور با کاهش رو به رو میشود. از این رو شاید بتوان یکی از دلایل کاهش قیمتها را افت تقاضا در نظر گرفت. بانک مرکزی میتواند با ورود به بازار و خرید در قیمتهای پایین و فروش در قیمتهای بازار، شرایط را برای کاهش نوسانات نرخ ارز آماده کند.
۵- افزایش امیدها نسبت به توافق:
در میان اهالی بازار این جمله معروف است که بازار در واقع بازخوردهای مربوط به قیمتهای آتی را خرید و فروش میکند از این رو افزایش شایعات نسبت به دیدار روحانی و ترامپ و سخنرانی ماکرون پیرامون مثبت بودن شرایط، موجب کاهش تنشها و بهبود قیمتها در بازار شده است. همچنین شایعاتی از بهبود روابط ایران و امارات به بیرون درز کرده است و به نظر میرسد شرایط صرافیها در دبی وضعیت بهتری نسبت به گذشته دارند.
راهکار درست برای ثباتبخشی به بازار:
یکی از مشکلاتی که سیاستگذار اقتصادی در طول دهههای گذشته به آن دچار شده است، سرکوب قیمت ارز است. قیمت ارز در ایران در دوران وفور درآمدهای ارزی سرکوب میشود -بیماری هلندی- و به این طریق تولید ملی را تحت فشار قرار میدهد، از طرفی با نابودی تولید ملی، در دوران تحریم و کاهش درآمدهای ارزی جهشهای نرخ ارز، آسیبهای شدیدی را به اقتصاد کشور وارد میکند.
در دوران تحریم، درآمدهای نفتی کفاف مداخله بانک مرکزی در بازار را نخواهد داد. اما ممکن است مردم تحت تاثیر امید به آینده و یا خرید کالای خاص از پسانداز خود، به فروش دلارهای خانگی دست بزند و از این طریق قیمتها را در بازار کاهش دهند. اما این راهکار ممکن است با فشار فروش منجر به کاهش بیش از حد قیمتها شود. توصیه میشود بانک مرکزی با مداخله در بازار و خرید در قیمتهای کمتر از ارزش واقعی دلار، کشور را در مقابل نوسانات آتی بازار و مشکلات پیرامون آن بیمه کند.