در هفتههای اخیر و با شدت گرفتن دامنه بحران انرژی در سطح جهانی بهویژه در کشورهای اروپایی، نقش تنوعبخشی به منابع انرژی بیش از بیش آشکار شده است. وابستگی بیش از حد اروپا به گاز طبیعی روسیه در تضاد با امنیت انرژی و امنیت ملی کشورهای اروپایی است در این بین باید در نظر داشت که روسیه در بازههای زمانی مختلف از صادرات انرژی بیشتر در بعد سیاسی–امنیتی و اقتصادی بهره گرفته است. در این بین ایران با داشتن منابع عظیم گاز طبیعی نه تنها نتوانسته است در امنیت انرژی کشورهای منطقه و اتحادیه اروپا نقشی ایفا کند بلکه به گفته مسئولین وزارت نفت در زمستان آینده شبکه سراسری با کمبود گاز طبیعی و برق روبهرو خواهد شد و تلاشها برای واردات گاز از ترکمنستان تا به امروز به نتیجه نرسیده است. وزارت نفت با تحویل مازوت به نیروگاهها و کاهش صادرات گاز به ترکیه، عراق و همچنین ارمنستان درصدد جبران بخشی از کمبود گاز در ماههای آینده است. هرچند با توجه به افزایش مصرف مازوت در نیروگاهها مشکلات زیستمحیطی در ایران تشدید خواهد شد.
واگذاری چاههای نفت ایران در دریای خزر به روسیه؟
قراردادهای بلندمدت ایران با روسیه و چین با اعتراضات بسیاری از مردم، احزاب و رسانهها روبهرو شده است. کنوانسیون نهایی رژیم حقوقی دریای خزر که در قزاقستان به تصویب رسید نیز با اعتراضات بسیاری روبرو شد. بخشی از مردم بر این عقیده بودند که سهم ایران در خزر به بقیه کشورهای ساحلی داده شده است. روز دوشنبه ۱۰ آبان رئیس انجمن صنفی سیانجی ادعا کرد که طبق توافقی که قبلا با روسیه انجام شده است، ایران حق برداشت از هشت حلقه چاه بزرگ گازی در دریای خزر را ندارد. این سخنان اردشیر دادرس با واکنش بسیار در شبکههای اجتماعی روبرو شد به حدی که شرکت نفت خزر با انتشار بیانیهای خواستار شفاف سازی و پاسخ به سوالات مردم شد. بر اساس بیانیه شرکت نفت خزر: روابط نفتی ایران و روسیه در طول سالیان گذشته، همواره مطلوب و براساس منافع دو طرف بوده و بدیهی است ایران در حوزه خزر، با قدرت و بر اساس منافع ملی به نحوی عمل میکند که ضمن حفظ استقلال و عزت کشور، روند فعالیتهای اکتشافی و توسعهای صنعت نفت بر اساس برنامههای از پیش تعیینشده و سیاستهای کلان شرکت ملی نفت ایران ادامه یابد. در ادامه بیانیه با زیر سوال بردن وجود هشت چاه گازی در حوزه ایران به استراتژیک بودن موضوع برداشت ذخایر هیدروکربن ایران در خزر نیز اشاره شده است. در ادامه با توجه به اهمیت و ابعاد بینالمللی این موضوع، از مدیران و کارشناسان در حوزههای غیرمرتبط خواسته شده است تا از اظهارنظر غیرعلمی و غیرمستند در این زمینه خودداری کنند.
استراتژی گاز طبیعی ایران و منابع انرژی در دریای خزر
استراتژی گازی ایران بیشتر بر روی تامین مصرف داخلی بهمنظور صرفهجویی در مصرف نفت در داخل کشور و صادرات نفت خام و تزریق گاز طبیعی به چاههای نفت به منظور افزایش تولید (یکی از روشهایی است که در میدانها نفتی مورداستفاده قرار میگیرد) متمرکز است. بهکارگیری چنین سیاستی باعث شد تا با توجه به افزایش مصرف نفت به واردکننده نفت تبدیل نشود.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
با توجه به نقش میدان پارس جنوبی در تامین گاز موردنیاز، توجه وزارت نفت بیشتر به منطقه جنوب و این میدان عظیم بود. منابع انرژی دریای خزر پس از فروپاشی شوروی سابق موردتوجه دولتهای بزرگ و شرکتهای انرژی قرار گرفت و بهویژه در سال ۲۰۰۶ در زمان ریاست جمهوری جرج بوش، وقتی آمریکا در حدود ۷۰ درصد نفت خود را از خاورمیانه وارد میکرد بهعنوان جایگزین منابع انرژی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس موردتوجه قرار گرفت. تحریمهای متعدد در کنار شرایط زمینشناختیِ منابع هیدروکربن ایران در دریای خزر باعث شد تا این منابع استخراج نشود و در امنیت انرژی ایران نقش ایفا نکند و در زمان احمدینژاد، ایران با حفر هشت چاه در بلوک شش دریای خزر، اعلام کرد که موفق به کشف میدان «سردار جنگل» شده است. باید در نظر داشت که در یک میدان و یا حوزه نفتی چاههای متعددی برای اکتشاف منابع انرژی حفر میشوند. در میدان سردار جنگل هفت چاه اول به نفت و گاز نرسیده بودند و با حفر چاه هشتم وزارت نفت اعلام کرد: ایران در دریای خزر به "نفت" رسید. هرچند بعدها ایران اعلام کرد که ذخایر این میدان گاز است. در آذر سال ۱۳۹۰ رستم قاسمی، وزیر نفت در یک نشست خبری، از کشف میدان گازی در دریای خزر با تخمین بیش از «۵۰ تریلیون فوت مکعب ذخیره گاز» خبر داده بود. وی در آن زمان تاکید کرد که این میدان گازی در «انتهای آبهای مرزی ایران و در عمق ۷۰۰ متری دریای خزر» قرار دارد. وزیر نفت ایران همچنین گفته بود که «این میدان گازی مشترک نیست و حجم مخزن آن ۱۰ برابر حجم میدان شاه دنیز در جمهوری آذربایجان» است. در سالهای اخیر نیز بحث وجود ظرفیت قابلتوجه گاز در دشت گرگان مطرح شد و اواخر تابستان نیز سایت اویل پرایس از کشف میدان گازی چالوس توسط ایران در دریای خزر که توانایی تأمین ۲۰ درصد گاز موردنیاز اروپا را دارد خبر داد.
آیا استخراج منابع هیدروکربن ایران در دریای خزر اقتصادی است؟
غیر از ایران که در حال حاضر در دریای خزر نفت و گاز تولید نمیکند بقیه کشورهای ساحلی در حال تولید نفت و گاز از منابع هیدروکربنی دریای خزر هستند؛ بهعنوان مثال آذربایجان در میدانهای نفتی دریایی آذری-چراغ-گونشلی سرمایهگذاری کرده است و با تولید گاز از فاز دوم میدان شاه دنیز به صادرکننده گاز طبیعی به اروپا تبدیل شده است و در امنیت انرژی برخی کشورهای حوزه بالکان نقش مهمی ایفا میکند و با بهرهبرداری از فاز سوم میدان شاه دنیز میتواند گاز بیشتری به ترکیه و اتحادیه اروپا صادر نماید. در حال حاضر برخی شرکتهای مهم انرژی در میدان شاه دنیز مشغول به فعالیت هستند. قزاقستان نیز در میدان عظیم کاشاغان سرمایهگذاری کرده است که اگر مشکلات زیستمحیطی این میدان برطرف شود صادرات نفت قزاقستان افزایش خواهد یافت. روسیه در حال حاضر در چند میدان نفت و گاز در بخش شمالی خزر در حال تولید است.
روسیه از تمامی ابزار موجود برای تداوم سلطه در بازار گاز اروپا بهره میگیرد و این سیاست در سالهای آینده نیز ادامه پیدا خواهد کرد. بحران اخیر، شرایط را برای بهرهبرداری رسمی از پروژه نورد استریم۲ فراهم کرده است. بهنظر میرسد تحریمهای آمریکا هم نتوانست مانع عملیاتی شدن این پروژه شود؛ روسیه بههیچوجه مایل نیست رقیبی در بازار انرژی اروپا داشته باشد.
ایران فرصت طلایی برای صادرات گاز طبیعی به اروپا در بین سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۶ را از دست داد. اگر توافق جدید هستهای حاصل شود، با رفع تحریمها و جذب سرمایه و فنآوری لازم، ایران میتواند از دریای خزر نفت و گاز استخراج کند. طبیعی است که هزینه استخراج این منابع افزایش خواهد یافت اما باز هم با توجه به پویاییهای بازار انرژی، استخراج این منابع غیراقتصادی نخواهد بود. مساله مهم در ایران عدم توجه به دیپلماسی انرژی در سیاست خارجی است. اظهارات دادرس با واقعیات منابع انرژی در دریای خزر همخوانی ندارد اما طبیعی است که حساسیتهای مردم در مورد نقش روسیه و چین در سیاست خارجی و انرژی ایران در آینده افزایش خواهد یافت.