سیاست خارجی ترکیه در سوریه را میتوان در یک فرمول بسیار ساده خلاصه کرد: از زمان رویکارآمدن حزب عدالت و توسعه به رهبری رجب طیب اردوغان، ترکیه با اراده و بردباری در چارچوب یک راهبرد بلندمدت برای رسیدن به اهداف خود تلاش کرده است. رژیم آنکارا برای تحقق این هدف، گاهی از مذاکره، گاهی از فشار و در مواقعی هم از تهدید استفاده کرده است تا موافقت آمریکا و روسیه را برای اجرای عملیات نظامی محدود در شمال سوریه بهدست آورد.
بهانههایی را که آنکارا برای دفاع از خود در برابر تهاجم «یگانهای مدافع خلق کرد» و بار اقتصادی آوارگان سوریه مستقر در ترکیه مطرح میکند، به عقیده دولت اردوغان توجیهی برای ایجاد «منطقه امن» و با هدف اسکان آوارگان سوری است. همچنین ترکیه ممکن است از برخی حملههای تروریستی در داخل ترکیه، حملههای نیروهای کرد به قلمرو ترکیه یا کشتن نیروهای امنیتی ترکیه در شمال سوریه بهعنوان بهانهای برای راهاندازی عملیات تلافیجویانه در خاک سوریه استفاده کند. البته دلایل یادشده ممکن است واقعی یا حتی ادعای عاری از حقیقت باشد که دستگاه اطلاعاتی ترکیه بهمنظور توجیه عملیات از قبل طراحی شده، آن را مطرح میکند.
آنکارا در گذشته نیز برای تحقق اهدافش چنین ترفندهایی را به کار بسته است. در ماه اوت سال ۲۰۱۶ و تنها چهار روز پس از حمله انتحاری شهر غازیعینتاب که منجر به کشته شدن ۵۷ نفر شد و به دنبال هشدارهای مربوط به مداخله نظامی در استان ادلب که حدود دو هفته بعد با کشته شدن ۳۴ سرباز ترکیه در شمال سوریه به واقعیت مبدل شد، ترکیه از همین ترفند برای حمله به سوریه نیز استفاده کرد. این رویکرد باعث میشود سخنانی که رجب طیب اردوغان، رئیسجمهوری ترکیه در ۱۱ اکتبر در نشست مطبوعاتی پس از جلسه کابینه گفت، جدیتر به نظر برسد. بر اساس گزارش رسانههای ترکی، منطقهای و بینالمللی، اردوغان کشته شدن دو تن از نیروهای یگان ویژه پلیس ترکیه در نزدیکی شهر اعزاز در شمال سوریه و پس از اصابت موشکی که از منطقه تلرفعت تحت کنترل «یگانهای مدافع خلق» سوریه در ۱۰ اکتبر شلیک شد را بهعنوان آخرین بهانه برای «برداشتن گامهایی بهمنظور اتخاذ اقدامهای لازم برای ایجاد منطقه امن میداند تا چالشهای هر چه زودتر پایان یابد.» علاوه بر آن، اردوغان گفت که «آنکارا بیش از این نمیتواند در قبال مناطقی در سوریه که منشا حمله به ترکیه است، سکوت اختیار کند.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در پاسخ به این حمله، ترکیه شروع به بسیج متحدانش از جناحهای مسلح سوریه کرد و قبل از آغاز عملیات نظامی علیه نیروهای سوریه دموکراتیک مورد حمایت آمریکا، برخی از رهبران آنها را به آنکارا دعوت کرد. در مقابل، ارتش دولت مرکزی سوریه مواضع خود را در شهر تلرفعت در شمال استان حلب که کنترل آن را یگانهای مدافع خلق کرد در دست دارند، تقویت کرد تا از حمله احتمالی ترکیه جلوگیری کند.
ترکیه از سالها قبل، به دنبال ایجاد یک منطقه حائل به وسعت ۳۲ کیلومتر در خاک سوریه است، بهویژه اینکه در حال حاضر حدود یک تا دو میلیون آواره سوری به دلیل جنگ و خشونت در شمال سوریه زندگی میکنند. علاوه برآن، جنگجویان خارجی و خانوادههای آنها که توسط سرویس اطلاعاتی ترکیه بهمنظور کمک به اجرای طرحهای نظامی آنکارا در منطقه جابهجا شدهاند نیز در این منطقه بهسر میبرند. به نظر میرسد که آنکارا در تلاش برای تغییر بافت جمعیتی مناطق کردنشین سوریه است و سعی میکند از ایجاد منطقه خودمختار کرد در مرز جنوبی ترکیه جلوگیری کند.
مقامهای ترکیه در سال ۲۰۱۹ با امضای پیمان ۱۰ مادهای سوچی، گام مهمی در راستای تحقق این هدف برداشتند. در بند پنجم این پیمان که منجر به پایان یافتن «عملیات چشمه صلح» شد، آمده است که یگانهای مدافع خلق کرد باید به پشت منطقه امن و در عمق ۳۰ کیلومتری نوار مرزی عقبنشینی کنند. افزون بر آن، در بند ششم این پیمان بهصراحت بیان شده است که شبهنظامیان کرد که ترکیه آنها را بهعنوان شاخه سوری حزب کارگران کردستان تلقی میکند، باید کلیه مناطق اطراف تلرفعت و منبج را با سلاحها و ادوات خود ترک کنند. اما عدم پایبندی طرفین به شروط توافقنامه، باعث شده است که این منطقه پیوسته شاهد درگیریهای مکرر بین نیروهای ترکیه، مزدوران جهادی و یگانهای مدافع خلق کرد باشد.
بااینحال و برخلاف دلایلی که میتواند مانع وقوع بحران شود، تنشها همچنان در شمال سوریه در حال افزایش است. البته راهاندازی یک اقدام نظامی در سوریه میتواند عاملی برای نجات اردوغان از چالشهای سیاسی و اقتصادی کنونی ترکیه باشد، درست مانند عملیات سپر فرات پس از کودتای ژوئیه ۲۰۱۶ که به اردوغان کمک کرد جایگاه داخلی و بینالمللی خود را بازیابد. این در حالی است که رئیسجمهوری ترکیه میتواند در مدیریت تحولهای ادلب و عفرین در شمال غرب سوریه و گروههای نیابتی در شهرهای شمال شرقی این کشور نقش مهم و اساسی را ایفا کند.
بااینحال، پرسش اساسی در این روزها این است که دامنه عملیات نظامی قریبالوقوع ترکیه در شمال سوریه را تا چه میزانی میتوان ازلحاظ جغرافیایی و زمانبندی محدود کرد؟ البته نشانههای کنونی اشاره به منطقه اطراف تلرفعت دارد بهویژه اینکه آنکارا مدعی است نیروهای کرد حملههای خود را از این منطقه انجام میدهند. افزون براین، گزارشهای دیگری وجود دارد که حاکی از آغاز آمادگیها برای راهاندازی عملیات نظامی و جنگ روانی در شمال سوریه است.
برخی از کارشناسان بر این باورند که میتوان عملیات نظامی محدودی را در تلرفعت پیشبینی کرد، مشروط بر اینکه روسیه آن را بپذیرد. گزینه قابلتصور دیگر، آغاز چهارمین حمله ترکیه به شمال سوریه است. البته اتخاذ این اقدام مستلزم تایید مسکو است و میتواند شامل تبادل مناطق تحت کنترل در برخی از مناطق سوریه باشد.
درهرصورت، این مردم سوریه هستند که با همه ویژگیهای نژادی و فرقهای خود ناگزیرند هزینه رویاهای توسعهطلبانه اردوغان را در کشورشان بپردازند. بنابراین، باید جامعه جهانی از ماجراجویی جدیدی که ممکن است رژیم ترکیه درصدد انجام آن باشد و منطقه را بار دیگر در دریای خون فرو برد، جلوگیری کند.