چمن، زن ۳۵ ساله، در حالی که یکی از انگشتان دست چپش را با داس بریده، با عجله بوتههای نعنا را میچیند تا همگام با بقیه کارگران پیش رود. او انگشت زخمیاش را با یک تکه پلاستیک پوشانده و از آن برای دسته کردن نعنا هم استفاده میکند. انگشت زخمی چمن خونی است و این باعث شده است پلاستیک نیز رنگ خون بگیرد و برگهای سبز نعنا به قرمزی بزنند.
چمن کار در مزرعه نعنا را بهسختی گیر آورده است. او پس از ساعتها انتظار در میدان کارگران زن در مزارشریف، با مالک مزرعه به توافق رسید تا در ازای روزی ۱۲۰ افغانی برایش کار کند. چمن میگوید که سرپرست یک خانواده ۱۲ نفری است و شوهرش که مردی کهنسال و بیمار است، نمیتواند کار کند. چمن میافزاید: «در خانه چیزی برای خوردن نداریم. اگر امروز کار نکنم، شب گرسنه میمانیم.»
او زخم انگشت دست چپش را نشان میدهد و میگوید: « کار در مزرعه برایم سخت نیست، اما آرزو دارم همیشه کاری برای انجام دادن و مزد گرفتن داشته باشم.» به گفته چمن، تنها در یک میدان که محل تجمع کارگران زن در شهر مزارشریف است، هر روز بیش از ۱۰۰ زن که بالاتر از ۳۰ سال دارند، برای کارگری حاضر میشوند؛ اما از این میان، تنها چند نفر موفق میشوند کاری پیدا کنند.
میدان کارگران در افغانستان معمولا جایی است که مردان برای یافتن کار میایستند اما با گسترش فقر و بیکاری در مزارشریف، دهها زن که منبع درآمد خانوادههایشان از بین رفته است هم به این میدانها میروند تا برای خانوادههایشان لقمه نانی تهیه کنند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
مریم ۵۵ ساله یکی دیگر از این زنان کارگر در مزارشریف است. او سرپرست خانوادهای هشت نفری است و هر روز صبح زود به میدان کارگران میآید تا کاری پیدا کند. مزد یک کارگر در افغانستان ۳۰۰ تا ۵۰۰ افغانی است اما مریم در ازای روزی ۱۰۰ تا ۱۲۰ افغانی هم کار میکند. این مزد تعیینشده برای زنان است؛ هرچند آنان میگویند که پابهپای مردان کار میکنند و گاهی ساعات کارشان به ۱۰ ساعت در روز هم میرسد.
مریم به ایندیپندنت فارسی گفت: «هر روز ساعت ۷ صبح، به میدان کارگران میآیم. گاهی میتوانم کار پیدا کنم و گاهی نمیتوانم. شوهرم بیمار است و در خانواده هشت نفریم. روزهایی که میتوانم کاری پیدا کنم، با ۱۰۰ تا ۱۵۰ افغانی به خانه برمیگردم. این مبلغ حتی نمیتواند نیازهای ابتدایی ما را برآورده کند.»
هر یک از این زنان که صبح تا شام، در ازای مبلغی ناچیز کار میکنند، حکایتهایی متفاوت اما دردناک از زندگی دارند. یکی بیسرپناه است و دیگری دیگری شوهرش را از دست داده است. یکی کار میکند تا پولی برای درمان خود جمع کند و دیگری کار میکند تا از شوهر بیمار و فرزندان گرسنهاش مراقبت کند.
اینها نمونههایی از دستکم ۲۳ میلیون شهروند گرسنه افغانستاناند که بر اساس گزارش سازمان ملل متحد، غذای کافی برای خوردن ندارند و با سلطه طالبان بر افغانستان، در فقر شدید گرفتار شدهاند.
هشت ماه از سلطه طالبان بر افغانستان میگذرد. در این مدت، زنان از حق کار در ادارات دولتی و خصوصی محروم بودهاند. طالبان حضور زنان بیرون از خانه را عامل گسترش فحشا میداند، اما کار زنان در مزارع و باغها مجاز است و این تناقض در مقررات سختگیرانه و تبعیضآمیز طالبان به از دست رفتن فرصتهای شغلی، افزایش فقر و فروپاشی نظم و اقتصاد خانوادهها منجر شده است.
بیگم ۶۰ ساله ساکن ناحیه حسنآباد در اطراف مزارشریف است. از زمانی که باغها و مزارع در این شهر دوباره سبز شدند، او هر روز به دنبال کار، در باغها و مزارع دور میزند. بیگم مجبور است تمام روز در شهر پیاده راه برود تا کاری پیدا کند؛ اما بسیاری از روزها دوباره از مرکز شهر پیاده و دستخالی به حسنآباد در حومه شهر بازمیگردد.
بیگم میگوید شماری از خانوادههای فقیر کمکهای بشردوستانه دریافت میکنند اما او با وجود تلاش فراوان، نتوانسته است از این کمکها بهرهمند شود.
بر اساس آمار اتاق تجارت و صنایع زنان افغانستان، تا پیش از سلطه گروه طالبان بر افغانستان، زنان دو هزار و ۴۷۱ شرکت تجاری را اداره میکردند. همچنین بیش از ۵۴ هزار تجارت غیررسمی را نیز زنان پیش میبردند که اکنون بیشتر این فعالیتها به دلیل مقررات سختگیرانه طالبان متوقف شدهاند. در چنین وضعیتی، خلوت باغها و مزارع تنها مکانهاییاند که زنان در آنها حق کار دارند. کاری با دستمزد اندک که با رویش شکوفههای بهار، آغاز میشود و با فرا رسیدن پاییز، از بین میرود.