هزاران کودک بی‌وطن و طردشده‌، به‌جامانده از پدران داعشی

مشکلات این کودکان شامل تبعیض، دوری جستن از اجتماع، نا‌توانی از ورود به روابط قانونی، فقر و دستیابی محدود به خدمات پزشکی، غذایی و اجتماعی است

این کودکان به خاطر اعمال پدران داعشی مجازات می‌شوند، زندگی دردناکی دارند و مطرودند - reuters

دخترکی به نام لیلا، با لبخندی پرنشاط و تی‌شرت صورتی براق دور اتاق نشیمنی در بغداد خرامان می‌گردد و تازه‌ترین نقاشی‌اش را که در دفتر نقاشی سفید و پاره‌پوره‌ای کشیده است، به من نشان می‌دهد. یکی از فعالان مشهور کمک کرد تا هویت لیلا پنهان بماند و بتواند مهدکودک را آغاز کند. او نمی‌داند که تحصیلاتش ممکن است هر لحظه متوقف شود.

سراب برکت، مدیرکل امور بازماندگان در وزارت امور اجتماعی عراق گفت: «هیچ‌کس دلش نمی‌خواهد در این مورد حرف بزند، اما باید با این موضوع کنار بیاییم. ما برای چنین کودکانی نیاز به قانون داریم. ما نیاز به برنامه، توانبخشی و راه‌هایی برای حل این مشکل داریم. و هم‌اکنون [نیازبه این‌ها داریم].» 

با این‌ حال، در کشوری که بیش از چهار دهه جنگ پشت جنگ را تحمل کرده است، هنوز هم آشتی، اغلب عملی کنار گذاشته‌شده است. لیلا تنها یکی از هزاران کودکی است که از پدران داعشی مرده یا بازداشتی به‌دنیا آمده‌اند و در عمل، بی‌ملیت آواره شده‌اند. هنوز بعد از حدود پنج سال که اعلام شد این گروه تروریستی در این کشور جنگ‌زده شکست خورده است، لیلا و همتایانش بدون هیچ مدرک رسمی و عملا بدون هیچ حق و حقوقی به‌سر می‌برند.

اصطلاح «بی‌ملیت» در مورد شخصی به کار می‌رود که با ‌عنوان شهروند در هیچ کشوری طبقه‌بندی نشده است و این نقض قوانین بین‌المللی و اعلامیه جهانی حقوق بشر است که می‌گوید هر کودکی باید دارای حق هویت و ملیت قانونی و ثبت فوری تولد باشد.

در حال حاضر هزاران نوزاد به‌دنیاآمده در زمان حاکمیت رژیم داعش یا از پدران جنگجو- که حالا کودکان مدرسه‌ای‌اند- به‌خاطر نقص‌های موجود در نظام پیچیده حقوقی عراق که آن‌ها را بدون حق کمک مالی، مدرسه و آزادی نقل‌مکان رها کرده است، درحال از میان رفتن‌اند.

این کودکان به‌خاطر اعمال پدرانشان مجازات می‌شوند، زندگی دردناکی دارند و مطرودند. مشکلات این کودکان شامل تبعیض، دوری جستن از اجتماع، نا‌توانی در ورود به روابط قانونی، فقر و دستیابی محدود به خدمات پزشکی، غذایی و اجتماعی است. درحالی‌که بغداد هشت ماه پس از انتخابات فدرال در تلاش برای تشکیل دولت است، گره‌گشایی از گرفتاری این کودکان معصوم اولویتی نیست که سیاستمداران به حل آن توجهی داشته باشند.

 نوفال رشید، وزیر پیشین مهاجرت، به من می‌گوید: «این مشکل بزرگی است. چه برنامه‌‌ای برای این کودکان ریخته شده است؟ دولت باید مراقب این کودکان باشد.»

اما نبود توجه به این کودکان، در پشت پرده پنهان مانده است.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

هزاران کودک در اردوگاه‌های فرسوده و پرخطر در سراسر شمال عراق و سوریه آواره مانده‌اند و علاوه براین، کودکانی وجود دارند که از مادران طردشده‌شان پنهان شده‌اند و سعی می‌کنند تکه‌های زندگی درهم شکسته‌شان را به‌هم بچسبانند.

داعش در به اصطلاح «خلافت»اش شناسنامه‌های تولد و ازدواج مخصوص صادر می‌کرد، اما دولت عراق آن‌ها را به رسمیت نمی‌شناسد. برای مادران یک امر معمول است که مدارک اصلی‌شان را از دست بدهند یا تروریست‌ها آن‌ها را مصادره کنند.

طبق گفته یکی از وزیران پیشین دولت [عراق] که درخواست کرده است نامش فاش نشود، نه‌تنها آزمایش دی‌ان‌ای وجود ندارد، بلکه این مادران، در اطراف اردوگاه وسیع جده در موصل به‌طور مرتب مورد سوءاستفاده جنسی نیروهای امنیتی قرار می‌گیرند. این وزیر پیشین اشاره کرد که گاهی اوقات می‌توان برای این زنان و کودکان بازمانده از داعش «کارت زرد» صادر کرد، به شرطی که درملأعام داعش را محکوم کنند. با این‌که این کارت‌ها ممکن است برای دستیابی به خدمات مفید باشد، اما مدارک بین‌المللی محسوب نمی‌شود و ممکن است حتی به بدنامی بیشتر منجر شود. از آن گذشته، زنان آواره گاهی مجبور می‌شوند درازای دریافت چنین کارت‌های امنیتی در حلقه سوءاستفاده‌ نگهبانان «مشارکت کنند». آمار دقیقی وجود ندارد که نشان دهد چند عدد از این کارت‌ها صادر شده است یا حتی چند نفر کودک بی‌ملیت در کشور وجود دارند.

او ادامه داد: «این کودکان نباید گناهان پدرانشان را به دوش بکشند.»

ریان الکیلدانی، نماینده مسیحی مجلس و فرمانده پیشین تیپ مسلح بابلیون، چنین توضیح داد که کارت‌های زرد به‌طور رسمی خانواده‌های داعش را «کولی‌های ساکن عراق» می‌کند. او همچنین اشاره کرد که حتی انتشار این کارت‌ها مخالفت شدیدی را در مجلس به دنبال داشت. برخی از سیاستمداران نمی‌خواهند هیچ‌یک از کودکان داعشی را قبول کنند و باور ندارند که از طریق توانبخشی «اذهان ممکن است تغییر کنند».

با توجه به این‌که اگر پدر کودک، جنگجویی خارجی باشد، آن‌ها نمی‌توانند تحت ملیت مادرشان قرار بگیرند، موضوع پیچیده‌تر می‌شود و دیگر این‌که موضوع پرونده هزاران زن ایزدی مطرح است - که در بسیاری از موارد مجبور به بردگی جنسی و به‌دنیا آوردن کودکی درنتیجه آن بردگی شده‌اند - و کودکانشان نمی‌توانند با عنوان ایزدی صاحب مدرک شوند. جامعه، نوکیشان را قبول نمی‌کند و هر دو والد باید ایزدی باشند تا مدرکی صادر شود. از آن گذشته، قانون عراق تصریح می‌کند که کودک باید مذهب پدر را بگیرد، ازاین‌رو وقتی پای داعش در میان باشد، کودک مسلمان است. چنین مفهومی برای هر مادر ایزدی، قرص دردناکی است که باید فرو دهد.

قانون ملیت عراق که در سال ۲۰۱۵ اصلاح شد، قید می‌کند کودکانی که از مادر غیرمسلمان و پدر مسلمان به دنیا آمده‌اند، فارغ از این‌که مذهب یا وضعیت مادرشان چه باشد، مسلمان به حساب می‌آیند. این نمونه شرم‌آور تبعیض جنسی می‌تواند باعث شود که بعدها کودکان به‌طورکلی رها شوند و بدون والدین، هویت، مکان مشخص تولد و ملیت بمانند.

حتی کودکانی که از پدران شناخته‌شده، مانند سوری‌ها، به‌دنیا آمده‌اند، به‌طور رسمی به کشور سوریه تعلق ندارند، زیرا «خارج از محدوده کنترل دولت متولد شده‌اند». فرصت تهیه مدارک مدنی برای همسران و کودکانی که با داعش نسبت دارند، هر روز کمرنگ‌تر می‌شود و آن‌ها را به حاشیه‌های جامعه آسیب‌دیده می‌راند.

این تنگنایی نیست که با امید آن ‌که ناپدید شود، بتوان نادیده‌اش گرفت. برزخ قانونی کودکان بی‌گناه باید مورد توجه قرار گیرد. اول این‌که جامعه بین‌المللی می‌تواند با ارائه آزمایش دی‌ان‌ای، به مشخص‌شدن ملیت کودکی که پدر نامعلوم دارد کمک کند. این مسئولیت برعهده دولت‌های خارجی است که این کودکان را پناه دهند.

از آن گذشته، بغداد می‌تواند مقرراتی را تصویب کند که کودکان بتوانند ملیت مادرشان را بگیرند و برای کودکان یتیم، می‌توان بدون توجه به شرایط، مدارک عراقی صادر کرد.

هیچ کودکی نباید بی‌ملیت باقی بماند، از حق بنیادین بشر برای داشتن سرپناه محروم شود و زندگی‌ در فراموشی را به دلیل اتفاقاتی که در اختیارش نبوده است، تحمل کند.

بنابراین، دولت‌ها باید موانع قانونی را برای ثبت ‌احوال بردارند و سازوکارهای مناسبی در مناطق جنگ‌زده ایجاد کنند که مهم‌ترین منافع کودک را در اولویت قرار دهند.

از دیدگاه امنیت جهانی، راندن کودکان تهدیدی جدی به همراه خواهد داشت و وقتی به بزرگسالی برسند از این طردشدگی نتیجه‌ای غیر از تبدیل‌شدن به خشم و ایدئولوژی افراطی حاصل نمی‌شود.

سن حساس اوایل مدرسه زمان آن است که مطمئن شویم جوان عمیقا آسیب‌پذیر داعش تحصیلات درست، خدمات مناسب و کمک روان‌شناختی داشته باشد. این نیز نیازمند برنامه‌های درازمدتی است که برای حمایت از هم‌آمیزی دوباره کودکان در جامعه عراق طراحی‌ شده باشد - برنامه‌هایی برای کودکان درگیر و نیز برای همتایان آن‌ها که ممکن است قبلا در معرض القای نگرش‌های تبعیض‌آمیز به خانواده‌های داعش قرار گرفته باشند.

تاشفین ابراهیم ثقق، نماینده فرماندهی عملیات مشترک در عراق، این احساس را بازگو می‌کند: «هدف، مراقبت از این کودکان و توان‌بخشی آن‌هاست تا آینده خوبی داشته باشند.»

او می‌گوید: «ما باید مانع پیوستن آن‌ها به تروریست‌هایی شویم که در آینده حمله خواهند کرد. ما نیاز داریم که آن‌ها به جامعه بپیوندند.»

عملی‌شدن آن اتفاق با پیچیدگی و بی‌تفاوتی آسیب دیده است. اگر جامعه چشمش را به روی یک نسل کامل از کودکان بی‌ملیت ببندد، صلح و پیشرفت نمی‌تواند حاصل شود.

 
این مقاله ترجمه صحیح و صادقانه از منبع اصلی است و نظرات ابراز شده لزوما نمایانگر نظرات ودیدگاه ایندیپندنت فارسی نمی باشد.

© The Independent

بیشتر از دیدگاه