ماجرای مرمت گنبد مسجد جامع عباسی اصفهان (مسجد شاه) بار دیگر بحث مرمت بدون نظارت و بیضابطه آثار باستانی را میان فعالان این حوزه سر زبانها انداخت؛ مرمتی ۱۱ ساله که کارشناسان معماری و مرمت بارها درباره طولانی شدن دوره نصب داربست و تبعات مخرب بار اضافهای که بر گنبد تحمیل میکرد، هشدار داده بودند.
تصاویر منتشرشده از بخشهای مرمتشده گنبد مسجد شاه نشان میدهد این گنبد به لحاظ معماری، توازن خود را از دست داده و ریخت گنبدیشکل آن از دست رفته است. حسین پاکدل، مرمتکار گنبد مسجد، درباره عکس منتشرشده گفت: «اگر کسی مشکلی در کار میبیند، به من اعلام کند. من هم خوشحالم میشوم بتوانم نقص کارم را رفع کنم؛ چون بنا برای دنیا است و کاری به من ندارد.»
روند نصب این داربستها به دوره مرمت در دهه ۷۰ برمیگردد و از نصب آنها بر گنبد بیش از ۳۰ سال میگذرد و اینک با باز شدن داربستها، مشخص شده که قوس دایرهوار گنبد مسجد در نیمه مرمتشده موجهایی دارد که از دور هم قابلتشخیصاند.
کارشناسان مرمت دو سال پیش درباره مشکلدار شدن گنبد از ناحیه قوس تذکر داده بودند. به گفته آنها، اختلاف اندازه آوگون ۱۴ ترک مرمتشده، یعنی جایی که گنبد قوس میگیرد، با آوگون دو ترک ۱۵ و ۱۶ که آن زمان، تا نیمه تخریب شده بودند و قرار بود جایگزین شوند، میتواند به تغییرشکل گنبد در ناحیه قوس آن منجر شود. اتفاقی که حالا با باز شدن داربستها، بهوضوح قابلمشاهده است.
البته این نخستین بار نیست که بازسازی گنبد مسجد جامع عباسی به از دست رفتن قوس گنبد منجر میشود. پیشتر و در دهه ۶۰ نیز هنگام بازسازی، گنبد با چنین مشکلی روبهرو شد؛ اما مدیران میراث فرهنگی استان اصفهان هر بار مدعیاند که اگر تا زمان پایان مرمت صبر کنید، این مشکلات رفع میشوند. به طوری که فریبا خطابخش، مدیر پایگاه میراث جهانی میدان نقشجهان، در سال ۹۹ نگرانیهای کارشناسان را «داستان تازهای» دانست که منتقدان بعد از ماجرای گنبد مسجد شیخ لطفالله شروع کردهاند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
داستان گنبد مسجد شیخ لطفالله نیز شکل دیگری از آسیب به بنا پس از مرمت است. جایی که مرمت و تعویض کاشیهای گنبد به دورنگ شدن گنبد منجر شد. آنجا نیز مدیران پروژه و مدیران میراث با کماهمیت جلوه دادن مشکل، وعده اصلاح دادند که البته انجام نشد.
هوشنگ رسام، از پیشکسوتان هنر کاشیکاری اصفهان، میگوید: «بعد از ۳۵ سال زیر داربست بودن، این نتیجه آبروریزی است. ساخت کل این مسجد ۲۳ سال طول کشید اما حالا ۳۵ سال است روی گنبد این مسجد داربست زدند و حالا میبینیم که قوس گنبد به هم ریخته است!»
آنچه علاقهمندان میراثفرهنگی را نگران کرده، این است که مرمت آثار باستانی به دلیل جایگاه و ارزش جهانی آنها، باید زیر نظر شورایی از متخصصان درجه یک این حوزه انجام شود و نه از طریق مناقصههایی پشت پرده و فاقد شفافیت برای واگذاری به افرادی خاص.
در سالهای اخیر، ماجرای واگذاری پروژههای مرمت آثار باستانی حواشی زیادی به همراه داشته است. مجدالدین رحیمی، کارشناس مرمت، میگوید: «در واگذاری کار مرمت به مرمتگران ذیصلاح نباید از طریق مناقصه متعارف مانند احداث ساختمان و راهسازی رفتار کرد. مرمت یک کار هنری و حساس است. وقتی به افراد سودجو، نااهل و فاقد تخصص سپرده شود، خیانت به اثر تاریخی و بیتالمال است.»
از آسیب به مدرسه چهارباغ اصفهان، مسجد جامع گرگان، حسینیه نقشین یزد، آرامگاه یعقوب لیث و ساختمان شهرداری ارومیه با بیل مکانیکی و پتک برقی گرفته تا رنگپاشی بهجای مرمت برای پاککردن دیوارنوشتههای برخی اماکن تاریخی، همگی فقدان نظارت بر نحوه واگذاری پروژههای مرمت را عیان میکنند.
در هفتههای اخیر، تغییر رنگ مجسمه فردوسی در تهران به دلیل شستشوی غیرکارشناسی هم خبرساز شد. هرچند این مورد در مقایسه با فاجعه تخریب شیرهای مجسمه میدان حر کمتر دردآور است؛ مجسمههایی که شهرداری بدون توجه به اهمیت تاریخی و هنری آنها، اعلام کرد به جایش شیرهای تازه با جنس بهتر میسازیم!
این روزها، حال اماکن تاریخی و میراث ملی و جهانی ثبتشده ایران وخیم است. اخبار تخریب بافتهای تاریخی در شیراز، اصفهان و یزد و برخی عمارتهای شاخص تهران مانند مسعودیه از یک سو و مرمت آسیبرسان به بناهایی که از پیشینیان به یادگار ماندهاند، همگی ضرباتی جبرانناپذیر بر پیکره میراث ملی و فرهنگی ایراناند.
ماجرای مسجد شاه اصفهان از آن جهت بیش از همه موارد اخیر موجب نگرانی شد که به گفته برخی کارشناسان میراثفرهنگی، هرگونه تغییر یا آسیب به بناهای ثبتشده در میراث جهانی یونسکو، احتمال خروج نام این بناها این فهرست را در پی خواهد داشت. تورج سالکی، از کارشناسان باسابقه حوزه احیای آثار تاریخی، میگوید: «فقدان مدیریت یکپارچه از جمله مشکلات در نگهداری و احیای آثار تاریخی است.»
میراثفرهنگی در موضوع تخریب برخی خانهها و عمارتهای قدیمی در یک دهه اخیر، شهرداریها را مالک و مقصر دانسته بود. در حالی که بسیاری از این بناها طبق قوانین، به عنوان میراثفرهنگی ثبت شدهاند و هرگونه تغییر باید با مجوز میراثفرهنگی صورت بگیرد. ضمن آنکه این روزها، فقدان نیروی کارآزموده نیز به چالشی بزرگ برای مرمت آثار تاریخی بدل شده است.
عبدالله جبلعاملی، از مرمتگران باسابقه و ناظر مرمت مسجد جامع عباسی در دهه ۶۰، میگوید: «متاسفانه بسیاری از استادکاران صاحبنام که توان مرمت چنین بناهایی را داشتند، فوت کردهاند. باید دید نسل جدید در عمل چگونه از این آزمون بیرون میآید.»
با وجود همه این مسائل و موانع، مهمترین بخش اعتراض همچنان پابرجا است. اینکه با توجه به اهمیت بناهای تاریخی چرا شکل واگذاری پروژهها از قالب مناقصه خارج نمیشود و زیر نظر شورایی از متخصصان و اهلفن قرار نمیگیرد تا هم در انتخاب متولیان پروژه و هم طی روند مرمت، نظارت دقیق صورت بگیرد. کما اینکه مرمتکار فعلی مسجد جامع عباسی نیز در مصاحبهای گفته بود: «در این پروژه، شخص خاصی ناظر عالی نبود.»
مسجد جامع عباسی تازهترین خسارتی است که میراث ملی ایران از سوءمدیریت مدیران میراثفرهنگی دیده است؛ اما با توجه به اینکه به نظر نمیرسد سران حاکمیت برای مراقبت و حفاظت از آثار ملی باستانی عزمی جدی داشته باشند، تخریب سایر بناهای تاریخی در آینده نزدیک هم دور از انتظار نخواهد بود.