بخش مهمی از اقبال یک اثر موسیقایی را باید در آهنگسازی آن اثر یافت، چراکه آهنگساز در عمل، قلب تپنده یک اثر موسیقایی است که اگر با ملودی و ساختاری اثرگذار ساخته شود، میتواند به همین نسبت با مخاطب ارتباط برقرار کند و آثاری خاطرهانگیز و ماندگار را در کارنامه کاری یک آفرینشگر موسیقی رقم زند.
فرید زولاند، که ۹ مرداد سالروز تولد او است و بیش از پنج دهه در زمینه موسیقی پاپ ایرانی- افغانستانی فعالیت داشته است، در زمره چنین چهرههایی است که قطعا آثارش در ذهن و ضمیر ایرانیان و افغانستانیها ماندگار خواهد شد. این هنرمند در این مدت بیش از ۲۰۰ ترانه ساخته است که در میان آنها دهها ترانه ماندگار و خاطرهانگیز وجود دارد که از ترانههای ناب تاریخ موسیقی پاپ-سنتی ایران به شمار میآیند و خوانندگانی نامی چون داریوش، گوگوش، ستار، ابی، هایده، و معین آنها را خواندهاند.
کافی است به تعداد ترانههایی که این چهرههای برجسته خواندهاند، نگاهی بیندازیم (که داریوش با ۴۰ ترانه در صدر است و متعاقب آن ابی با ۳۷، ستار با ۲۳، هایده و معین با ۱۰ ترانه، و گوگوش با ۹ ترانه در ردههای بعدی قرار دارند)، یعنی ۱۲۹ ترانه آهنگسازی شده با هنر فرید زولاند که با صدای این شش خواننده نامی و پرخواستار اجرا شده است.
اگرچه رقابت بین داریوش و ابی شانه به شانه است، به نظر میرسد که آثار زولاند برای صدای ابی سازگارتر است. نکته جالب توجه این است که این دو تن کاری مشترک هم با آهنگسازی زولاند اجرا کردهاند که به نظر میرسد طنین صدای ابی بیش از داریوش در این اثر در گوشها نشسته است: اثری به نام «نون و پنیر و سبزی» که شهرتی ویژه برای ابی پدید آورد.
برخی از این ترانهها البته ماجراهایی هم داشتهاند؛ از جمله «یاور همیشه مومن» روی شعری از ایرج جنتی عطایی، با تنظیم واروژان و صدای داریوش، که در سال ۱۳۵۵ منتشر شد و تنها اثری از زولاند است که توفیق تنظیم واروژان بزرگ نصیبش شد. گویا سازمان امنیت (ساواک) به شعر و آهنگ مظنون میشود، به ویژه به صدای قطاری که در انتهای این اثر شنیده میشود و سازمان امنیت آن را «رگبار یک مسلسل» میشنود، اما با توضیحات زولاند، ماجرا ختم به خیر میشود. دلیل این ظن البته آن بود که در آن سالها ایرج جنتی عطایی به دلیل برخی شعرهای چپروانه و مخصوصا ترانه «جنگل» با آهنگ بابک بیات، مشکلاتی پیدا کرده بود.
در سالهای پس از انقلاب و زمانی که هایده به آمریکا رفت، برخی از شاخصترین ترانههای او را زولاند ساخت. در واقع، میتوان گفت که ترانههای هایده در سالهای پس از انقلاب، از جمله ترانههای «شانههایت را برای گریه کردن دوست دارم»، «ساقی»، و «وای به حالش»، شهرت و اعتبار بیشتری برای او به ارمغان آورد. شعرهای تمامی این ترانهها را اردلان سرفراز سروده است که بیشترین همکاری را با زولاند داشته است و دارد.
نگاهی به شروع و ادامه این همکاری تا همین روزها، حاکی از رکوردی تاریخی است: ۱۳۰ ترانه با همیاری این دو هنرمند آهنگساز و ترانهسرا؛ که شاید کمتر هنرمندی توانسته باشد در طول پنج دهه همکاریاش با هنرمندی دیگر، به چنین حدی دست یابد. در میان تنظیمکنندگان هم منوچهر چشمآذر با نزدیک به ۵۰ تنظیم از ساختههای زولاند، رکورددار است. البته خود زولاند هم نزدیک به همین تعداد از آهنگهای خود را تنظیم کرده است.
خانوادهای اهل موسیقی و کوچ به ایران در نوجوانی
از خوششانسیهای فرید زولاند بود که در خانوادهای به دنیا آمد که پدرش هم در کار موسیقی و آهنگسازی بود. جلیل زولاند، همانی هنرمندی است که ترانه معروف «من آمدهام» را با اجرای گوگوش ساخت و لذا سهمی جدی در معرفی و برکشاندن پسرش در عرصه آهنگسازی داشت. فرید ۱۴ساله بود که از کابل به ایران آمد. او در سال ۱۳۴۸ وارد هنرستان موسیقی شد و آنجا با برخی از شاخصترین مدرسان موسیقی آن سالها آشنا شد؛ بزرگانی چون فریدون فرزانه، مصطفی کمال پورتراب، و مرتضی حنانه که برای اثربخشی و هدایت یک نوجوان به سمت کاری خلاقه، نام هر یک از این بزرگان کفایت میکرد. شاید تاثیر همین استادان برجسته بود که سبب شد بیش از ۹۰ درصد آثاری که زلاند آفرید، در فضایی برآمده از موسیقی ایرانی باشد، نه افغانستانی.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
زولاند ۲۰ ساله بود که ذوق آهنگسازیاش را آزمود و با همان نخستین کارها خود را به در جایگاه هنرمندی خوشذوق و پرکار به جامعه موسیقی پاپ ایرانی معرفی کرد. چنانکه از جدول ترانهشناسیهای او پیدا است، زولاند از سال ۱۳۵۴ که شروع به آهنگسازی کرد، تا پیش از انقلاب و کارهای آخرش («معراج» با صدای مازیار و «دشمن» با صدای ستار)، ۳۴ آهنگ در کارنامه کاری خود دارد. اما اوج و بلوغ کارهای او را باید در سالهای پس از انقلاب جست و یافت که بیش از ۲۰۰ ترانه را برای خوانندگانی برجسته و صاحبنام آهنگسازی کرد. پیشدرآمد یا «اوروتور» کارهای او سرشار از ملودیهای بکر و خلاقانه است، و همین ملودیهای گوشنواز است که مخاطب را آرامآرام به سمت شعر و اجرای خواننده هدایت میکند.
زولاند و دغدغه سرقتهای موسیقایی
فرید زولاند، گذشته از فعالیت آهنگسازی، دغدغه دیگری هم دارد: همتی جدی برای حمایت از حقوق آفرینشگران آثار هنری، بهویژه موسیقی. او در گفتوگویی با برنامه «تاک شو» منصور سپهربند در سال ۲۰۱۹ (که روی یوتیوب در دسترس است)، با گلایه از جمعهای ایرانی حاضر در غرب و مخصوصا در آمریکا، با اشاره به استفاده جمعیتهای قومی ساکن آمریکا از تسهیلات دولت این کشور در زمینه پرداخت معوض مالیات، از ویتنامیهای مقیم آمریکا نام میبرد که به گفته او، «با استفاده از همین بخششهای مالیاتی، تالار هفت هزار نفری به پا کردند، اما ایرانیان منطقه و ایالتهای مختلف، که تعدادشان دهها برابر بیشتر از ویتنامیها است و امکانات مالی آنها نیز بسی افزونتر از آن کشورها است، نه تنها چنین کاری نمیکنند، بلکه حتی از خرید تکترانههای ۹۹ سنتی روی آیتیونز و پلتفرمهای دیگر موسیقایی اجتناب میکنند و علاقهمندند که این آثار را مجانی و رایگان کپی و گوش کنند».
او البته همین گلایه را از خوانندگانی نیز دارد که برخی از بهترین آثارش را با صدای آنها ساخته است؛ خوانندگانی که در طول سال بیش از ۲۰ تا ۳۰ کنسرت برگزار میکنند و برای برخی از این کنسرتها دستمزدهای کلانی هم دریافت میکنند، بیآنکه بخشی از درآمد از این کنسرتها را به آهنگساز اثر بدهند، در حالی که برابر قوانین «کپیرایت» تقریبا هر کشوری، آهنگساز هم از اجرای اثر سهمی میبرد.
او همراه با اردلان سرفراز، شماعیزاده، شهیار قنبری و یکی دو تن دیگر، از سال ۲۰۰۸ نشستهایی با برخی از خوانندگان معروف چون داریوش، گوگوش، و … داشتند تا شاید بتوانند برای بهرهگیری از آثار خود که با صدای آن خوانندگان در کنسرتها اجرا میشود، آنها را به عقد قرارداد و توافقنامهای وادارند، اما این مذاکرات نتیجهای نداشت و ماجرا به آنجا انجامید که حتی از اجرای برخی از آثار خود در دبی جلوگیری کردند. چنانکه زولاند در همان گفتوگو اشاره میکند، وکیل هم گرفتند و تمام آهنگهایی که ساخته بودند، ثبت کردند تا بتوانند در قالب «کپیرایت» حقوق خود را استیفا کنند، زیرا او بر این باور است که پس از نزدیک به هشت سال رفتوآمد و گفتوگو با این خوانندگان محترم، «در نهایت به جمعبندی رسیدیم که برای این موضوع وکیلی اختیار کنیم و ماجرا را از طرق قانونی دنبال کنیم و امیدواریم این کار به نتیجه برسد».
به گفته زولاند که تقریبا پیگیرترین فرد در این ماجرا است، هدفش «ثبت راهی است تا آیندگان و نسلهای بعدی نیز بتوانند با تاسی به این مسیر، از حقوق حقهای برخوردار شوند».
او البته اشاره میکند که کانون آهنگسازان و نواپردازانی که خواهان احقاق حق خودند، «از آن سال (۲۰۱۸) سعی کردند فقط با خوانندگانی قرارداد امضا کنند که حقوق آن را پرداخت کنند»، اما به نظر میرسد که این کشاکش در نهایت باید در دادگاه و با حکمی قانونی به سرانجامی برسد که طرفین به آن تمکین کنند.
در سالهای اخیر و با همین اختلافاتی که پیش آمده است، عمده کارهای تازه زولاند را راستین و شهلا افروز و منصور خواندهاند، و البته اثری هم با ستار به نام «وطنم» دارد که در سال ۱۳۹۷ ساخته و اجرا شد.