ماجراهایی که همچنان در گروه فیسبوکی «وارد» (The Ward) درباره خبر دروغین مرگ سوزان میچن ادامه دارد، شاید از هر رمانی جذابتر باشد.
سوزان میچن نویسنده مستقل داستانهای عاشقانه است که در دو سال گذشته تصور میشد مرده است. اکتبر ۲۰۲۲، گروه فیسبوکی «وارد»- باشگاه خصوصی هواداران ویژه میچن- اعلام کرد که این نویسنده تازهکار و پرشور در پی قلدری نویسندگان همکارش تا سر حد خودکشی، جان خود را گرفته بود.
این رماننویس فقط یک ماه پیش از ادعای مرگ خود، برای حدود ۱۳۰۰ دوستش در فیسبوک مطلبی نوشت و در آن از مشکلات شغل خود و صنعت ادبیات گله کرد. میچن در این مطلب افشا کرد که قبلا کوشیده خود را بکشد و آخرین کتابش را روز ۳۰ اکتبر منتشر خواهد کرد.
در مطلب اعلام مرگ میچن که ادعا میشد دخترش آن را نوشته است، آمده بود که فرزندان میچن میخواهند برای گرامیداشت یاد مادرشان کتابی را که در دست نوشتن داشته، منتشر کنند، و کردند.
آخرین رمان عاشقانه او با عنوان «عشق برای یک عمر» اینک در کیندل به بهای ۲.۹۹ دلار در دسترس است.
پس از اعلام خبر مرگ نابهنگام میچن، کتابدوستان و اعضای گروه فیسبوکی «وارد» تسلیت گفتند. ظاهرا از فوریه ۲۰۲۲، دو صفحه مخصوص جمعآوری کمک مالی برای کمک به پیشگیری از خودکشی نیز در صفحه فیسبوک میچن بازنشر شدند که انگار هیچیک نتوانستند پولی جمع کنند.
ویراستارانی پیشنهاد کردند رمانی را که قرار بود بعد از مرگ میچن چاپ شود، رایگان ویرایش کنند. حتی گروهی از نویسندگان یادنامهای به او اختصاص دادند و به یادش نوشتند: «برای سوزان میچن، نویسنده به قول خودش رمانهای بهخوبی ضعیف. دنیا بدون او کمی کمفروغتر است.»
اما روز دوم ژانویه، سوزان میچن دوباره زنده شد. میچن در حالیکه با حساب شخصی فیسبوکش کنترل گروه فیسبوکی «وارد» را بار دیگر به دست گرفته بود، اعلام کرد اصلا نمرده بوده است.
در مطلب میچن آمده است: «یک میلیون بار در مورد چگونگی انجام این کار با خودم کلنجار رفتم، اما هنوز مطمئن نیستم کار درستی است یا نه. به گمانم خروارها پرسش مطرح خواهد شد و بسیاری گروه را ترک خواهند کرد. اما خانوادهام کاری را انجام دادند که فکر میکردند از همه برایم بهتر است و نمیتوانم آنها را مقصر بدانم. من تقریبا دوباره به دست خودم جان باختم و آنها باید دوباره آن تجربه جهنمی را از سر میگذراندند. بازگشتن به گروه وارد معنایی چندانی ندارد، ولی حالا جایم خوب است و امیدوارم دوباره دست به قلم شوم. باشد که دورانی خوش آغاز شود.»
لازم به ذکر است که چنین نشد و به جای آن، نویسندگان و دوستان مجازی میچن با خواندن مطلب او جا خوردند و عصبانی شدند.
سامانتا ای کول (Samantha A Cole)، افسر و امدادگر سابق پلیس است که به نویسندگی روی آورد و حدود ۴۰ کتاب نوشت. پیش از «مرگ» ظاهری میچن، این دو نویسنده به نوعی همقطار بودند و گهگاه در حد دو یا سه بار در ماه با هم چت میکردند و هر دو عضو گروه فیسبوکی «وارد» بودند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
کول در مصاحبه با ایندیپندنت از لحظهای گفت که فهمید دوستی که زمانی برایش سوگواری کرده بود، اصلا نمرده است. یک دوست مشترک و عضو گروه «وارد» عکسی از مطلب میچن را به کول فرستاد و از او پرسید که آیا این رماننویس فقید را به یاد میآورد.
کول میگوید: «گفتم البته که سوزان را به یاد دارم و از قضا چند روز پیش داشتم به او فکر میکردم. میدانید، یکی از همان مواردی که ناگهان به دلایلی شخصی از گذشتهتان را به یاد میآورید. تا بیایم این موضوع را بگویم، او مطلبی را که در گروه منتشر شده بود به من نشان داد و گفت، «نمیدانم چه جوری با این برخورد کنم.»»
به این ترتیب، کول دوباره به گروهی پیوست که به علت قطع شدن دسترسیاش به صفحه قدیمی خود در فیسبوک، به آن دسترسی نداشت، و فوری به سراغ مطلب مرموز میچن رفت. در بخش نظرات یقه میچن را گرفت و از او پرسید که آیا مردنش حقهبازی بوده است.
میچن پاسخ داد: «با پیامرسان خصوصی تماس بگیر، سعی خواهم کرد توضیح دهم.»
در پیامهای خصوصی که رد و بدل کردند و کول بعدا عکس آنها را در مطلبی فیسبوکی منتشر کرد که اینک همهبین شده است، پاسخ چندانی به پرسشها داده نشده است. در این پیامها میچن توضیح داده که بعد از مرگ قلابیاش «صاف و ساده میخواسته به زندگی برگردد.»
کول پرسیده که آیا واقعا دخترش بود که از سوی او مطلب منتشر میکرد، و میچن فریبکارانه پاسخ داد «من یک دختر و یک پسر دارم. نگران هم نیستم که وادی کتاب به من اجازه برگشتن ندهد. در واقع هرگز در این وادی نبودهام.»
مرگ میچن برای کول به ویژه تلختر بود، زیرا متهم شده بود که یکی از بهاصطلاح قلدرهایی بوده که میچن را به خودکشی کشاندند.
کول میگوید: «برخی در وادی کتاب دوست دارند از کاه کوه بسازند. بهخصوص شخصی انگشت اتهام را به سمت من میگرفت و میگفت من کسی بودم که سوزان را به خودکشی سوق داد.»
کول در مطلبی که کمتر از ۲۴ ساعت پس از ظهور مجدد میچن به گروه «وارد» در فیسبوک منتشر کرد و همهبین شد، گره دیگری از این ماجرا را هم باز کرد. میچن درست یک ماه بعد از خودکشی ادعایی خود، حساب ناشناسی به نام «تیان استیل» (TN Steele) ایجاد کرده بود.
حساب فیسبوکی تیان استیل متعلق به «کسی که میخواهد نویسنده شود، همسر، مسئول دفتر و احمق تمامعیار» اهل ایالت جورجیا است، در حالیکه مشخصات میچن در آمازون عبارت است از «همسر، مادر، شوخطبع و دوست» که در «گوشه جنوب شرقی تنسی» ۲۴ سال است که با همسرش زندگی میکند و همچنین دو گربه و چهار مار دارد.
تیان استیل خیلی زود کنترل گروه فیسبوکی «وارد» را از دست عضوی به نام کانی اورتیز- «دستیار مجازی» میچن- گرفت. این شخص بعد از مرگ میچن مدیر گروه شده بود. اورتیز در نوامبر ۲۰۲۲ در گروه «وارد» مطلبی منتشر کرد و گفت به دلیل بیماریهایی که اخیرا برای خانوادهاش پیش آمده است، مدیریت گروه برایش دشوار است و پرسیده بود که آیا کسی دوست دارد وظایف مدیر را به عهده بگیرد.
تیان استیل زیر همان مطلب نظر داد: «کانی اورتیز، من قبول میکنم. همه چیز را به من بسپار. امیدوارم تو و سوزان را راضی کنم.»
البته یک کاربر جدی توییتر ادعا کرد که اورتیز در واقع خواهر میچن بود که «در این مضحکه یار و یاور او بود». اما کول به ما اطمینان میدهد که اورتیز خواهر میچن نیست و «کاملا مطمئن است» که اورتیز «فریب» کل این حقهبازی را خورده است.
سامانتا کول تنها نویسنده فضای مجازی نیست که از اخبار مرگ فریبکارانه ادعایی میچن گیج شده است. برخی ادعا کردهاند که این نویسنده که زمانی مرده بود، برای مخارج مراسم تدفینش «حراج خیریه» راهاندازی کرده، اما میچن میگوید هیچگونه اعانهای جمع نکرده است.
حالا یک هفته پس از اعلام دروغین بودن مرگ میچن، خودکشی ادعایی او طوفانی در وادی ادبیات به پا کرده است. به نظر میرسد مه سوزان میچن که زمانی نویسنده مستقل-تازهکار رمانسهای عاشقانه بود، خود شبیه سوژه رمان پرآبوتابی شده است. این نویسنده سابقا مرده، بعد از اینکه حقه مرگ برنامهریزی شدهاش در سرخط خبرها قرار گرفت، در سکوت و خفا ماند تا اینکه در مصاحبه جدیدی با نیویورکتایمز در ۱۶ ژانویه، برملا کرد که دچار اختلال دوقطبی است و به همین دلیل تحمل فشارهای محفل مجازی ادبیات رمانتیک برایش دشوار بود.
او در مصاحبه با نیویورک تایمز گفت «به نظر من بهخصوص اگر بیماری روحی داشته باشیم، ملغمه بسیار خطرناکی است. وارد فضای مجازی میشوم و در بعضی اوقات روز این دو جهان با هم تضاد پیدا میکنند و متمایز کردن وادی کتاب و دنیای واقعی دشوار میشود. مثل این بود که این دو روی هم قرار میگیرند.»
میچن گفت که وادی کتاب برایش مثل «اعتیاد» است و سبب میشود اختلالش شدیدتر شود. همسرش تروی هم گفت «وادی کتاب» داشت آسایش زندگی زنش را به خطر میانداخت.
بعد از حادثهای در پاییز ۲۰۲۰ که در آن دخترشان میچن را در حالت نیمههشیار بعد از مصرف مقدار زیادی زاناکس پیدا کرد، همسرش دختر ۲۲ سالهشان را وادار کرد مطلبی در فیسبوک بنویسد و خبر بهاصطلاح مرگ میچن را اعلام کند.
همسرش با یادآوری آن روزها میگوید: «به آنها گفتم او در وادی نویسندگی مستقل و اینترنت مرده است، زیرا باید جلو او را میگرفتیم. تمام. خودش نمیتواند به این ماجرا پایان دهد و حتی همین امروز هم من تمامی تقصیر یا افتخار را به گردن میگیرم.»
دکتر نیانسن لو، روانپزشک میچن، نیز تایید کرد که او بهدلیل ابتلا به اختلال دوقطبی در پی درمان است و بهدلیل ابتلا به اضطراب، افسردگی و روانپریشی برایش دارو تجویز شده است.
© The Independent