«نوزادان سه‌‌والدی» می‌توانند آینده جمعیت بشر را دگرگون کنند

«این پیشرفت برای آینده نژاد انسان تبعات مهمی دارد؛ در نهایت داریم کل جمعیت انسانی را اصلاح می‌کنیم»

می‌توان دی‌ان‌ای جنین را اصلاح کرد - twitter / telegraph

نام‌ این نوزادان به‌اصطلاح «سه‌والدی» و شاید حتی پنج‌والدی را همین هفته پیش در مرکز معروف جهانی باروری نیوکاسل به دنیا آمده‌اند، هنوز نمی‌دانیم.

به گزارش تلگراف، گروهی از متخصصان در نیوکاسل در تکاپویی شدید است تا بر بیماری کشنده میتوکندری غلبه کند که یاخته‌های انرژی را از بین می‌برد. آن‌ها روشی پیشگام را به کار گرفته‌اند که در آن، هسته‌های بارور تخمک مادر را می‌گیرند و در تخمک هسته‌زدوده اهدایی قرار می‌دهند.

سازمان باروری و رویان‌شناسی انسان (اچ‌اف‌ای‌ای) تایید کرده است که «‌شمار اندکی نوزاد» با استفاده از دی‌ان‌ای یک «مادر دوم» به دنیا آمده‌اند.

هنوز نمی‌دانیم که این روش موفقیت‌آمیز بوده است یا نه، اما اگر موفقیت‌آمیز بوده باشد، جان نوزادانی را نجات داده است که چند ساعت بیشتر عمر نمی‌کردند.

صرفا همین خبر به دنیا آمدن‌شان هم نقطه‌عطفی به شمار می‌آید، زیرا بریتانیا در این روز با آزمایشی متکی به مقدار اندکی دی‌آن‌ای، حد و مرز اخلاقیات و فناوری پزشکی را فراتر برد تا کودکی فرصت یابد میراث ژنتیکی کشنده‌ای را از سر بگذراند.

به گزارش تلگراف، اما حتی این کار باارزش و در خدمت جان انسان نیز اختلاف‌برانگیز است. پروفسور فرانسیس فلینتر، عضو شورای اخلاق‌زیستی نافیلد و نیز سازمان اچ‌اف‌ای‌ای، می‌گوید: «در بسیاری از کشورهای دیگر، این روش درمان برای اختلالات میتوکندری غیرقانونی است. حتی اینجا نیز مجوز را فقط مورد به مورد صادر می‌کنند و به ارائه شواهدی مبنی بر نامحتمل بودن کارسازی سایر درمان‌ها نیاز دارد.»

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

این احتیاط‌ها از جمله به هراس برخی دامن می‌زند که مبادا این به اصطلاح «نوزادهای سه والدی» به دنیا آمده در نیوکاسل، آغاز راهی باشد که به انسان‌های دستکاری‌شده ژنتیکی بینجامد.

پزشکی ژنتیک اینک رو به بالندگی است و سایر اصلاحات کوچک در دی‌ان‌ای انسان نیز دگرگونی‌آفرینی در حیات را اثبات کرده‌اند. مثلا در ایالات متحده یاخته‌های مغز استخوان زنی را به نام ویکتوریا گری از اهالی می‌سی‌سی‌پی، بیرون آوردند و بعد از اصلاح ژنتیکی به جای خود بازگرداندند تا به جای تولید گلبول‌های قرمزی با شکل غیرعادی و منشا نام‌گذاری بیماری کم‌خونی «داسی‌شکل»، هموگلوبین‌هایی تولید کنند که او را از دردهای جان‌سوز دوره‌ای نجات دهند.

به گزارش تلگراف، در بریتانیا نیز در کالج دانشگاهی لندن، برای بازگرداندن بینایی به کودکان و بزرگسالان نابینا، کپی‌هایی سالم از ژن‌های معیوب را به چشمان این بیماران تزریق کردند؛ یعنی کاری که به گفته دیم کی دیویس، پرفسور افتخاری رشته ژنتیک دانشگاه آکسفورد، «شبیه روایت بینا شدن دوباره افراد در انجیل است و اثری خارق‌العاده بر زندگی فردی می‌گذارد» که این درمان را دریافت کرده است.

سازمان ملی خدمات سلامت بریتانیا نیز دست‌به‌کار شده است و می‌گوید «نخستین نظام ملی خدمات سلامت» خواهد بود که «خدمات توالی‌یابی کل ژنوم (دبلیو‌جی‌اس) را در چارچوب خدمات مراقبتی عادی ارائه می‌دهد».

در حال حاضر در بریتانیا با خون‌گیری از پاشنه پا و آزمایش خون نوزادان در تقریبا پنجمین روز پس از تولد، احتمال ابتلای آن‌ها به ۹ عارضه ژنتیک، از جمله کم‌خونی داسی‌شکل و سفتی مخاط، بررسی می‌شود. اما با توالی‌یابی کل ژنوم که سراسر دی‌ان‌ای نوزاد ثبت می‌شود، می‌توان به سراغ تا ۶۰۰ عارضه رفت و با دخالت زودهنگام، روند آن‌ها را کند کرد و به تاخیر انداخت، یا حتی متوقف کرد.

این کار نیز به گفته پروفسور فلینتر «مناقشه‌برانگیز» است و احتمال نتایج مثبت کاذب را افزایش می‌دهد؛ یعنی « می‌تواند به بروز توالی‌های غیرعادی در نوزادانی منتج شود که ظاهرا تندرست و مطلوب به نظر می‌رسند».

این گونه غربالگری ژن، بخشی از هدف تبیین‌شده سازمان ملی خدمات سلامت برای پرهیز از درمان‌های پرهزینه و اثرات منفی آن‌ها و رفتن به سوی پیشگیری است. اما چنین منطقی را آشکارا می‌توان تعمیم داد و پرسید، وقتی می‌توان دی‌ان‌ای جنین را اصلاح کرد و از همان اول از بروز بیماری جلوگیری کرد تا حیات بدون بیماری‌ آن‌ها از همان روز اول تضمین شود، چرا باید به سراغ غربالگری ژنوم نوزادان رفت تا مبادا دچار بیماری شده باشند، یا به دنیاآمدگان را ژن‌درمانی کرد؟

این کار، «لایه‌ زایا» نام دارد، اما اثرات هر تغییر ناشی از چنین دخالتی، بسیار فراتر از زندگی یک فرد است و نسل به نسل منتقل می‌شود.

فلینتر می‌گوید که طبق برآورد او، «در آینده فقط لایه ‌زایای اندک‌شماری از افراد اصلاح می‌شود؛ یعنی همان افرادی که متاسفانه بیماری‌های ژنتیکی وخیم و درمان‌ناپذیری را به ارث می‌برند».

به گزارش تلگراف، اما حتی چنین وضعیتی هم پیامدهای عظیمی دارد، چون محققانی که جنین را اصلاح می‌کنند تا عارضه‌های ارثی ویرانگری مثل عارضه هانتینگتون به صورت ارثی منتقل نشود، باید تضمین کنند که جنین دارای ژن اصلاح‌شده هم پس از بالیدن، نتواند آن‌ها را انتقال دهد. همه بیماری‌ها را می‌توان از بین برد. روشن است که کم‌خونی داسی‌شکل و سایر بیماری‌های ناشی از جهش ژنی منفرد، جزو هدف‌های اول به شمار می‌روند.

دیم کی می‌گوید که این پیشرفت «به‌راستی انقلابی به پا می‌کند». با اینکه به نظر پروفسور فلینتر، اثرات این پیشرف محدود خواهد بود، دیم کی اثرات بسیار گسترده‌تری برای آن قائل است و می‌گوید: «این پیشرفت برای آینده نژاد انسان تبعات مهمی دارد. در نهایت داریم کل جمعیت انسانی را اصلاح می‌کنیم.»

هراس منتقدان این است که مبادا اصلاح کردن مشکلات بالقوه، تار مویی با تقویت ژنتیکی جنین‌ها، از تقویت زیبایی‌شناختی تا تقویت فکری، فاصله داشته باشد، اما مخالفان تکذیب می‌کنند.

شاید به‌‌رغم خبرهای رسیده از نیوکاسل، هنوز کاملا به روزگار اصلاح ژن‌های وراثتی انسان، چه خوب چه بد، وارد نشده باشیم. یک نکته این است که اکثر بیماری‌ها یا خصلت‌ها، ثمره ژن‌های پرشمارند، نه صرفا یک ژن، و نمی‌دانیم چگونه با هم تعامل می‌کنند. اصلاح یا پیرایش ژن‌ها ممکن است تبعات ناخواسته ویرانگری داشته باشد. فلینتر می‌گوید «دانسته‌های کافی نداریم».

سپس به نگرانی‌های مرتبط با «ابزار» اصلاح ژنتیکی، معروف به کریسپر(تناوب‌های کوتاه پالیندروم فاصله‌دار منظم خوشه‌ای) می‌رسیم. این ابزار همیشه دقت کامل ندارد و ممکن است باعث «اثراتی خارج از دایره هدف» شود. تحقیقاتی برای افزایش دقت آن در دست انجام است، اما سال‌ها طول می‌کشد تا روش‌های جدید، کاربرد بالینی پیدا کند.

البته سپس بحث قانون به میان می‌آید. در حال حاضر به قول فلینتر، «اجماع بین‌المللی و تفاهم بسیار مطلوبی در مورد اصلاح ژنوم لایه زایا، حتی برای اختلالات ژنتیکی جدی»، وجود دارد.

به گزارش تلگراف، دارن گریفین، پرفسور ژنتیک دانشگاه کنت، می‌گوید: «اصلاح در این حوزه هنوز خیلی مناقشه‌برانگیز است.» به گفته او، گذشته از بحث اخلاقیات، مواردی همچون نگرانی‌های امنیتی، اثرات خارج از دایره هدف، و امثال آن نیز مطرح است.

به همین دلیل است که زمانی که هی جیانکوی، محقق چینی، در ۲۰۱۸ اعلام کرد که نخستین نوزادان اصلاح ژنتیکی انسان را خلق کرده و دی‌ان‌ای آن‌ها را به منظور ایجاد امنیت در برابر اچ‌آی‌وی دستکاری کرده است، با موجی از اعتراض و انتقاد روبه‌رو شد. او نه‌تنها از تحسین جامعه علمی برخوردار نشد، بلکه آن‌ها را هراسان کرد.

برخلاف کودکانی که در نیوکاسل به دنیا آمده‌اند، اسامی کودکان به دنیا آمده تحت نظارت او را می‌دانیم: لولو و نانان. اما آن‌ها نیز در هاله‌ای از گمنامی قرار دارند. برخی از متخصصان ژن می‌گویند که این اصلاح ژن «به هیچ‌وجه طبق پیش‌بینی پیش نرفت» و سالم بودن یا تداوم سلامت این دوقلوها، همچنان در پرده‌ای از رمز و راز است.

اگر بخواهیم خوش‌بینانه‌تر بگوییم، کشوری که بتوان در آن معضلات قانونی-اخلاقی پزشکی و فنی اصلاح ژن انسان را برای نیل به مطلوبیت بیشتر برطرف کرد، احتمالا همین کشور (بریتانیا) است.

به گزارش تلگراف، پروفسور فلینتر می‌گوید: «به لطف شبکه ایمنی موجود در اینجا، بیمار احساس نمی‌کند هدف سوء‌‌استفاده قرار گرفته است و در عین حال، محققان می‌توانند دست به کارهایی بزنند که در سراسر جهان ممنوع است. محققان خارج خیلی به کارهایی که ما می‌توانیم انجام دهیم، غبطه می‌خورند.»

پروفسور گریفین نیز در موافقت می‌گوید: «نخستین آی‌وی‌اف را ما انجام دادیم. نخستین پی‌جی‌دی (تشخیص ژنتیکی پیش از لانه‌گزینی جنین که در آن، پیش از آی‌وی‌اف، جنین‌ها غربالگری اختلال ژنتیکی می‌شوند تا آن‌هایی که اختلال ندارند، تحت پیوند قرار گیرند) را ما انجام دادیم.»

او می‌گوید: «نیوکاسل فقط یکی از نقاط در فهرست بسیار برجسته جاهایی است که در آن‌ها نه‌تنها امکانات مناسب علمی و پزشکی، بلکه مقررات مناسب نیز داریم.»

بیشتر از علوم