زندگی و احوال مترجمان افغان که در دوره حضور نیروهای آمریکایی در افغانستان به کار برای آنها مشغول بودهاند و زیر سلطه طالبان جانشان در خطر است، دستمایه سینمایی جذابی میتواند باشد که توجه گای ریچی، فیلمساز شناختهشده انگلیسی را جلب کرده است و حالا حاصل کارش با عنوان پیمان (The Covenant) بر روی پرده سینماها است؛ فیلمی با بازی جیک جیلنهال، ستاره هالیوود.
جیلنهال نقش گروهبان جان کینلی را ایفا میکند که در سال ۲۰۱۸ به همراه گروهش بهدنبال محل تولید مواد انفجاری گروه طالبان است و مترجم افغان تازهای به نام احمد به آنها ملحق میشود. طی یک درگیری با طالبان، همه افراد گروه میمیرند و تنها جان و احمد زنده میمانند، در حالی که طالبان بهشدت در تعقیب آنها است. احمد مترجم جان را که زخمی شده است نجات میدهد. جان به آمریکا میرود، اما نگران احمد و خانوادهاش در افغانستان است و به آنجا بازمیگردد...
فیلم که داستانی نزدیک به واقعیت دارد، به آدمهای فراموششدهای میپردازد که در افغانستان امروز جانشان در خطر است و برخی هم جانشان را از دست دادهاند. در ابتدای فیلم به حدود ۵۰ هزار افغانستانی اشاره میشود که طی سالها برای نیروهای آمریکایی بهعنوان مترجم کار کردهاند و در آخر یادآور میشود که طالبان تعداد زیادی از آنها را کشتهاند و هزاران نفر از آنها هم به زندگی مخفیانه روی آوردهاند. در ابتدای فیلم از گرفتن ویزا و اجازه اقامت در آمریکا بهعنوان انگیزه این افراد یاد میشود، نکتهای که بعدتر بهعنوان بخشی از داستان، نیمه دوم ماجرا را پیش میبرد و جان کینلی که احساس گناه میکند سعی دارد به هر قیمت برای احمد و خانوادهاش ویزای آمریکا بگیرد، اما تماسهای تلفنی مکرر او برای مدتها بینتیجه میماند و به درگیریهای لفظی میانجامد.
فیلم با آنکه میتوانست به یک واقعیت تاریخی بدل شود، بیشتر به سمت یک فیلم اکشن هالیوودی- با تمام مختصات و ویژگیهای یک فیلم هالیوودی- بدل میشود که در آن افغانبودن قهرمان و موقعیت تاریخی و جغرافیایی، به ویژگی بیارزشی بدل میشود که فیلم را به یک قهرمانپروری به شیوه اغراقآمیز نزدیک میکند و از شخصیتپردازی دقیق و همینطور روایت اجتماعی-سیاسی جهان اطراف شخصیتها غافل میماند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
فیلم از ابتدا برای قهرمانیهای احمد زمینهچینی میکند و او را بسیار باهوش، فهمیده و همینطور ازنظر فیزیکی قوی به نمایش میگذارد تا بعدتر- در نیمه دوم- از این ویژگیهای او برای قهرمانسازیاش استفاده کند، بهطوری که در میانه فیلم، او بهرغم روزهای سخت گریز در بیابان و کوهستان، باز بهتنهایی با چندین مامور مسلح طالبان مبارزه میکند.
از طرفی هرچند جنایتهای طالبان و اطلاعات فراتر از فیلم تماشاگر درباره آنها، به کمک مخاطب میآید تا بهاندازه کافی از شخصیتهای منفی داستان متنفر باشد و با شخصیتهای مثبت همذاتپنداری کند، با این حال نوع بازی موش و گربه طالبان و اصرار فرماندهان آنها برای پیدا کردن این دو نفر بیشتر به همان داستانهای هالیوودی پیوند میخورد تا واقعیتی قابلباور در دل فیلم.
اما نکته عجیبتر، روایت کاملا خطی و کلیشهای فیلم است که از کارگردان نوآور و غریبی چون گای ریچی بعید به نظر میرسید. ریچی تمام شهرتش را مدیون روایتهای پیچیده و تکنیکهای داستانگویی چندلایهاش است که در آثاری چون «ضامن، قنداق و دو لوله تفنگ شلیکشده»، «قاپزنی» و «شرلوک هولمز»، تماشاگر را با دنیای غریبی همراه میکند که از روایتهای یکخطی معمول هالیوود بسیار فاصله دارد و در واقع امضا و شناسنامه گای ریچی را شکل میدهد. حتی در آخرین ساختههایش ازجمله «خشم مردانه» (۲۰۲۱)، این روایت و داستانگویی غیرخطی است که جلبتوجه میکند. اما ریچی در این فیلم از همه آن پیچیدگیهای داستانگویی و روایت غیرمستقیم دست برمیدارد (به خواست هالیوود و استودیوها؟) و به یک روایت بسیار ساده و خطی در زمان روی میآورد که در آن داستان از سال ۲۰۱۸ آغاز میشود و همینطور به ترتیب- بدون هیچ نوع پیچیدگی و نکته جذابی در شکست زمان- داستان سادهاش پیش میرود؛ داستانی که تماشاگر از ابتدا میتواند پایان خوش آن را برای قهرمانان فیلم حدس بزند.
درنتیجه این رویکرد و دور شدن فیلمساز از امضایش و همینطور توجه جدی نکردن به احساسات درونی شخصیتها و موقعیت اجتماعی و فضای افغانستان، «پیمان» به فیلمی بدل میشود مانند بسیاری از اکشنهای جنگی هالیوود که میتوانست در افغانستان یا هر جای دیگری اتفاق بیفتد. میماند حسرتی برای یک موضوع کمتر پرداختشده (سرنوشت مترجمان افغان) که اینجا در سطح میماند و به عمق نمیرود و همدردیهای ظاهری سازندگان در نوشتههای اول و آخر فیلم هم دردی را دوا نمیکند. «پیمان» نه ازنظر اجتماعی- سیاسی توجه جدی به سرنوشت این مترجمان را جلب میکند و نه ازنظر سینمایی امتیازی برای سازنده نسبتا خوشنامش محسوب میشود؛ یک شکست هالیوودی دیگر.