جب بوش و مارک والاس، در یادداشتی که در نشریه میامیهرالد منتشر شد، نوشتهاند که جمهوری اسلامی ایران جان شهروندان آمریکایی را در خاک ایالات متحده تهدید میکند و لازم است که برای حفاظت از مردم آمریکا گامهای محکمتری برداشته شود.
جب بوش، سیاستمدار جمهوریخواه و فرماندار سابق ایالت فلوریدا، و مارک والاس، مدیر سازمان «اتحاد علیه ایران اتمی»، در این یادداشت نوشتهاند که حکومت جمهوری اسلامی ایران مسئول کشته شدن صدها نظامی و غیرنظامی آمریکایی است و تهران اخیرا چنان جسور شده است که در خاک ایالات متحده در عملیاتی معادل اقدامات جنگی، آمریکاییها را تهدید میکند.
آنان میگویند که واکنش ضعیف واشنگتن، جان افراد را به خطر میاندازد و نشان میدهد که طرح توطئه برای آدمربایی و کشتن آمریکاییها، اقدامی است کمخطر و پرپاداش. به نوشته این مقاله، ایالات متحده آمریکا باید فورا قدرت بازدارندگی خود را تقویت کند و برای شهروندان آمریکایی که ممکن است هدف کشورهایی قرار گیرند، ساختاری حفاظتی بیندیشد.
جب بوش و مارک والاس مینویسند که در چند سال گذشته، عوامل وابسته به دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران، برخی مقامهای سابق دولت آمریکا را، از جمله دو مشاور امنیت ملی سابق، یک وزیر خارجه سابق و چند فرد دیگر، هدف ترور بالقوه قرار دادند. آنان مینویسند که این توطئهها ممکن است از طریق استخدام ضارب صورت گیرد و طی آن، جمهوری اسلامی ایران افراد تبهکار، کارتلهای مواد مخدر، و دیگر سازمانهای خطرناک را برای حملههای خود در غرب بهکارمیگیرد تا ردپایی از خود به جا نگذارد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
نگارندگان در ادامه میگویند که نکته نگرانکنندهتر، فقدان زیرساختهای تخصصی دولتی برای محافظت از شهروندان آمریکایی است که به دلیل بهره بردن از حق آزادی بیان خود، در معرض تهدید قدرتهای خارجی قرار دارند و بهرغم اینکه جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی ایالات متحده، سال گذشته وعده حفاظت دولت از شهروندان را داد، اما همه آمریکاییها از محافظت برخوردار نمیشوند.
بوش و والاس مینویسند که واکنش مجریان قانون و نیروهای پلیس به تهدیدهای امنیتی علیه برخی شهروندان ایرانی در آمریکا بجا بوده، اما پاسخ سیاستگذاران به این وضع بسیار ضعیف بوده است. در این یادداشت آمده است که زمانی که توطئهای علیه آمریکاییها خنثی میشود، ایالات متحده صرفا به طرح کیفرخواست علیه افرادی که ضمنا هرگز قرار نیست پا به خاک آمریکا بگذارند، بسنده میکند، یک مقام ارشد آمریکایی در بیانیهای شدیداللحن درباره عواقب آن هشدار میدهد، و افرادی که هیچ داراییای در آمریکا ندارند، به شکل مقطعی تحریم میشوند. به گفته نگارندگان این یادداشت، چنین رفتاری باعث میشود که آمریکا برای هرکسی [از منتقدان و مخالفان حکومت ایران] که در معرض توجه جمهوری اسلامی ایران است، به جایی خطرناکتر تبدیل شود.
نگارندگان سپس با اشاره به حمله موشکی [به دستور] بیل کلینتون، رئیس جمهوری اسبق، علیه دفاتر سازمان امنیتی و استخباراتی عراق، در پی خنثی کردن توطئه ترور جورج بوش پدر در کویت در ۱۹۹۳، میگویند که ایالات متحده سابقا شجاعتر بود.
«آمریکاییها را نباید به حال خود رها کرد تا با عوامل جدی و پیچیده دولتی روبهرو شوند یا هزینه حفاظت خود را به تنهایی متحمل شوند. ما باید راهبرد بازدارندگی دوحزبی داشته باشیم. ایران باید پیامدهای واقعی برنامهریزی مداوم چنین حملاتی را احساس کند. صرفا خنثی کردن آنها - به همان اندازه که انجام آن مهم است - راهبرد نیست. اخیرا لایحههایی دوحزبی در سنای ایالات متحده ارائه شده است که وزیر امور خارجه و وزارتخانههای فدرال را ملزم میکند تا در مورد راهبرد خود برای مقابله با سرکوب فراملی، به کنگره گزارش دهند. آموزش مستقیم برای پرسنل ایالات متحده؛ و یک مسیر مشخص اختصاصی ایجاد کنید. اینها گامهای نخست خوبی خواهند بود، اما این لایحه همچنان آمریکاییها را در مقابل دولتهای دشمن بیدفاع نگه میدارد. دولت بایدن و کنگره باید از طریق فرمانهای اجرایی و قوانینی برای ایجاد شبکه حفاظتی گستردهتری برای همه آمریکاییها به ادارههای فدرال مجوز دهند و بودجه آن را تامین کنند. افبیآی در هسته خود یک آژانس تحقیقاتی است و شکافی در بین مقامها وجود دارد که به ناتوانی آنها برای محافظت از همه شهروندان ایالات متحده، صرفنظر از اینک مقام سابق ایالات متحده باشند یا خیر، منجر میشود. در حال حاضر، چنین آژانسی برای انجام این ماموریت وجود ندارد و آمریکاییها نباید برای ایمنی، به برنامه حفاظت از شاهدان سوق داده شوند. این امر، به هدف جمهوری اسلامی ایران مبنی بر خفه کردن صدای آنها و تضعیف حقوق قانون اساسی ما در مورد آزادی مطبوعات و بیان، کمک میکند.»
بوش و والاس نوشتهاند که ایالات متحده آمریکا باید یک راهبرد بازدارندگی دوحزبی داشته باشد و جمهوری اسلامی ایران باید عواقب واقعی برنامهریزی مداوم برای حملههای خود را درک کند. آنان میگویند که خنثی کردن حملهها مهم است، اما راهبردی کارآمد بهشمار نمیرود.
آنان نوشتهاند که اخیرا طرحهای دوحزبی به سنای آمریکا ارائه شده است که وزیر خارجه و سازمانهای فدرال را ملزم میکند تا درباره راهبرد خود در قبال حملهها و سرکوبهای فراملی به کنگره گزارش دهند. جب بوش و مارک والاس میگویند که این اقدام خوب است، اما باعث نمیشود که شهروندان آمریکا در مقابل کشورهای متخاصم محفوظ بمانند.
آنان میگویند، آنچه دولت بایدن و کنگره باید انجام دهند، این است که از طریق صدور دستورهای اجرایی، به ادارات فدرال بودجه و اختیارعمل بدهند تا شبکه حفاظتی گستردهتری برای همه آمریکاییها ایجاد شود، چرا که اداره «تحقیقات فدرال آمریکا» (افبیآی) در اصل نهاد تحقیق و پژوهش است و اختیارعمل ندارد و همین امر، موجب فقدان ظرفیت آن برای حفاظت از شهروندان میشود.
بنا به این یادداشت، در حال حاضر سازمانی با ماموریت فوق وجود ندارد و این امر، به تحقق هدف جمهوری اسلامی ایران را در سرکوب آزادی بیان شهروندان در آمریکا، کمک میکند.
جب بوش و مارک والاس در پایان مینویسند که واشنگتن باید سرکوب فرامرزی را جرم تلقی کند. آنان میگویند، هرچند اقدامات مجزای تهدیدآمیز، مجازاتهایی قانونی در پی دارند، اما هیچ جرم فدرال ویژهای برای سرکوب فراملی تعریف نشده است و به نوشته آنان، جمهوری اسلامی ایران تنها کشوری است که به صورت سازمانیافته، آمریکاییها را به این روش هدف قرار میدهد. آنان مینویسند که واشنگتن باید با جمهوری اسلامی ایران سختگیرانه برخورد کند و این بهترین روش جلوگیری از جنگ است.