در بیشتر سالهای نیم قرن اخیر، رقصیدن زنان در فضای عمومی به دلیل پایبندی مردم افغانستان به ارزشهای سنتی، یک تابو بود. بهویژه در پی رشد بنیادگرایی و افراطیگری دینی، با رقص زنان در فضاهای عمومی هرچه بیشتر مخالفت شد؛ با این همه هنوز بسیاری از مردم افغانستان رقص زنان در برنامهها و مراسم را به یاد دارند.
در ویدیویی از دوران تصدی نور محمد ترهکی، نخستین رئیسجمهوری حکومت دموکراتیک خلق افغانستان، که مربوط به آوریل ۱۹۷۹ است، او را میبینیم که در جشن یک سالگی سلطه این حزب بر افغانستان رژه نظامیان و غیرنظامیان را تماشا میکند. در این تصاویر بیشتر زنان شرکتکننده در مراسم بدون روسری و حجاباند و زمانی که زنان و مردانی با لباس سنتی افغانستان میرقصند، برایشان کف میزنند و تشویقشان میکنند.
این به احتمال زیاد نخستین ویدیو موجود از رقص زنان در فضای عمومی افغانستان است.
عکسی هم از استادیوم ورزشی هرات در غرب افغانستان منسوب به دوره شاهی یا جمهوری سردار محمد داوود خان وجود دارد که در آن مردان و زنان با لباس سنتی در حال رقصند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
طرح تاسیس تلویزیون در آخرین ماههای حکومت سردار محمد داوود خان، نخستین رئیسجمهوری افغانستان، آغاز شد اما با کودتای حزب دموکراتیک خلق افغانستان، این نور محمد ترهکی بود که تلویزیون را افتتاح کرد.
در دوران حزب دموکراتیک خلق افغانستان، زنان آزادیهای اجتماعی بیشتری داشتند و رقص زنان افغان برای نخستین بار از تلویزیون هم پخش شد. ترانه «من دختر هراتم، اصلا من از دهاتم. چون شاخه نباتم، از هراتم و هراتم.» در رادیو و تلویزیون ملی افغانستان در دوران حزب دموکراتیک خلق افغانستان با خوانندگی ستاره تولید شد.
ستاره در این ترانه که نوازندگان به شکل نیمدایره او را احاطه کردهاند، حرکات موزون سادهای اجرا میکند؛ آنچه در آن زمان یک تابوشکنی قلمداد میشد. در اینترنت، یک ویدیو دیگر هم از ستاره وجود دارد که با موسیقی محلی «قطغنی» در استودیو تلویزیون افغانستان میرقصد.
با فروپاشی حکومت دکتر نجیبالله، آخرین رئیسجمهوری حزب دموکراتیک خلق افغانستان، و روی کار آمدن مجاهدین، زنان و دختران دیگر اجازه نداشتند بدون روسری در شهر گشتوگذار کنند و مجاهدین به پایبندی زنان بر حجاب تاکید داشتند.
اختلاف و درگیری نظامی میان فرماندهان جهادی باعث شد که تحریک طالبان به رهبری ملا عمر، بنیانگذار این گروه، تاسیس شود و در نیمه دوم دهه ۱۹۹۰ ظرف مدت کوتاهی بتواند بر بخش زیادی از قلمرو افغانستان تسلط پیدا کند. طالبان در آن زمان تحصیل و کار زنان را کاملا ممنوع و در مواردی زنان را در ملاعام سنگسار کردند. در آن شرایط، آوازخوانی و رقص در فضای عمومی افغانستان کاملا به فراموشی سپرده شد تا اینکه پس از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ شبکه القاعده به خاک ایالات متحده، ائتلاف جهانی به رهبری آمریکا به افغانستان حمله کردند و بساط رژیم طالبان را بهسرعت برچیدند.
با روی کار آمدن حکومت جدید، فصلی تازه از رشد هنر موسیقی افغانستان آغاز شد و با اینکه در طول نیم قرن پیش از آن، داعیه جنگ با کمونیسم و کفار به رشد افراط گرایی در افغانستان انجامیده بود، آوازخوانان زن آرامآرام در برخی تلویزیونهای خصوصی کابل روی صحنه آمدند و به رقص و آواز پرداختند. آواز خواندن زنان البته چون خاری در چشم روحانیون تندرو بود اما آنها برای جلوگیری از آن قدرت کافی نداشتند.
در طول دو دهه نظام جمهوری تحت حمایت غرب، زنان و دختران در افغانستان گام به گام به آزادهای بیشتر دست یافتند، اما با خروج کامل آمریکا از افغانستان در اوت ۲۰۲۱ پس از امضای توافقنامه دوحه، که باعث شد طالبان پس از دو دهه جنگ و خونریزی دوباره در این کشور به قدرت برسند، دوباره همهچیز به عقب برگشت.
طالبان در یکی از نخستین اقدامهایشان، موسیقی را بهکل ممنوع کردند و خوانندگان زن هم از ترس انتقامجویی طالبان افغانستان را ترک کردند. با این حال در داخل افغانستان شماری از زنان معترض با پوشیدن برقع (پوشش موردعلاقه طالبان) ویدیوهایی از رقص اعتراضی به سیاستهای تبعیضآمیز این گروه علیه زنان ساختند و برای رسانهها فرستادند یا در شبکههای اجتماعی منتشر کردند.
هر چند طالبان در افغانستان رقص را کاملا ممنوع کردهاند و حتی مردان هم در مراسم شادی در فضای عمومی اجازه رقصیدن ندارند، زنان همچنان رقص در جشنهای خصوصی میرقصند و آوازخوانان زن هم در تبعید کنسرت برگزار میکنند و به رقص و پایکوبی روی صحنه ادامه میدهند. آنچه نشان میدهد که سیاستهای کنونی طالبان مبنی بر ممنوعیت آوازخوانی و رقص نظر عموم مردم افغانستان نیست و اندیشهها و ایدئولوژی طالبان در این کشور فراگیر نشده است.
برخی زنان اهل افغانستان هم که در مراسم خصوصی و عمومی در خارج این کشور میرقصند، ویدیوهایشان را در فضای مجازی منتشر میکنند تا نشان دهند سلب آزادی زنان از سوی گروههای افراطی و عقبگرا در قرن بیستویکم دیگر پذیرفتی نیست.