سریال «امیلی در پاریس»، ساخت نتفلیکس، با وجود نقدهای فراوانی که به کلیشه‌ای بودن، ضعف داستانی و فقدان تطابق با واقعیت‌های زندگی در فرانسه داشت، همچنان یکی از پربیننده‌ترین سریال‌های تلویزیونی است. این سریال برای اولین بار کمی قبل از معرفی واکسن کووید‌ــ۱۹ پخش شد؛ درست زمانی که سریال‌های محبوبی مانند «بریجرتون» در حال تسخیر قلب مخاطبان بودند. به این ترتیب بسیاری از بینندگان در میانه اخبار بد همه‌گیری و قرنطینه، خود را در دنیای فانتزی و خیالی غرق کردند که شخصیت‌هایش لباس‌های زیبا بر تن داشتند و دغدغه‌هایشان محدود به عشق و خیانت بود.

برخی معتقدند که نام دارن استار، خالق سریال محبوب «سکس و شهر»، باعث شد توقع‌ها از «امیلی در پاریس» تا حدی بالا برود که این سریال نتواند در قامت یک اثر درخشان و ماندگار ظاهر شود. «سکس و شهر» با بازی‌های درخشان سارا جسیکا پارکر و شخصیت نمادین کری بردشاو، به‌عنوان یک معیار ارزیابی برای «امیلی در پاریس» در نظر گرفته شد؛ اما نه لیلی کالینز توانست به درخشش پارکر در نقش امیلی برسد و نه شخصیت امیلی توانست جای کری بردشاو را به‌عنوان یک زن مستقل و قدرتمند بازسازی کند.

«سکس و شهر» به نوعی نماد فمینیسم شهری و استقلال زنانی بود که در نیویورک پرشتاب تلاش می‌کردند عنان زندگی شخصی و حرفه‌ای‌شان را خود به دست گیرند. در مقابل، «امیلی در پاریس» بیشتر به یک فانتزی زیبا شباهت دارد تا بازتابی واقعی از زندگی زنان مدرن. 

«امیلی در پاریس» نتوانست به سطح استانداردهای «سکس و شهر» برسد، اما در قالب یک سریال سرگرم‌کننده، همچنان جایش را در میان مخاطبان باز کرد و میلیون‌ها تماشاگر وفادار آن را فصل‌ به‌ فصل دنبال می‌کنند.

ممکن است به نظر برسد که «امیلی در پاریس» و «سکس و شهر» دو دنیای کاملا متفاوت دارند، اما علاقه‌مندان به مد ناخواسته این دو را با هم مقایسه می‌کنند. نیویورک در «سکس و شهر» به نوعی نقش یک شخصیت را دارد و انرژی پویای آن بازتاب‌دهنده استقلال و جاه‌طلبی شخصیت‌ها است. در مقابل، پاریس در «امیلی در پاریس» پس‌زمینه‌ای رویایی برای ماجراجویی‌های عاشقانه و حرفه‌ای امیلی فراهم می‌کند.

هم «سکس و شهر» و هم «امیلی در پاریس» در ادای احترام به مد سنگ تمام می‌گذارند، اما هرکدام به شیوه‌ای متفاوت. «سکس و شهر» بیشتر به نمایش مدهای جسورانه و چشمگیر می‌پردازد، در حالی‌ که «امیلی در پاریس» بر مد جوان‌پسند و بازیگوشی تاکید دارد که فرهنگ فرانسوی را با جسارت آمریکایی ترکیب می‌کند.

در این میان، «سکس و شهر» توانست در دنیای مد جای پایی ماندگار بگذارد. بسیاری از دختران جوان کیف برکین و باگت را از این سریال به یاد دارند و قطعات نمادینی مانند کلاه پرنده سارا جسیکا پارکر همچنان برای طراحان لباس و لوازم جانبی الهام‌بخش است.

روابط عاشقانه در «سکس و شهر» در مرکز داستان قرار دارد و به پیچیدگی‌های روابط عاشقانه، تعهد و آزادی جنسی می‌پردازد. در حالی که روابط در «امیلی در پاریس» بیشتر خیالی و پر از سوءتفاهم‌های فرهنگی است.

جایی که امیلی خود را در دنیایی ساخته‌شده از جلب‌توجه در شبکه‌های اجتماعی غرق می‌کند، کری بردشاو و دوستانش پخته‌تر و سردوگرم‌چشیده‌تر در دهه ۵۰ زندگی خود بازگشته‌اند. برای آن‌هایی که مشتاق دیدن ادامه این سفر خواهرانه مدرن‌اند، سریال جدید «و درست مثل همین» ارائه شده است که به ادامه زندگی این زنان میانسال در نیویورک می‌پردازد.

در نهایت، «امیلی در پاریس» شاید عمق و پیچیدگی «سکس و شهر» را نداشته باشد، اما به‌عنوان یک سریال سرگرم‌کننده در میان مخاطبانش جایگاه خاصی پیدا کرده است، مخصوصا برای آن‌هایی که به دنبال فرار از واقعیت‌های روزمره‌اند.