پیروزی طالبان و تهدید جهادگرایی؛ از افغانستان تا سوریه و آسیای مرکزی

قدرت‌گیری طالبان و گسترش فعالیت‌های جهادی در منطقه، تهدیدی چندجانبه‌ای برای امنیت و ثبات کشورهای آسیای مرکزی و خاورمیانه است 

سمت راست نیروهای هئیت تحریر الشام در حال سلفی گرفتن و سمت چپ نیروهای طالبان سوار بر خودرو/ AFP

قدرت گرفتن دوباره طالبان در افغانستان در اوت ۲۰۲۱، به‌منزله تحولی در تقویت گروه‌های جهادی از آسیای جنوبی تا آسیای مرکزی و خاورمیانه تلقی می‌شود. این تحول الهام‌بخش بسیاری از گروه‌های جهادی بوده که سلطه طالبان و سرنگونی نظام جمهوری در افغانستان را الگوی تحقق اهداف ایدئولوژیک خود می‌دانند. رشد جهادیسم اکنون تهدیدی جدی برای امنیت و ثبات این مناطق به شمار می‌آید. گروه‌هایی مانند تحریک طالبان پاکستان (تی‌تی‌پی) و هیئت تحریرالشام تلاش می‌کنند حکومت‌ها را سرنگون کنند و مانند طالبان، با بهره‌گیری از حمایت‌های منطقه‌ای، به اهداف خود دست یابند.  

تمامی این گروه‌ها با رویای برپایی حکومت اسلامی فعالیت‌هایشان را دنبال می‌کنند. هیئت تحریرالشام نیز با چنین ایدئولوژی‌ای به جذب نیرو از میان مسلمانان منطقه اقدام کرده است. طالبان و هیئت تحریرالشام علاوه بر هم‌سویی ایدئولوژیک در همکاری با القاعده پیشینه مشترک دارند.  

در دهه ۱۹۸۰ میلادی، جنگ میان نیروهای مجاهدین و ارتش سرخ شوروی، افغانستان را به مقصد نیروهای جهادی خاورمیانه تبدیل کرد و این شرایط زمینه‌ساز حضور اسامه بن لادن، رهبر القاعده، در افغانستان شد. القاعده توانست در نیمه دوم دهه ۱۹۹۰ روابط نزدیکی با رژیم طالبان تحت رهبری ملا عمر برقرار کند. این روابط پس از حملات ۱۱ سپتامبر به آمریکا و امتناع ملا عمر از تسلیم کردن بن لادن به واشینگتن، به حمله ائتلاف جهانی به رهبری آمریکا به افغانستان و سقوط سریع طالبان انجامید.  

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

پس از سقوط طالبان، بسیاری از رهبران این گروه به پاکستان پناه بردند و ارتباطاتشان با القاعده را حفظ کردند. حتی پس از کشته شدن بن لادن در ۲۰۱۱، طالبان همچنان به حمایت از گروه‌های جهادی ادامه دادند. کشته شدن ایمن الظواهری، جانشین بن لادن، در کابل در سال ۲۰۲۲ نمونه‌ای از استمرار ارتباط القاعده با طالبان بود، هرچند طالبان وقوع این رویداد را تکذیب کردند.  

هزاران کیلومتر دورتر، بقایای شبکه القاعده در سوریه تحت لوای هیئت تحریرالشام علیه رژیم بشار اسد می‌جنگند. الجولانی، فرمانده هیئت تحریرالشام با پیشینه‌ای از عضویت در القاعده، توانسته قدرت این گروه را در سوریه تثبیت و از کشورهای مختلف، به‌ویژه آسیای مرکزی، نیروهای جهادی جذب کند. حضور جنگجویان ازبک و تاجیک نگرانی‌های امنیتی در کشورهای آسیای مرکزی را افزایش داده است. بازگشت این جنگجویان به کشورهای مبدا ممکن است افراط‌گرایی را در این مناطق تقویت و تهدیدات امنیتی جدیدی ایجاد کند.   

اگرچه طالبان و هیئت تحریرالشام از نظر جغرافیا و تاکتیک‌های عملیاتی تفاوت‌هایی دارند، در سطح ایدئولوژیکی و مبارزاتی اهداف مشترکی را دنبال می‌کنند. هدف نهایی هر دو گروه تشکیل حکومت اسلامی و تحمیل قوانین شریعت به جوامع مسلمان است. طالبان به‌مثابه نیرویی جهادی و سیاسی که در افغانستان به قدرت رسیده‌اند، می‌کوشند تا دیگر گروه‌های جهادی منطقه را نیز تحت حمایت خود درآورند.  

این حمایت‌ها گاهی از طریق رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی مانند اکس (توئیتر سابق) صورت می‌گیرد. طالبان همچنین از تجربیاتشان در جنگ‌های نامنظم علیه نیروهای ناتو و آمریکا بهره می‌گیرند و می‌توانند به هیئت تحریرالشام در زمینه‌های استراتژیک و لجستیکی کمک کنند. در مقابل، هیئت تحریرالشام نیز با استفاده از تجربیات جنگ داخلی سوریه و کنترل مناطق وسیع، می‌تواند دستاوردهایش را در اختیار طالبان قرار دهد.  

یکی از پیامدهای مهم قدرت‌گیری طالبان و گسترش فعالیت‌های جهادی، ایجاد تهدید امنیتی برای کشورهای آسیای مرکزی و جنوبی است. افغانستان تحت حاکمیت طالبان به مرکز جذب و آموزش نیروهای جهادی تبدیل شده است و کشورهای همسایه، ازجمله پاکستان، تاجیکستان و ازبکستان، در معرض تهدیدات ناشی از فعالیت این گروه‌ها قرار دارند.  

تحریک طالبان پاکستان، که از پناهگاه‌های افغانستان بهره می‌برد، حملاتش علیه دولت پاکستان را ادامه و در مناطق مرزی عملیات‌های نظامی گسترده‌ای انجام می‌دهد. در سوی دیگر، کشورهای آسیای مرکزی نیز با خطر بازگشت جنگجویان افراطی و افزایش فعالیت‌های جهادی مواجه‌اند.  

پیروزی طالبان و گسترش جهادیسم تنها به تهدیدات امنیتی منطقه‌ای محدود نشده، بلکه به تقویت شبکه جهانی جهادی منجر شده است. 

خروج نیروهای ناتو از افغانستان و انحراف توجه قدرت‌های بزرگ مانند آمریکا و روسیه به بحران‌هایی نظیر جنگ اوکراین، برای طالبان و دیگر گروه‌های جهادی فرصت‌هایی را فراهم کرده است.  

برخی کشورهای منطقه‌ای نیز در رقابت‌های ژئوپلیتیک از ابزار جهادیسم استفاده می‌کنند. طالبان با استفاده از حمایت کشورهای مختلف، ازجمله پاکستان، ایران، روسیه، چین، و قطر، توانستند نظام جمهوری افغانستان را سرنگون کنند. هیئت تحریرالشام نیز از حمایت برخی بازیگران منطقه‌ای بهره‌مند است که به آن‌ها کمک می‌کند مناطق بیشتری را در سوریه تحت کنترل خود درآورند.  

قدرت‌گیری طالبان و گسترش فعالیت‌های جهادی در منطقه، تهدیدی چندجانبه برای امنیت و ثبات کشورهای آسیای مرکزی و خاورمیانه است. این گروه‌ها، علاوه بر تهدید مستقیم دولت‌ها، از ظرفیت‌های رسانه‌ای، و نظامی خود برای ترویج افراط‌گرایی بهره می‌برند. در این شرایط، بی‌واکنشی و واکنش نامناسب قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی، ممکن است به تقویت بیشتر این شبکه‌ها و پیچیده‌تر شدن بحران امنیتی منجر شود. 

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه