روز دوشنبه، ۲۷ ماه مه، زمانی که میلیونها آمریکایی در حیاط خانههایشان یا پارکها مشغول پیک نیک هستند، تابستان به طور غیر رسمی آغاز میشود. این روز را آمریکاییها به مناسبت «روز یادبود» جشن میگیرند، اما نحوه برگزاری این جشن کاملا با مضمون حزنانگیز این روز مغایرت دارد.
«روز یادبود» همانطور که از نامش پیداست، روز بزرگداشت افسران و سربازانی است که حین انجام وظیفه جان خود را از دست دادهاند. خاستگاه این روز به جنگ داخلی آمریکا باز میگردد، جنگی که حدود ۱۶۰ سال پیش رخ داد. در جریان این نبرد داخلی، بیش از ۶۰۰ هزار آمریکایی جان باختند. این بیشترین تعداد قربانیان آمریکایی در یک جنگ از گذشته تا زمان حال بوده است.
برای چند سال پس از پایان جنگ داخلی مردم آمریکا این روز را با نام «روز تزئین» گرامی میداشتند و در این روز گور سربازان را گلباران میکردند. این روز در جریان جنگ جهانی اول «روز یادبود» نام گرفت و سال ۱۹۷۱ به عنوان روز تعطیل رسمی در آمریکا شناخته شد؛ آخرین دوشنبه ماه مه.
با توجه به حضور فعال آمریکا در درگیریهای بسیار، از اروپا گرفته تا کره و ویتنام و عراق و افغانستان، و بدون در نظر گرفتن عملیات نظامی مخفی و درگیریهای کوچک حتی، تمامی نسلهای بالای ۱۸ سال آمریکا، طعم از دست دادن و قربانی دادن را چشیدهاند.
فارغ از موافقت یا مخالفت با مداخلههای نظامی آمریکا در خارج از خاکش، افرادی که در جبهه جنگ حضور داشتهاند، وطنپرستانی بودند که به تصمیمها و سیاستهای هرچند گمراه کننده دولتشان باور داشتند. این بدان خاطر است که آمریکاییها عمیقا به قانون اساسی و ارزشهای دموکراتیک ناشی از آن ایمان دارند. کودکان آمریکایی از سنین پایین میشنوند که بریتانیاییهای مهاجر، برای فرار از آزار و اذیت مذهبی و در جستوجوی آزادی و برابری به آمریکا آمدند. این افراد سیستم «ارزیابی و توازن» را بنا کردند تا از حفظ حق زندگی، آزادی و دستیابی به شادی حمایت کنند. تلاشهایی که در جهت برابری نژادی و جنسیتی در آمریکا صورت گرفت، اقداماتی در این راستا است.
تعریف برابری تا به امروز دستخوش تکامل شده و این تکامل همچنان برای رسیدن به برابری جامع و حقیقی ادامه دارد و در این میان مردم آمریکا حقیقتا به ارزشهای بنیادین دموکراتیک، هم برای خود و هم برای دیگران باور دارند.
به همین دلیل است که سالانه هزاران آمریکایی برای خدمت سربازی و پیوستن به ارتش ثبت نام میکنند، آن هم در کشوری که خدمت سربازی اجباری نیست. در کنار حس ماجراجوییای که ممکن است بخشی از این تصمیم باشد، بسیاری از آمریکاییها باور دارند که این ماجراجویی بخشی از یک اقدام مهمتر در جهت حمایت از آزادی و برابری در مناطقی است که این ارزشها در معرض تهدید هستند.
شاید غیرآمریکاییهایی که از بیرون به آمریکا نگاه میکنند، باور نداشته باشند که سربازان آمریکایی با این هدف وارد ارتش میشوند. تعجبی هم ندارد، چرا که بسیاری از نخبگان سیاسی آمریکاییای که هموطنانشان را به میادین جنگ میفرستند اهداف نازلتری دارند. اما متاسفانه، همین نخبگان هستند که زنان و مردان معمولی آمریکایی را قانع میکنند تا در راه یک هدف بزرگتر جانشان را فدا کنند، هرچند در نهایت معلوم میشود که این از خود گذشتگی فقط به نفع یک عده معدود ولی قدرتمند بوده است.
بنابراین روز دوشنبه، زمانی که آمریکاییها منقلهای خود را برای پیک نیک خانوادگی روشن میکنند، بهتر است یادی هم بکنند از صدها هزار مرد و زن جوانی که در راه زنده نگهداشتن ارزشهای آزادی و برابری جان خود را از دست دادند. آنها نیتشان خیر بود و جانشان هم بهای سنگین این نیتشان شد.