در مقالهای که روز ۱۲ فروردین مصادف با ۳۱ مارس ۲۰۲۰ در رسانه ایندیپندنت فارسی منتشر شد، عنوان مقاله را با نیت قبلی «نفت دیگر مهم نیست!» انتخاب کرده بودم.[1] در آن مقاله با اشاره به وضعیت بازار نفت و کاهش شدید تقاضا، اشاره کردم که حتی با کاهش شدید تولید نیز نمیتوان قیمت را در بازه معقولی نگاه داشت. حال کمتر از ۱۰ روز از آن تاریخ میگذرد و به نظر میرسد کاهش بیش از ۱۰ میلیون بشکهای تولید نفت نیز نمیتواند این بازارها را نجات دهد. گویا این روزها اوپک شرایط سختی دارد؛ سختترین شرایطی که در تاریخ خود تجربه کرده است.
ضعیفترین اوپک تاریخ:
شرایط در بازار نفت بسیار عجیب شده است. سازمان اوپک که در سال ۱۹۶۰ آغاز به کار کرد، در سالهای اخیر و پس از ظهور نفت شیل بسیار ضعیف شده است. با کاهش تولید نفت در لیبی، ونزوئلا و ایران، عملاً بخشی از توان تولید اوپک کم شده است. از طرف دیگر، توافقهای مربوط به کاهش تولید نفت توسط کشورهای عضو اوپک سبب شده است که عملاً بازار برای بزرگترین رقیب اوپک که همان نفت آمریکاست، باز شود. با فرض تولید روزانه ۱۰۰ میلیون بشکهای نفت، سهم اوپک از حدود ۳۳ درصد در سال ۲۰۱۷ به حدود ۲۸ درصد در سال ۲۰۲۰ سقوط کرده است.
در مقام مقایسه، تولید نفت اوپک نیز از ۳۳ میلیون و ۱۴۰ هزار بشکه در سال ۲۰۱۷ به ۲۸ میلیون و ۳۷۰ هزار بشکه در سال ۲۰۲۰ رسیده است. این یعنی کاهش ۱۵ درصدی تولید نفت اوپک در طول سه سال گذشته. حال به بزرگترین رقیب اوپک نگاهی بیندازیم. میزان تولید نفت در آمریکا از ۸ میلیون و ۹۴۶ هزار بشکه در سال ۲۰۱۷ به ۱۳ میلیون بشکه در سال ۲۰۲۰ رسیده است، که به معنای رشد ۴۵ درصدی تولید نفت در آمریکاست.
در واقع کاهش تولید ۴ میلیون و ۷۷۰ هزار بشکهای نفت در اوپک، با افزایش ۴ میلیون و ۵۴ هزار بشکهای تولید نفت آمریکا جبران شده است و کار بهجایی رسیده است که اوپک در ضعیفترین دوران تاریخ خود قرار گیرد.[2]
کاهش بیش از ۱۰ میلیون بشکه از تولید جهانی
در گزارشهای اولیهای که از کاهش تولید نفت بهگوش میرسید، شنیدهها از کاهش ۲۰ میلیون بشکهای تولید جهانی نفت خبر میداد. اما بر اساس توافقی میان اعضای اوپک پلاس، نرخ کاهش کمتر از حد انتظارات است. طبق این توافق، میزان تولید نفت اعضای اوپک پلاس از اول ماه مه تا پایان ژوئن (۱۲ اردیبهشت تا ۱۰ تیر) ۱۰ میلیون بشکه کاهش مییابد. از ابتدای ژوئن (۱۱ خرداد) تا ۱۱ تیر میزان کاهش تولید ۸ میلیون بشکه، و از اول ژانویه ۲۰۲۱ تا پایان آوریل ۲۰۲۲ کاهش تولید ۶ میلیون بشکه در روز در نظر گرفته شده است.[3] لازم به ذکر است که ایران، ونزوئلا و لیبی از این کاهش تولید مستثنا هستند.
اثر خنثی بر قیمتها؟
در پی اعلام این توافق، ابتدا قیمتهای نفت در بازارهای جهانی افزایش یافت، ولی بعد از مدتی با کاهش هیجانات، بهای نفت در آن بازارها نیز کاهش یافت. با توجه به بسته بودن بازارها در روز جمعه، هنوز نمیتوان در مورد اثرات این کاهش تولید بر بازارها اظهارنظر قاطع کرد. اما درحالیکه خبر کاهش تولید کشورهای عضو اوپک پلاس شنیده میشود، هنوز نمیتوان در مورد میزان کاهش تولید نفت آمریکا نظر قاطعی داد. به نظر میرسد که نشست اعضای گروه ۲۰ بر محور نفت نیز نتیجه مشخصی نداشته است[4] و این عامل، احتمالاً فشارها را بهمنظور کاهش قیمت نفت خواهد افزود.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
ایرانی که دیگر اثرگذار نیست
با خواندن خبرها میتوانیم به این نکته پی ببریم که ایران دیگر در این بازی نقشی ندارد. کشوری که روزی یکی از مؤسسان اوپک بوده است، اکنون سهم بسیار کوچکی از تولید نفت جهانی دارد و سهم آن از صادرات نفت چیزی نزدیک به صفر است. حتی توافقات کاهش تولید نفت شامل ایران نمیشود و این نشان از بیاهمیتی تولیدات نفت ایران دارد. این وضعیت را باید به یاد آن افرادی انداخت که تصور میکردند با تحریمهای نفتی ایران، روزی باید شاهد نفت ۱۰۰ دلاری باشیم. تحلیلهای نادرست از بازار نفت و آینده آن سبب شده است که در بسیاری از موارد به نتیجهگیری اشتباه برسیم، که این بار نیز از این قاعده مستثنا نبود.
آیا بازار نفت به تعادل میرسد؟
برای آن که بتوانیم نگاهی دقیق به وضعیت تعادل بازار نفت بیندازیم، باید عوامل اصلی عرضه و تقاضای نفت را طی سال آتی شناسایی کنیم. به نظر میرسد که تقاضا بسیار محدود و عرضه بسیار زیاد باشد.
تقاضای محدود: (تا ۳۰ میلیون بشکه کاهش تقاضا)
در سالهای گذشته به دلیل پیشرفت تکنولوژی و تولید نفت شیل آمریکا، بسیاری از کارشناسان این صنعت روزهای بحرانی نفت را پیشبینی میکردند. در اولین مقاله خود در ایندیپندت فارسی نیز اشاره کردم که عرضه اولیه آرامکو را میتوان آغازی بر پایان نفت دانست.[5] حال بعد از دو سال، به دلیل بروز و شیوع کرونا و پیشبینی رکود اقتصادی سنگین، تقاضا برای نفت بهشدت کاهش یافته است.
برخی از تحلیلگران خبر از کاهش ۳۰ میلیون بشکهای تقاضا در آوریل میدهند. این، به معنای کاهش ۳۰ درصدی تقاضا در این ماه است. با توجه به وضعیت پیچیده ذخیرهسازی نفت، این شوک در سمت تقاضا میتواند مشکلات بسیار زیادی را برای شرکتهای تولیدکننده به وجود آورد. از این رو است که در برخی از مناطق، نفت به قیمتهای منفی معامله میشود.[6]
عرضه فراوان: (چرا نفت شیل متوقف نمیشود؟)
در طرف عرضه نفت، وضعیت متفاوت است و رقابت بر سر تولید نفت، بسیار زیاد. به نظر میرسد که شرکتهای تولیدکننده نفت نیز «بوی مرگ نفت» را شنیدهاند و قصد ندارند زودتر از بقیه از این بازار بیرون روند. شاید برای بسیاری از افراد ناآشنا نسبت به صنعت نفت، این پرسش مطرح باشد که چرا با ضررده شدن فرایند تولید نفت، تولید آن همچنان ادامه مییابد. جواب این سؤال را باید در هزینههای سنگین سرمایهگذاری و بازگشت فرایند تولید جستوجو کرد. در واقع، فرایند تولید نفت به صورتی است که قطع تولید آن بهسادگی بستن یک شیر آب نیست. در بسیاری از موارد چاه نفت را با یک انفجار متوقف میکنند. از این رو شرکت تولیدکننده نفت در صورت ضررده بودن فرایند تولید، دست از ادامه تولید نمیکشد، زیرا این کار میتواند هزینههای زیادی را به شرکت تحمیل کند و درصورتی که تولید را متوقف کند، نمیتواند بهسادگی شرایط را برای بازگشت تولید به سقفهای قبلی آماده کند و ضرر آن دوچندان میشود. بنابراین، عموماً شرکتها کاهشهای مقطعی قیمت نفت را ملاک تصمیمگیری بلندمدت تولیدی خود قرار نمیدهند. بهمنظور کاهش تولید نفت، بهخصوص تولید نفت آمریکا، لازم است قیمتها در مدتزمان بسیار طولانی پایینتر از هزینههای تولید باشد. شاید در آن زمان، به دلیل ورشکستگی، بخشی از تولیدات نفت از مدار خارج شود.
چه خواهد شد؟
با وجود توییت ترامپ مبنی بر کاهش ۱۰ تا ۱۵ میلیون بشکهای تولید نفت، بخش زیادی از اثرات خبر اعلام شده در قیمت نفت بازتاب یافته است. از این رو، میتوان گفت بخش زیادی از افزایش روزهای اخیر قیمت نفت ناشی از این تصمیم بوده است و احتمالاً شاهد افزایش شدید دیگری در قیمت نفت نباشیم. از طرفی دیگر، حتی عمل کردن به این توافق نیز میتواند مشکلساز باشد. حتی سامانه معتبر «فوربس» نیز با اشاره به دشواریها در کنترل قیمتها، در مقاله خود اشاره کرده است که احتمال قیمتهای منفی همچنان وجود دارد.[7]
چیزی که میتوان حول آینده صنعت نفت گفت، این است که حتی در صورت بهبود شرایط و تقاضا، ظرفیت زیادی برای افزایش تولید نفت وجود دارد که میتواند تا سالها بازار را از نفت اشباع کند. از این رو، به نظر نمیرسد که روزهای رؤیایی نفت در دوران دولت «مهرورز» تکرار شود و درصورتیکه کاهش شدید دیگری در تولید نفت رخ ندهد، احتمالاً قیمت نفت تا پایان سال به قیمتهای بالای ۵۰ دلار نخواهد رسید.