حدفاصل ساعت ۱۳:۳۵ الی ۱۴:۰ بهوقت تهران روز ۳۱ شهریور ۱۳۵۹، تعداد ۱۳۰ فروند هواپیمای بمبافکن سنگین و جنگنده نیروی هوایی عراق هشت پایگاه شکاری تاکتیکی نیروی هوایی ارتش در تهران، شیراز، بوشهر، دزفول، همدان، اصفهان، تبریز و امیدیه، یک پایگاه پشتیبانی رزمی هوانیروز در کرمانشاه، فرودگاه غیرنظامی اهواز به همراه دو سایت راداری دزفول و دهلران را بمباران کردند و اینگونه جنگ ایران و عراق بهطور رسمی آغاز شد.
صدام حسین، دیکتاتور بغداد تصور میکرد که نیروهای سهگانه ارتش ایران بهواسطه تصفیه فرماندهان و افسران باتجربه و مقتدر آن توانایی دفع تهاجم و تجاوز زمینی و هوایی را نداشته و در مدتزمان کوتاهی پس از آغاز تهاجم رسمیاش به ایران، نیروی زمینی عراق موفق به اشغال خوزستان خواهد شد. اما تنها دو ساعت پس از آغاز تهاجم عراق به خاک ایران، نیروی هوایی ارتش ایران ضمن غافلگیری عراق و با انجام عملیات «انتقام» آمادگی رزمی خود را جهت مقابله با عراق به نمایش گذاشت.
یک روز بعد ۱۴۰ فروند جنگنده بمبافکن نیروی هوایی ارتش با حمله به پایگاههای هوایی عراق در راستای اجرای دستور عملیاتی البرز آنها را به مدت چند هفته غیرعملیاتی کردند.
اشتباه محاسباتی صدام حسین
به دنبال انقلاب اسلامی و سقوط نظام شاهنشاهی ایران، دولت بعثی عراق فرصت یافت تا به دلیل تضعیف توان دفاعی و نظامی ایران توسط انقلابیون و سپس رژیم جمهوری اسلامی به ایران حمله کرده و بخشهایی از خاک ایران را در استانهای کرمانشاه و خوزستان، اشغال کند.
اما همهچیز در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ آغاز نشد. نخستین حملات مرزی عراق به پاسگاههای مرزبانی ژاندارمری و ارتش ایران در مهران و در تاریخ فروردین ۱۳۵۸ آغاز شد و با وجود خطر محرز حمله نظامی عراق به ایران، رژیم جمهوری اسلامی و بخصوص شخص آیتالله خمینی ضمن تضعیف پیدرپی توان ارتش به فراهم آوردن فرصت برای توجیه حمله نظامی عراق به ایران و همراه شدن کشورهای حاشیه خلیجفارس با دیکتاتور بغداد بود. خمینی این فرصت را از طریق سخنرانیهایش و تهدیدهای لفظیاش مبنی بر صدور انقلاب اسلامی به عراق و فرمان وی به نیروهای مسلح این کشور جهت شورش علیه صدام فراهم آورد.
به دنبال قیام شاهرخی یا کودتای نوژه که تلاشی بود ناموفق از سوی گروهی از افسران ارتش ایران منجمله پرسنل و خلبانان نیروی هوایی از پایگاه سوم شکاری تاکتیکی شاهرخی واقع در روستای کبودرآهنگ همدان، استخبارات عراق ضمن در اختیار قرار دادن اسامی خلبانان شرکتکننده در این کودتا از طریق واسطه به جمهوری اسلامی شرایطی را برای اعدام آنها و پاکسازی صدها نفر از افسران باتجربه این نیرو فراهم آورد.
این مسئله تصوری کاذب برای دیکتاتور بغداد فراهم آورد که نیروی هوایی ارتش ایران دیگر توانایی مقابله و پاسخگویی به هرگونه تهاجم عراق را ندارد. متعاقباً آمادهسازی و آغاز آرایش جنگی نیروهای زمینی عراق جهت یورش زمینی به ایران از تیرماه و پس از شکست قیام شاهرخی آغاز شد.
حال که خطر حمله به ایران جدی شده بود، فرماندهان وقت نیروی هوایی فرمان آمادهسازی خلبانان و پرسنل پروازی را صادر کردند و متعاقباً مأموریتهای آموزشی و آمادهسازی خلبانان هواپیماهای جنگنده از اوایل شهریورماه آغاز شد.
همچنین هیئتی جهت دلجویی و دعوت به خدمت شماری از خلبانان تصفیهشده تشکیل شد که در این میان حتی خلبانان زندانی همچون سرهنگ ابوالفضل مهدیار بهمحض آزادی از زندان در عملیات جنگی شرکت کردند.
جنگ ایران و عراق پیش از ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ آغاز شده بود
برخلاف تصور عمومی، جنگ ایران و عراق در تاریخ ۳۱ شهریورماه آغاز نشد بلکه چند هفته قبل از آن و با حملات نیروی هوایی عراق به پاسگاههای مرزی ایران و پادگانهای ارتش و همچنین بمبگذاری در سایتهای راداری و شنود ارتش در مهران و آبدانان و همچنین خطوط نفتی ایران توسط نیروهای ویژه ارتش عراق با پوشش مبارزان مسلح خلق عرب اهواز صورت گرفت.
در پاسخ، پایگاههای سوم و چهارم شکاری تاکتیکی نیروی هوایی ارتش در همدان و دزفول به بمباران عقبه دشمن شامل راههای مراسلاتی، پادگانهای مرزی و مناطقی که مهمات و سوخت پیش از آغاز رسمی جنگ در حال ذخیرهسازی شدن بودند پرداختند.
در این راستا شماری از هواپیماها توسط پدافند خودی و یا عراق ساقط و خلبانانشان کشته و یا اسیر شدند. در تاریخ ۴ تیر ۱۳۵۹، سروان غلامحسین باستانی خلبان اف-۵ئی پس از یک درگیری مرزی درحالیکه بر فراز خاک ایران در نزدیکی مرز با عراق در حال پرواز بود پس از ساقط شدن جنگندهاش کشته میشود. در تاریخ ۲۷ شهریور ۱۳۵۹، یک اف-۵ئی دیگر از پایگاه چهارم شکاری تاکتیکی وحدتی بر فراز مرز با عراق ساقط و خلبان آن ستوان یکم حسین لشگری به اسارت در میآید و ۱۸ سال بهعنوان اسیر جنگی در زندانهای عراق نگهداری میشود.
در تاریخ ۱۹ شهریور ۱۳۵۹، یعنی ۱۲ روز پیش از آغاز جنگ، هر یک از طرفین درگیر در مناقشات مرزی، هرکدام یک فروند هواپیمای جنگنده در خاک یکدیگر از دست دادند. نخست یک فروند هواپیمای بمبافکن تاکتیکی سوخو-۲۰ نیروی هوایی عراق درحالیکه مشغول بمباران نیروهای ژاندارمری ایران بود توسط یک فروند جنگنده رهگیر اف۱۴آ تامکت به خلبانی سرگرد محمدرضا عطایی و سروان بهروز پاشاپور با استفاده از موشک فونیکس ساقط شد.
در همان روز یک فروند اف-۴ئی فانتوم ۲ از پایگاه سوم شکاری تاکتیکی به خلبانی سروان علی شمسبیگی و ستوان احمد رمضانی و ستوان یکم علیاکبر رشیدی خزایی در حین بمباران یک پل که مورد استفاده ستون زرهی عراق برای اعزام تانک و نفربر به مرز ایران بود کرده و توسط پدافند عراق ساقط میشود.
خلبانان به سلامت از هواپیما خروج کرده و توسط یک فروند هلیکوپتر جستوجو و نجات بل ۲۱۴سی نیروی هوایی ارتش به خلبانی سروان بیژن فعلی نجات داده میشوند اما در حین پرواز بر فراز مرز توسط نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بهاشتباه مورد اصابت گلوله مسلسل قرار میگیرند و همه سرنشینان کشته میشوند.
حمله گسترده نیروی هوایی عراق و آغاز رسمی جنگ
همانطور که در بالا ذکر شد، در روز ۳۱ شهریور ۱۳۵۹، نیروی هوایی عراق با استفاده از ۱۳۰ فروند جنگنده و بمبافکنهای سنگین به ۱۰ فرودگاه نظامی و غیرنظامی و دو سایت رادار حمله کرد؛ حملاتی که بعضاً موفق نبودند و علت عدم موفقیتشان تکنولوژی قدیمی در هواپیماهای روسی مورد استفاده نیروی هوایی عراق و همچنین ضعف آموزش شوروی سابق در مقایسه با هواپیماهای پیشرفتهتر نیروی هوایی ارتش ایران و آموزش فشرده و ساعات پروازی بالای خلبانان ایرانی در زمان حکومت پهلوی.
متعاقباً، تنها چهار فروند بمبافکن توپولف ۲۲ از اسکادران ۳۶ پایگاه هوایی تموز بودند که با توجه به تعدد اهداف در فرودگاه مهرآباد موفق شدند تا یک فروند هواپیمای جنگنده اف-۴ئی فانتوم ۲، یک فروند هواپیمای ترابری متوسط سی-۱۳۰ئی و یک فروند هواپیمای سوخترسان بوئینگ ۷۰۷-۳جِی۹سی را به منهدم کرده و به دو فروند سوخترسان دیگر و یک فروند هواپیمای ترابری سنگین بوئینگ ۷۴۷-۱۳۱اف آسیب سنگین و اندک وارد کنند.
در جریان همان حمله نخست نیروی هوایی عراق در روز ۳۱ شهریور، دو فروند هواپیمای این نیرو از دست رفتند. هواپیمای نخست یک فروند جنگنده بمبافکن تاکتیکی سوخو ۲۲ از اسکادران ۵ ام پایگاه هوایی فرناس بود که توسط یک سامانه پدافند موشکی رپیر حین بمباران پایگاه دوم شکاری تاکتیکی در تبریز منهدم و خلبانش اسیر شد.
هواپیمای دیگر لیدر یا رهبر یک دسته چهار فروندی بمبافکن سنگین توپولف ۱۶کِی اس آر-۲-۱۱ از اسکادران ۱۰ پایگاه هوایی تموز بود. پس از آنکه هر چهار هواپیما موفق نشدند تا این پایگاه شکاری را پیدا کنند، بمبهایشان را در کوههای خالی از سکنه رها ساخته و در ارتفاع پست به سمت عراق فرار کردند. در این حین، لیدر دسته پروازی به کوههای اطراف سومار برخورد کرده و تمامی شش نفر خدمه آن کشته میشوند.
اولین پاسخ نیروی هوایی ارتش
تنها سه ساعت پس از حمله هوایی عراق به ایران که با هدف غیرعملیاتی ساختن پایگاههای نیروی هوایی ارتش صورت گرفته بود، پایگاه سوم و ششم شکاری تاکتیکی به ترتیب در همدان و بوشهر هرکدام با استفاده از چهار فروند هواپیمای جنگنده بمبافکن اف-۴ئی فانتوم ۲ به دو پایگاه هوایی در عراق حمله کردند. چهار فروند نخست موسوم به دسته آلفا یا البرز ساعت ۱۶:۳۰ بوشهر را ترک کرده و پس از پرواز در ارتفاع پست بر فراز بندر دیلم، قروه و خسروآباد و سپس اروندرود، وارد عراق شدند و به سمت پایگاه هوایی شعیبیه رفته و با دقت سطوح پروازی و چند هدف دیگر را در آنها بمباران کردند.
۵۵ دقیقه بعد در ساعت ۱۷:۲۵ دقیقه دسته موسوم به رِد شامل چهار فروند فانتوم ۲ از همدان به پرواز درآمده و پس از پرواز در ارتفاع پست بر فراز استان میسان خود را به پایگاه کوت رسانده و آن را بمباران میکنند. در مسیر برگشت، جنگنده شماره ۲ دسته به خلبانی خالد حیدری و محمد صالحی به کابل فشار قوی برخورد میکند و خلبانانش کشته میشوند.
این دو تبدیل به نخستین دو خلبان شهید نیروی هوایی پس از آغاز رسمی جنگ میشوند. پیکر خالد حیدری در سال ۱۳۹۱ در یک قبرستان در کوت شناسایی و به ایران منتقل و در زادگاهش مهاباد دفن میشود.
کمان-۹۹، پاسخ سهمگین نیروی هوایی ارتش به عراق
یک روز پس از حمله گسترده نیروی هوایی عراق به ایران و آغاز رسمی جنگ، نیروی هوایی ارتش به اجرای طرح عملیاتی البرز که قدمت آن به سال ۱۳۵۲ باز میگشت پرداخت.
پیشتر در آبان ماه ۱۳۵۸ و به علت افزایش احتمال حمله عراق به ایران این طرح شامل یک عملیات ضد نیروی هوایی بود توسط سرتیپ مسعود کیمیاگر و سرتیپ محمود قیدیان بهروزرسانی شد و سرانجام بر همین اساس در روز ۱ مهر ۱۳۵۹، نیروی هوایی ایران باید تمام پایگاههای نیروی هوایی عراق را هدف قرار میداد و امکان عملیات پروازی را از آنها سلب میکرد.
ابلاغ فرمان انجام این عملیات به هشت پایگاه شکاری تاکتیکی نیروی هوایی ارتش با ارسال رمز «کمان-۹۹» اعلام شد و متعاقباً در بامداد روز ۱ مهر تعداد ۱۲۸ فروند جنگنده بمبافکن شامل ۴۰ فروند اف-۴دی و ئی فانتوم ۲ از پایگاههای یکم، سوم و ششم شکاری و ۸۸ فروند اف-۵ئی از پایگاههای دوم و چهارم شکاری با حمایت هشت فروند رهگیر اف-۱۴آ تامکت و هواپیماهای سوخترسان بوئینگ-۷۰۷-۳جِی۹سی و بوئینگ ۷۴۷-۱۳۱اف به پنج پایگاه نیروی هوایی عراق حمله کردند.
پایگاههای هوایی موصل، کوت، ناصریه، شعیبیه و الرشید را در موج اول مورد هدف قرار دادند. در موج دوم عملیات که با ۵۰ درصد هواپیماهای موج اول صورت گرفت، پایگاههای هوایی حبانیه شامل تموز و هضبه در غرب بغداد و شماری دیگر از پایگاهها و فرودگاههای دیگر منجمله در کرکوک بمباران شدند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در این عملیات نیروی هوایی ۹ فروند جنگنده اف-۵ئی تایگر ۲ و یک فروند اف-۴ئی فانتوم ۲ خود را از دست داد و ده نفر از خلبانانشان جانشان را از دست داده و دو نفر اسیر شدند.
برخلاف خلبانان عراقی، خلبانان ایرانی به علت مهارت بالایی که در سالهای پیش از انقلاب کسب کرده بودند موفق شدند تا اهداف خود را بهدقت مورد اصابت قرار داده و این پایگاهها را تا ۶۰ روز غیرقابل بهرهبرداری کنند.
متعاقباً، ستونهای زرهی عراق در استان خوزستان از تأمین آتش پشتیبانی نزدیک هوایی توسط عراق محروم بوده و سرعت پیشرویشان کاهش و درنهایت پس از اشغال خرمشهر بهکلی متوقف شد. عملیات ۱۴۰ فروندی سرآغازی بود برای کسب برتری هوایی توسط ایران در میدان نبرد و جبران ضعف نیروی زمینی ارتش که ناشی از ضرباتی بود که سران جمهوری اسلامی بهواسطه تصفیه پرسنل آن زده بودند، نهایت توانست شرایطی را برای نیروهای مسلح ایران فراهم آورد تا علاوه بر شکست حصر آبادان مناطق اشغالشده ایران منجمله خرمشهر را آزاد کنند.