در عمق درههای سرسبز شمال ایران، جایی که کوههای البرز به سمت دریا سرازیر میشوند، علی رحیمی در حال انجام کار دشواری است.
آسوشیتدپرس یک روز با رحیمی، روحانی داوطلب ۵۳ ساله در قائمشهر همراه شده و گزارشی از دفن اجساد در شهر شمالی ایران تهیه کرده است؛ رحیمی لباس ایزوله خود را میپوشد و پذیرای متوفی میشود؛ ضدعفونی کردن، شستن و کفن کردن اجساد در پارچههای سفید.
استان شمالی مازندران، با جنگلها و زمینهای زراعی، به اندازه چهار ساعت رانندگی با تهران فاصله دارد؛ جایی که نیمی از مرگ ناشی ویروس کرونا در ایران در آن تمرکز یافته است. بیمارستانهای این شهر ۱۰ میلیون نفری تحت فشار قرار گرفتهاند و گورستان وسیع پایتخت در تلاش است تا با تعداد مردگان هماهنگ شود. همانطور که ویروس سراسر ایران را درمینوردد، و با مرگ بیش از ۵۴ هزار نفر به بدترن منطقه شیوع در خاورمیانه تبدیل شده، حومه روستایی هم در امان نمانده است.
گورکنهای مازندران میگویند صدها نفر جان خود را از دست دادهاند، اما تایید این تعداد دشوار است زیرا وزارت بهداشت ایران انتشار آمار استانی را متوقف کرده است. مازندران مکان محبوبی برای تعطیلات است که در آن هتلها، ویلاها و کافههایی در کنار دریای خزر قرار دارند. بسیاری از ساکنان تهران برای فرار از فشارهای شهر به مازندران پناه میبرند. با وجود ممنوعیتهای پراکندهای که برای سفر وجود دارد، جریان مداوم بازدید کنندگانی که از شهرهای بزرگ میآیند موجب گسترش ویروس به گوشه و کنار روستاهای این استان شده است؛ استانی که مزارع برنج و باغ های نارنج آن معروفند.
در روزهای ابتدایی بیماری همهگیر، مقامات نگران بودند که احتمال سرایت هنگام دفن وجود داشته باشد. اما رحیمی و همکارانش خیلی زود یاد گرفتند که چگونه میتوانند اجساد کشته شدگان کووید-۱۹ را به درستی بپیچند و حمل کنند، و برخی از مناسک را برای تسکین داغدیدهها فراهم کنند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
بعد از نماز ظهر، خانوادهها به همراه آمبولانسها به قبرستان میرسند. رحیمی و تیم پزشکی او، اجساد را برای غسل دادن آماده میکنند، که حالا برای غسل دادن مواد ضدعفونیکننده هم به کار میرود. بستگان مرد، که بسیاری از آنها ماسک و دستکش پوشیدهاند، بدن را برای یک مراسم کوتاه به روستا میبرند. زنان با چادرهای سیاه سنتی، بر سر مزار گریه میکنند. برخی فریاد میکشند و دستانشان را به سوی آسمان بلند میکنند. هیچکس نمیتواند جسد را لمس کند.
رحیمی سعی میکند کار خود را خوب انجام دهد و احساساتی نشود. پودر آهک سفید را روی خاک نرم میپاشند و جسد را با احتیاط داخل گودال قرار میدهند. در مورد تدفین یک شتابزدگی وجود دارد: در اسلام، تدفین باید در اسرع وقت انجام شود، و بهتر است در ۲۴ ساعت صورت گیرد. در پایان روز، رحیمی وسایل آلوده خود را آتش میزند.
رحیمی اغلب به خانوادهها فکر میکند، مانند مادر ۵۰ سالهای به نام پروین عنایتی، كه چند روز پس از مرگ یکی از اقوام بزرگترش كه در بیمارستان به ملاقاتش رفته بود، بر اثر ویروس درگذشت. او میگوید تنها موضوعی که مایه آسایش خاطرش میشود خداست، و این احساس که او در حال هموار کردن مسیر عبور مردگان به دنیای دیگر است.