در حالی که با اوجگیری دوباره ابتلا به ویروس کرونا بیماران در حال مبارزه برای زنده ماندناند، رمدسیویر، مهمترین داروی این بیماران در داروخانهها و مراکز درمانی دولتی پیدا نمیشود. البته همین دارو در مراکز درمانی خصوصی با قیمتی بین ۵۰۰ هزار تا یک میلیون تومان تزریق میشود.
این روزها که بیمارستانها این دارو را به صورت جیرهبندی شده در اختیار بیماران قرار میدهند، در فضای مجازی آگهی تزریق این دارو در منزل بارها دیده میشود. در تماس با آگهیدهندگان، آنان در ازای هر دوز با احتساب ارائه خدمات در منزل، مبلغ ۸۰۰ هزار تا یک میلیون تومان طلب میکنند.
مسئول یکی از مراکز درمانی تهران در این خصوص میگوید که آنها به نسخه یا دستور پزشک هم نیازی ندارند چرا که خودشان پزشکی را که دستور تزریق بدهد، دارند. موضوعی که دبیر کمیته علمی کووید-۱۹ آن را رد میکند. او معتقد دارد نبود این دارو نه به دلیل فقدان موجودی که به دلیل این است که مراکز درمانی آن را نخریدهاند اما با سرزدن به داروخانههایی مثل ۱۳ آبان تهران میبینیم که صفهای طولانی مردم برای پیداکردن داروهای خاص نه آنها را به رمدسیویر میرساند و نه داروهای بیماران مبتلا به سرطان یا دیگر بیماریهای خاص یافت میشود.
یکی از همراهان بیمار که در داروخانه ۱۳ آبان در جستوجوی داروی شیمیدرمانی است، میگوید: «پزشک دارویی را تنها راه نجات بیمار ما میداند که حتی مشابه هندیاش در بازار پیدا نمیشود. اگر در ناصرخسرو هم پیدا شود، از نظر پزشک کارایی داروی اصلی که اروپایی است را ندارد. حالا یک هفته است منتظریم تا دارو در اینجا موجودی داشته باشد ولی هر بار بعد از مدت زمان زیادی انتظار، میگویند که نداریم.»
بیماران مبتلا به سرطان جدا از بیماری باید با هیولایی به نام نایاب بودن داروهای مخصوص شیمیدرمانی نیز بجنگند. داروهایی که گاه برای یک نوبت شیمیدرمانی بین ۴۰ تا ۶۰ میلیون تومان قیمت دارند ولی بازهم داروی اصلی در بازار پیدا نمیشود.
مدیر یکی از داروخانههای مرکز شهر تهران دلیل نبودن داروی بیماریهای خاص را نبود امکان خرید آنها برای شرکتهای واسطه به دلیل تحریمها میداند و میگوید: «آن بخشی هم که به کشور وارد میشود در چرخه مافیای دارو از ناصرخسرو یا مراکز خاص درمانی سر در میآورد. مسئله فقط داروی بیماریهای خاص نیست. به طور مثال، بیمارانی که سکته مغزی کرده باشند باید دارویی به نام آسنترا مصرف کنند که مدتی است نایاب شده است.»
یکی از افرادی که در ناصرخسرو به دنبال داروی آسنترا رفته است، تاکید دارد: «آسنترا جدا از وجه درمانیاش برای بیمارانی که دچار سکته مغزی شدهاند، برای درمان افسردگی نیز تجویز میشود و نبودن این دارو در بازار خطر خودکشی در میان بیماران را بالا میبرد.» او که چند روزی است به دنبال این دارو تمام داروخانهها را گشته است، توضیح میدهد: «یکی از داروخانهها مرا به فردی در ناصرخسرو معرفی کرد، ولی دارویی که به من نشان داد جعبه و تاریخ انقضا نداشت و حالا تردید دارم که بخرم یا نه؟»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
مسئله داروهای تقلبی نیز از عوارض نایابی دارو در ایران است؛ چرا که بسیاری از کسانی که دنبال دارویی خاص و نایاب میگردند، وقتی بعد از مدتها در بازار سیاه به این دارو میرسند، آنقدر وقت برای بیمارشان کم است که به اصل یا تقلبی بودن دارو توجه نمیکنند و این نکته از جمله دلایل موارد مرگومیری است که معمولا در پی استفاده از این داروها رخ میدهد.
به گفته مسئول داروخانه یکی از بیمارستانهای کشور، در چند ماه گذشته مواردی اینچنینی بارها رخ داده است. او البته ایراد را متوجه همراهان بیمار میداند و معتقد است: «گاهی به جای گرفتن دارو از بازار سیاه باید با پزشک مشورت کرد و داروی جایگزین دریافت کرد. چرا که اکثر داروها در صورت در دسترس نبودن، امکان جایگزین شدن با مواردی دیگر را دارند.» ولی این نظر را یکی از بیمارانی که در همان بیمارستان منتظر خالی شدن تخت برای بستری شدن است، رد میکند. او میگوید: «چند ماه پیش برای شیمیدرمانی دارویی به من معرفی شد که وقتی پیدا نکردم، از پزشک خواستم دارو را عوض کند ولی پزشک گفت تنها دارویی که حاضر است از آن استفاده کند، همان است.»
از عجیبترین داروهای نایاب شده در تهران فلوکستین است که تا همین چند ماه پیش حتی بدون نسخه هم به فروش میرسید. فلوکستین درمانی مقدماتی برای افسردگی است و در ایران، مصرف دوز پایین آن بدون تجویز پزشک در افرادی که به کسالت و حالتهای شبیه افسردگی دچارند، بسیار رایج است اما حالا فلوکستین هم دارویی کمیاب است که البته متقاضیان میتوانند در قبال پرداخت مبالغی خارج از عرف و قیمت مندرج بر دارو، آن را از برخی داروخانهها بخرند. موردی مشابه آنچه در یک سال گذشته برای بیماران مبتلا به دیابت برای تهیه انسولین قلمی پیش آمد.
یکی از بیماران مبتلا به دیابت که به صورت مداوم انسولین قلمی مصرف میکند، به ما گفت: «در حالی که پس از مدتی نایاب شدن انسولین، داروخانهها آن را بهصورت جیرهبندی میفروختند، یکی از همکارانم برای من ۱۰ قلم انسولین به مبلغی پنج برابر قیمت مصوب خرید. وقتی از او پرسیدم متوجه شدم از داروخانه نزدیک محل کار هر دوی ما خریداری کرده است، یعنی همان داروخانهای که به خود من گفته بود حتی یک عدد هم موجود ندارد.»
البته بیشتر داروخانهها این مسئله را رد میکنند. به طور مثال، وقتی از چند داروخانه به صورت تلفنی در خصوص پلاویکس، داروی بیماران قلبی پرسوجو کردیم، همگی مدعی شدند که موجود ندارند ولی وقتی اعلام کردیم حاضریم مبلغی چند برابری برای آن بپردازیم، دو داروخانه گفتند که میتوانند برایمان پیدا کنند.
آنچه بیمارانی را که مجبورند همهروزه در داروخانههای کشور به دنبال دارویی خاص و نایاب بگردند، آزار میدهد، بیش از نایاب بودن دارو، فساد حاکم بر سیستم توزیع داروی کشور است. فسادی که سبب میشود مفهوم نایاب با توجه به توان مالی بیمار تغییر کند و دارو بهسرعت پیدا شود اما مسئولان وزارت بهداشت هر بار این مسئله را رد میکنند و کمبود دارو را خاص برخی داروهای وارداتی میدانند که به دلیل تحریم تنها بهصورت محدود و قاچاق به کشور وارد میشود.
رئیس پلیس فتا سال گذشته مدعی شد: «در طرحی که برای برخورد با فروش دارو در فضای مجازی شروع شد، دو انبار بزرگ پیدا کردیم که بیش از ۷۰ قلم داروی نایاب در آنها انبار شده بود.» به گفته سرهنگ داود گودرزی، «بیشتر این داروها تاریخگذشته و داروهای سقط جنین، رمدسیویر، داروهای بیماران مبتلا به سرطان و داروهای مرتبط با اعصاب و روان بودند.» داروهایی که به گفته یکی از فروشندگانی که در داروخانهای در شمال شهر تهران کار میکند، «معمولا داروخانهها در سیستمی پیچیده و خارج از روند معمول توزیع خریداری میکنند و به مبلغ چند برابری به بیمارانی که توان پرداخت این هزینه را دارند، میفروشند.»
به نظر میرسد که این چرخه فاسد سالهای سال است که وجود دارد و هیچگاه با آن به طور جدی برخورد نمیشود. وجود بازاری سی و چندساله به نام بازار داروهای قاچاق که در ناصرخسرو دایر است و حالا به فضای مجازی کشیده شده، نشاندهنده همیشگی بودن این معضل در سیستم درمانی جمهوری اسلامی ایران است. بازاری که به دلیل شرایط خاص دوران جنگ به وجود آمد اما تحریمهای همیشگی ایران آن را رونق و تداوم بخشید. به گفته یکی از فروشندگان ناصرخسرو، «تا وقتی مافیای دارو میتواند درآمدی میلیاردی داشته باشد چرا باید به جمع شدن این بازار امید بست؟ آنهم وقتی رد پای برخی نهادها و افراد بانفوذ در این بازار سالها است که تایید شده است»
مسئله تحریمها اگرچه وضعیت دارو در ایران را بحرانی کرده ولی در حقیقت بخش بزرگی از مشکل، منافع مافیای دارو از این تحریمها است وگرنه چرا هر دارویی هرچقدر گران و نایاب را با پرداخت مبلغ مدنظر واسطهها و قاچاقچیان دارو میتوان به دست آورد؟
دارو نیز مثل بسیاری از کالاها بیش از آنکه قربانی تحریم باشد، قربانی کاسبان تحریم است. کاسبانی که نفعشان در تداوم تحریمها است؛ حتی اگر به قیمت جان مردم تمام شود.