سپندارمذ پاسبان تو باد/ خرد جان روشن روان تو باد
پنجم اسفند، سپندارمذ روز از سپندارمذ ماه جشن الهه زمین و باروری در ایران باستان و روز جشن زنان است.
در تاریخ ایران باستان کمتر نشانی از سوگواریهای مداوم و همگانی به چشم میخورد اما جشن و شادی به فراوانی در همه ماههای سال یافت میشد. ۱۲ جشن بزرگ سال هم روزهایی هستند که نام ماه و نام روز با هم یکی هستند.
در ایران باستان، هفته در كار نبود و هر روز ماه نامی داشت و هر گاه نام روز و ماه یکی میشد، نزد ایرانیان روز جشن بود. این روزها اندکی با تقویم شمسی که در حاضر رواج دارد متفاوت است.
تصور اینکه چنین روزی در ایران باستان چطور برگزار میشد با توجه به کمبود منابع تاریخی دشوار است اما روشن است که روز عشق و زن در ایران باستان مانند آنچه امروز به نام روز زن یا روز عشق و بزرگداشت زنان میدانیم محدود به دادن هدایا نمیشد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
بزرگداشت زنان در هزارههای پیشین را اگرچه نمیشود با الگوهای معاصر سنجید اما نشانههایی را میتوان گواه وضعیت زنان در آن دوران گرفت و مقایسهای در بستر تاریخ و نگاهی به زنان آن زمان داشت.
یکی از اسناد تاریخی منحصربهفردی که بر اساس آن میتوان به وضعیت زندگی و شغلی زنان در ایران قبل از اسلام نگاهی روشن داشت، بایگانیهای اداری تخت جمشید است.
هزاران لوح گلی شامل حسابوکتاب روزانه و اسناد اداری تخت جمشید در کاوشهای باستانی موسسه خاورشناسی دانشگاه شیکاگو یافت شد که خواندن آنها نوری به بخش تاریک تاریخزنان در ایران باستان تاباند.
بر اساس مدارک ثبتشده در سامانه اداری هخامنشی به نظر میرسد تعداد کارگران زن و مرد برابر بوده است. حتی برخی از زنان، احتمالاً به دلیل رتبه یا مهارتهای خاص، بیشتر از مردان یک گروه کاری جیره دریافت میکنند. در این اسناد به مرخصی زایمان، بازگشت به کار پس از پایان مرخصی و دریافت جیره غذایی مخصوص مادران شیرده هم اشاره شده است. پیشرو بودن این قانون را در این نکته میتوان دید که عمده این حقوق حتی در حال حاضر نیز در برخی کشورهای جهان وجود ندارد.
سواد، آموزش و نقش زنان در امور اداری اغلب توسط مورخان یونانی نادیده گرفتهشده و زنان امپراتوری هخامنشی را در الگوی دشمنی یونان و ایران، اغلب حیلهگر به تصویر کشیدهاند.
به عقیده یزدان صفایی، محقق و مورخ که تحقیق جامعی بر روی تصویر زنان هخامنشی از دید یونانیها انجام داده است اگرچه سواد در آن دوران رواج نداشته است اما «جدای از زنان کاتب، در میان اعضای خاندان سلطنتی نیز زنان باسواد پیدا میشد، برای مثال همسر و خواهر آشوربنیپال. از میان حدود ۳۰۰ نامه خصوصی با موضوعات روزمره مربوط به بابل هخامنشی ۲۷ تا (حدود ۹%) را یا زنان فرستادهاند یا مخاطب نامهها هستند و ۱۲ تا را نیز زنان خود نوشتهاند.»
بخشی از این جایگاه را میتوان در مذهب ایران باستان نیز جستجو کرد.
استاد ابراهیم پورداوود، اوستاشناس برجسته در توضیح سپندارمذ و این که در آیین ایرانیان چه پایهای داشته و جشن وی چگونه بوده، میگوید: «در ایران باستان گروهی از ایزدان یا میهن فرشتگان را امشاسپندان نامیدهاند، یعنی پاكان بیمرگ یا جاودانی. این پاكان، هفت تن دانسته شدهاند. اینان مانند وزیران پادشاه آسمانی، آفرینش اهورامزدا را پاسبانی و نگهبانی میكنند. اینان هماناند كه در فارسی، بهمن – اردیبهشت- شهریور- سپندارمذ – خرداد- امرداد خوانیم و در سر آنان، خرد پاك اهورا كه سپند مینو گویند، جای دادهشده است.
در میان این گروه هفتگانه، سپندارمذ و خرداد و امرداد، مادینه دانسته شده و این خود میرساند كه در آیین نیاكان ما، در پایه، فروتر از مردان دانسته نشدهاند.»
کتایون مزداپور، استاد فرهنگ و زبانهای باستانی با اشاره به اینکه نمیشود مردسالاری را در ایران باستان نادیده گرفت میگوید: «اختصاص این روز به زنان یک جنبهی خاص دیگری هم دارد و آن اینکه این روز را در خیلی از متون روز خِرد گفته اند.»
پیوند دادن زنان و خرد در بخش بزرگی از تاریخ جوامع انسانی نامأنوس بوده است و در بسیاری مناطق ایزد بانوهای خردورز با زنان افسونگر جایگزین شدهاند؛ مانند اینانا ایزدبانوی سومری عشق، زیبایی، عدالت، قدرت سیاسی و باروری که به مرور زمان در قامت ایشتر و زنی که مردان را خوار و خفیف میکرد نمایش داده شد.
ابراهیم پورداوود بنا بر سابقه تاریخی این روز پیشنهاد داد روز پنجم اسفند را که نیاکان ما «روز سپندارمذ» فرشته نیکی، نیکوکاری، نرمخویی، بردباری و فروتنی میدانستهاند روز پرستار نامیده شود. پیشنهادی که البته پذیرفته شد و برای چند دهه تا روی کار آمدن جمهوری اسلامی، این روز در ایران به نام پرستار جشن گرفته میشد.
سپندارمذ پاسبان تو باد/ خرد جان روشن روان تو باد
شاهنامه فردوسی، داستان بیژن و منیژه