در پانزدهم اوت ۲۰۲۱، هنگامی که اشرف غنی، رئیسجمهوری افغانستان، به همراه شماری از نزدیکانش فرار کرد و افغانستان به دست طالبان افتاد، شماری از نیروهای ویژه ارتش همچنان میکوشیدند از کابل دفاع کنند. خالد امیری، فرمانده نیروهای مشترک که اکنون فرماندهی بخشی از مقاومتگران در کوهپایههای هندوکش در استان پنجشیر را بر عهده دارد، در گفتوگو با ایندیپندنت فارسی، در مورد رویدادهای روزهای پانزدهم و شانزدهم اوت ۲۰۲۱ سخن گفت. او از ایستادگی نظامیان در برابر طالبان و دفاع آنان از کابل روایت میکند.
فرمانده خالد امیری تعریف میکند که گروههای اطلاعاتی وزارت دفاع ملی و امور داخلی شب شنبه ۱۴ اوت ۲۰۲۱ (۲۳ مرداد ۱۴۰۰) گزارش کردند که طالبان به حوالی گردان ۱۱۱ امنیتی مستقر دروازه شرقی کابل در منطقه پل چرخی، در نزدیکی پایگاه نظامی نیروهای مشترک، رسیده و شماری از افراد طالبان نیز به شهرستان خاک جبار در حومه کابل وارد شدهاند.
با آنکه تمامی مسئولان امنیتی در این گروههای اطلاعاتی حضور داشتند، هیچ تصمیم یا دستور رسمی خطاب به نظامیان صادر نشد و همه سکوت اختیار کردند.
امیری میگوید که سقوط پیدرپی بیش از ۲۰ استان به دست طالبان و سکوت مسئولان امنیتی و دفاعی روحیه سربازان را تضعیف کرده بود و همه به این نتیجه رسیده بودند که کابل هم سقوط خواهد کرد: «تمام حدود ۵۰۰ نظامی که در پایگاه نیروهای مشترک با من بودند، آماده شدند که اگر کابل به دست طالبان سقوط کرد، برای مقاومت به پنجشیر بروند. در همین حال، خبر رسید که مقر گردان ۱۱۱ که در نزدیکی ما بود، تخلیه شده و همه رفتهاند. همزمان قفل زندان پل چرخی هم شکسته شد و زندانیان آزاد شدند. اینجا بود که سقوط کابل محتملتر شد و باید برای رفتن به پنجشیر آماده میشدیم.»
خالد امیری میگوید که یک روز پیش از سقوط، در مورد اوضاع افغانستان و آمادگی برای مقاومت در صورت سقوط کابل به دست طالبان، با احمد مسعود، فرزند قهرمان ملی، یک ساعت گفتوگو کرد. در این صحبت، تصمیم بر آن شد که اگر کابل بر اساس یک تصمیم سیاسی سقوط کرد، او در کابل بماند و اگر شهر به دست طالبان سقوط کرد، احمد مسعود به پنجشیر برود و مقاومت ضد طالبان را رهبری کند.
این فرمانده پیشین نیروهای ویژه مشترک که آموزشهای نظامی را در داخل و خارج افغانستان گذرانده و بیش از ۱۰ سال در گوشهگوشه افغانستان علیه گروههای مخالف جنگیده است، می گوید: «به تمام همسنگرانم گفتم وضعیت در حال پیچیدهتر شدن است؛ رهبران دولت و نهادهای امنیتی و دفاعی قصد ندارند از کابل دفاع کنند. تصمیم من این است که اگر نتوانستیم از کابل دفاع کنیم، به پنجشیر بروم. از جمع شما اگر کسی داوطلب آمدن به پنجشیر است، با من بیاید. ما یک گروه مقاومت ضد طالبان ایجاد میکنیم؛ البته دشواریهای بسیاری وجود خواهد داشت.»
از میان ۵۰۰ نظامی که ۱۵ اوت ۲۰۲۱ در پایگاه نیروهای ویژه مشترک حضور داشتند، نزدیک به ۳۰۰ نفر برای پیوستن به مقاومت اعلام آمادگی کردند.
این فرمانده میافزاید: «با بسمالله محمدی، وزیر دفاع ملی، تماس گرفتم اما او گفت: طالبان وارد کابل نمیشوند. آمریکاییها اجازه نمیدهند. الان در مرکز آراس یک نشست مشترک با خارجیان در حال برگزاری است؛ لوی درستیز، معاون امنیتی وزیر کشور، و چند مسئول دیگر در این نشست صحبت میکنند. نتیجه نشست که اعلام شد، بعد از روشن شدن تکلیف آن، یک تصمیم میگیریم. تا ساعت ۱۲ به تو خبر میدهم. منتظر من باش.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
امیری روایت میکند که محمدی بعد از ساعت ۱۲ ظهر زنگ زده و گفته است که آمریکاییهان قول دادهاند به طالبان اجازه نمیدهند وارد کابل شوند و هر تحرکی با حملات هوایی پاسخ داده خواهد شد.
«دو ساعت بعد دوباره با آقای محمدی تماس گرفتم. به من گفت که به وزارت دفاع بروم. در همین حال سمیع سادات که یک روز پیش مسئول امنیت کابل شده بود، تماس گرفت و گفت که به جیساک یا مرکز هماهنگی نیروهای مشترک افغان و خارجی در محوطه فرودگاه کابل بروم.»
کاروان خودروهای نظامی گردان نیروهای ویژه مشترک که حدود ۳۰۰ نظامی مجهز با جنگافزارها سوارشان بودند، از منطقه هوت خیل کابل به راه افتادند. ترافیک شدید باعث شد شبهنگام به مرکز هماهنگی نیروهای مشترک افغان و خارجی در فرودگاه کابل برسند. چند نظامی نزدیک دروازه ایستاده بودند اما مسئولیتی نداشتند و نمیدانستند چه باید بکنند. این کاروان ۳۰۰ نفری در نزدیک لوای ۷۷۷ نیروهای ویژه هوایی افغانستان توقف کردند.
فرمانده خالد امیری میگوید: «در مرکز هماهنگی نیروهای افغان و خارجی هیچ مسئولی را نیافتیم. نزدیک بخش ورودی نیروی هوایی، حبیب خان حصاری، رئیس ارگان ستردرستیز که از مقامهای بلندپایه وزارت دفاع بود، در داخل ماشین نشسته بود و دنبال خودکار میگشت. سلام کردم و پرسیدم ما چه کنیم، تصمیم فرماندهی چیست؟ هیچ توجهی نکرد و پاسخی نداد. همان لحظه متوجه شدم که یاسین ضیا، رئیس پیشین ستاد ارتش، با شمار زیادی از خلبانان از دروازه ساختمان لوای نیروهای هوایی بیرون میآیند. آنها گفتند که به ترمذ میروند.»
خالد امیری از آنها دو تا سه هواپیما میخواهد تا آنان را به پنجشیر برساند. به او گفته شد که ژنرال فهیم رامین، فرمانده لوای ۷۷۷، قرار است آنها را به پنجشیر برساند. او به دفتر فهیم رامین، فرمانده نیروی هوایی ارتش رفت. آنجا رامین، بسمالله محمدی، وزیر دفاع، و تاج محمد جاهد، وزیر کشور پیشین، با شمار دیگری از مسئولان حضور داشتند. بسمالله خان گفت: «ما کابل را به این زودی ترک نخواهیم کرد. حالا اینجا در داخل فرودگاهیم و وضعیت را زیر نظر داریم. ببینیم چه میشود.»
امیری میگوید که در آنجا، شماری از مقامها به بسمالله محمدی فشار میآوردند که همگی از افغانستان بروند، اما محمدی خشمگین شد و گفت: «نمی روم؛ فرار کنم که ۴۰ سال زحمتم باد هوا شود؟»
در همین حال، دکتر مبین خیرخواه، از مسئولان وزارت کشور، گفت که طالبان اطلاعیهای صادر کردهاند که چون نیروهای امنیتی در شهر نیستند، طالبان به شهر وارد میشوند. صدای شلیک گلوله از هر سو به گوش میرسید. در همین حین یکی از افسران نیروی هوایی داخل دفتر شد و گفت که طالبان به فرودگاه کابل وارد شدهاند. با شنیدن این خبر تمام حاضران در دفتر فرمانده نیرو هوایی ارتش آنجا را ترک کردند.
فرمانده خالد امیری میگوید: «بهسرعت به سمت همکارانم در جی ساک رفتم اما متوجه شدم که آمریکاییها در بخش غربی فرودگاه مستقرند و هیچ طالبی آنجا نیست. گروهی از مسئولان امنیتی و دفاعی در فرودگاه نظامی بودند و خودروهای زرهی آنان همانجا رها شده بود. یک هواپیمایی سی۱۳۰ هم در نزدیک فرودگاه غیرنظامی بود. گفتند آنقدر مسافر داشته که نتوانسته است پرواز کند.
هلیکوپترها هم در فرودگاه نظامی بودند اما هیچ خلبانی آنجا نبود تا ما را به پنجشیر ببرد. بالاخره یک خلبان را که بیرون فرودگاه مانده بود به داخل آوردیم. این خلبان یک هلیکوپتر را روشن کرد، مهمات را در آن گذاشتیم. تازه چند نفر سوار شده بودند که بهسرعت پرواز کرد و به پنجشیر رفت.»
فرمانده خالد میگوید که در همین گیرودار، چند تن از فرماندهان نیروهای ویژه کماندو، نیروهای ضربتی و نیروهای ارتش که در پایگاه دارالامان بودند، تماس گرفتند و گفتند که هیچ کدام از روسای نهادهای امنیتی آنجا نیستند و آنها بلاتکلیف ماندهاند که چه کنند. قرار شد آنها هم به او بپیوندند و در هماهنگی با همدیگر کاروانی ترتیب دهند و برای دفاع از کابل تصمیم بگیرند.
نیمههای شب ۱۵ اوت بود که این کارآزمودهترین نظامیان افغانستان در مرکز هماهنگی نیروهای افغان و خارجی، جایی که تمامی عملیاتها و تصمیمهای نظامی برای دفاع آنجا گرفته میشد، نشسته بودند و در نبود مدیران نهادهای افغان و خارجیها، برای دفاع از نظام نقشه میکشیدند. نقشه خالد امیری این بود که آنان به عنوان آخرین نیروهای امنیتی افغانستان از راه دبیرستان امانی و شورای عالی مصالحه ملی به ارگ ریاستجمهوری وارد شوند و تا زمانی که یک توافق سیاسی حاصل شود، همانجا بمانند و از ارگ محافظت کنند. اما نیمی از این نظامیان با این تصمیم موافق نبودند و با پیشنهاد دوم امیری که رفتن به پنجشیر و مقاومت علیه طالبان بود، موافقت کردند.
امیری میگوید: «به عنوان آخرین نظامیان افغانستان مسئولیت داشتیم از کابل دفاع کنیم. رئیسجمهوری رفته بود اما نظامیان آنجا بودند و باید از کابل دفاع میکردند تا تاریخ در مورد نظامیان قضاوت نادرست نکند؛ اما شماری از همسنگرانم با این پیشنهاد مخالف بودند و آن را اثرگذار نمیدانستند.»
نزدیک صبح دیگر از بیش از ۳۰۰ نظامی، حدود ۱۵۰ تن حاضر بودند به مقاومت بپیوندند. کاروانی ترتیب دادند تا به سوی پنجشیر حرکت کنند اما گزارش رسید که طالبان کانتینرهایی پر از مواد انفجاری در مسیر راه نو و کهنه کابل شمال گذاشتهاند و در کمین کاروان این نظامیاناند. اکنون تنها راه رفتن به پنجشیر هلیکوپتر بود اما هیچ خلبانی حاضر نبود آنان را به پنجشیر ببرد. وضعیت خلبانان بحرانی بود و آنها برای نجات جانشان در فرودگاه نظامی کابل در انتظار پرواز به خارج از افغانستان بودند.
خالد امیری نقل میکند: «بیش از ۱۰۰ خلبان در جایی نشسته بودند. پیش آنها رفتم و پرسیدم آیا کسی هست که داوطلبانه ما را پنجشیر ببرد و بازگردد. فقط چهار تن بلند شدند. دو هلیکوپتر را از سلاح و مهمات پر کردیم و چهارنفر چهارنفر در هلیکوپترها سوار شدیم. ادریس لغمانی، خلبان یکی از هلیکوپترها که تازه میخواست پرواز کند، یکباره هلیکوپتر را خاموش کرد و گفت این خراب است، پرواز نمیکند. پیاده شوید. ناامید شدیم. دوباره تمامی مهمات را در هلیکوپتری دیگری گذاشتیم و پرواز کردیم. پس از پرواز ما، ادریس لغمانی همان هلیکوپتر را بلند کرد و در منطقه گمبیری استان لغمان به طالبان پیوست.»
امیری میگوید که این خلبان اکنون در فرودگاه نظامی طالبان مسند مهمی دارد.
هلیکوپترها ساعت ۷:۳۰ بامداد دوشنبه، ۱۶ اوت، در استادیوم ورزشی پنجشیر به زمین نشستند و پایگاههای مقاومت ضدطالبان را در دربند، کوتل انجمن و کوتل خاواک را که پیشتر ایجاد شده بودند، مستحکمتر کردند.
خالد امیری که اکنون از مهمترین فرماندهان جبهه مقاومت ملی در پنجشیر است، میگوید نظامیانی که یک روز پس از سقوط نظام در کابل با او برای پیوستن به جبهه مقاومت به استان پنجشیر رفتند، میتوانستند برای زندگی بیدغدغه به کشورهای اروپایی و آمریکا بروند اما راه مبارزه با طالبان را برگزیدند. به گفته امیری، خارجیها حتی حاضر بودند برای این نظامیان هلیکوپتر بفرستند تا آنان و خانوادههایشان را به خارج از افغانستان منتقل کنند؛ اما این نظامیان قول داده بودند که به مقاومت ضدطالبان ادامه دهند.
اکنون این نظامیان در کنار شماری از مجاهدین پیشین و بسیاری از مردم افغانستان یک سال است که در کوهپایههای هندوکش در استانهای پنجشیر، اندراب، خوست، نهرین، تخار، بدخشان، پروان، کاپیسا و برخی از استانهای دیگر علیه طالبان میجنگند و امید دارند افغانستان به آزادی و عدالت برسد.