خانواده ایندیپندنت فارسی روز دوشنبه، سوم بهمن، با خبری بسیار ناگوار مواجه شد: ابوالحسن مختاباد امرایی، روزنامهنگار و پژوهشگر موسیقی و از همکاران ثابتقدم روزنامه ما، در سن ۵۳ سالگی بر اثر حمله قلبی درگذشت. «ابوالحسن مختاباد امرایی» با نام خلاصه شدهاش «حسن امرایی»، برای ما مینوشت و در چند سال گذشته، دهها مقاله در عرصههای سینما، موسیقی و تاریخ معاصر ایران به قلم او منتشر شد.
از جمله وظایف من در «ایندیپندنت فارسی»، تماس با ایشان و دریافت مقالات او بود. اولین بار کاملیا انتخابیفرد، سردبیر روزنامه، ایشان را به من معرفی کرد. آشنایی این دو البته به سالها قبل و عرصه مطبوعات در ایران بازمیگشت و هر دو گاه خاطراتی از روزهای پیشین تعریف میکردند که برای من جوانتر، جذاب بود و یادآور تجربه همکاران.
در خلال این چند سال همکاری، گفتوگوهای بسیاری با آقای مختاباد در مورد فرهنگ و هنر ایران و خاطرات ایشان از عرصههای موسیقی و روزنامهنگاری در ایران داشتیم. همیشه جذب این بودم که او چقدر عاشق ایرانزمین و هنر آن بود و با چه دقتی رویدادها را دنبال میکرد: از خواندن کتابهای خاطرات چهرههای سیاسی و هنری تا تماشای مجموعههای تلویزیونی. مقالات متعددی که به قلم او در ایندیپندنت فارسی منتشر شد، گواه این دید چندبعدی است. چند ماه پیش بود که برای اولین و آخرین بار، موفق به دیداری حضوری با آقای مختاباد شدم: در رستورانی افغان در اوکلند کالیفرنیا مهمان ایشان بودم و چندین ساعت از هنر و موسیقی و تاریخ گفتیم. یکی از آخرین تماسهای تلفنیمان چند هفته پیش در رابطه با مرکز ایرانشناسی دانشگاه استنفورد بود که ایشان قصد داشت برای پروژهای با آن همکاری کند. آخرین پیامهایی که رد و بدل کردیم، روز شنبه در رابطه با انتشار مقالاتشان بود.
مختاباد متولد ۲۲ دی ۱۳۴۸ در امره بود و تازه تولد ۵۳ سالگیاش را جشن گرفته بود. او از تابستان سال ۱۳۷۲ همکاری با مطبوعات را آغاز کرد. اولین کار حرفهایاش در بولتن جشنواره تئاتر فجر بود؛ جشنوارهای که به محاق و نابودی رفتنش در لوای جمهوری اسلامی، موضوع مقالاتی بود که او در چند سال گذشته و از جمله همین روزهای اخیر، برای ایندیپندنت فارسی نوشت. اتفاقا آخرین مقالهای که از او در ایندیپندنت فارسی منتشر شد، مربوط به جشنواره موسیقی فجر بود. مختاباد از سال ۱۳۷۳ وارد کادر روزنامه «همشهری» شد و از آن پس تا پایان عمر، در جرگه اهل قلم باقی ماند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
او در عین حال مانند برادرش، عبدالحسین مختاباد، که خواننده شهیری بود، از جوانی در عرصه موسیقی فعالیت میکرد. به جرات میتوان او را از مهمترین نویسندگان عرصه موسیقی در چند دهه اخیر دانست. او در سال ۱۳۸۱ در مسند بازرس کانون پژوهشگران خانه موسیقی آغاز به کار کرد و در سالهای آتی سمتهای متعددی در این نهاد داشت؛ از جمله سردبیری نشریه خبر آن، نایبرئیس (۱۳۸۵ تا ۸۷) و رئیس هیاتمدیره (۸۷ تا ۸۹). او دو دوره متولی در مجمع عمومی خانه موسیقی، بازرس اصلی این نهاد انتخاب شد و ابتکارات مهمی در آن ارائه داد.
مختاباد خود نیز دستی در موسیقی داشت و از اوایل دهه هفتاد، نزد کریم صالح عظیمی درس موسیقی فراگرفته بود. در سالهای بعد نیز نزد استادان دیگری همچون نورالدین رضوی سروستانی، کمالالدین عباسی و حمیدرضا نوربخش، درس ردیف و آواز فراگرفت. رابطه نزدیکی با برادرش داشت و با او نیز به عشق مشترکشان، موسیقی، میپرداختند. در پادکستی که در زمینه موسیقی داشت، کارهای تحقیقاتی بسیار مهمی در رابطه با تاریخ موسیقی ایران انجام داد.
مختاباد در ضمن از چهرههای شناختهشده جامعه ایرانی شمال کالیفرنیا بود و در رویدادهای فرهنگی، از جمله درسهای مولویشناسی دکتر عبدالکریم سروش، نقشی فعال داشت. اهالی جامعه موسیقی و آواز محلی به خوبی با او آشنا بودند. روزی نبود که مشغول فعالیتی جدید در عرصه هنر نباشد و همین است که عمر کوتاهش اینهمه پربار بود.
در چند سال اخیر عادت کرده بودم که هر بار چهره فرهنگی مهمی درمیگذشت، از اولین اقداماتم، تماس با آقای مختاباد و درخواست مطلبی در مورد این شخصیتها از ایشان باشد. حال که او درگذشته است، چارهای جز اینکه خودم کلماتی بنویسم، نبود و البته قطعا هرگز به خوبی نوشتههای ایشان نخواهد شد. خانواده ایندیپندنت فارسی به همسر و خانواده ایشان و خانواده مطبوعات و هنر ایرانزمین تسلیت میگوید و جای خالی او و نوشتههایش را همیشه احساس خواهد کرد و به یاد خواهد داشت.