«کلاه‌خود دیوسر»، نماد پیروزی بر اهریمن

کلاه‌خود دیوسر نماد قدرت و اقتدار پهلوانان ایران بود

بالاترین افتخار شوالیه‌های غربی کشتن اژدها و نقش‌زدن طرحی از آن بر زره جنگی‌‌شان، نشان دلاوری آنان بود؛ اما در ایران، پهلوانان از دیرباز به جنگ دیو می‌رفتند و چه نشانه‌ای بهتر از «کلاه‌خود دیوسر» برای نشان‌دادن غلبه بر نماد سیاهی و تاریکی.

رستم، بزرگ‌ترین پهلوان اساطیری ایران، هم اغلب با کلاه‌خودی از سر دیو تصویر شده است.

کلاه‌خود کلمه‌ای فارسی است که در میان مجموعه‌داران اسلحه و ادوات جنگی بریتانیایی، با نام «نقاب‌ شیطان» شناخته می‌شود و به آن «مغفر» هم می‌گویند. هر سه نام به کلاهی آهنی اشاره دارند که جنگاوران در میدان نبرد برسر می‌گذاشتند. کلاه‌خود علاوه بر سر، پشت گردن و گوش‌ها را هم می‌پوشاند و گاهی محافظ بینی هم دارد.

شکل و منشا کلاه‌خودها

منشا کلاه‌خود آسیای مرکزی و ترکستان است و سربازان ایرانی تا قرن هجدهم و نوزدهم هم از آن استفاده می‌کردند. این کلاه‌های کاسه‌‌ای‌شکل از فولاد ساخته و به صورت کوتاه و مسطح یا بلند و نوک‌تیز طراحی شده‌اند. آن‌ها گاهی اوقات یک زائده میخی بالای کلاه داشتند که شبیه یک سرنیزه با مقطعی ضربدری و صلیب‌مانند بود. دو یا سه ستون نگهدارنده در دو طرف جمجمه به کلاه‌خود وصل می‌شدند که برای سوار کردن پرهای پرندگانی مانند حواصیل استفاده می‌شد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

این کلاه‌ها اغلب یک دنباله بافته‌شده از آهن و برنج یا برنج و مس هم داشتند که به‌منظور محافظت از گردن، شانه‌ها، پیشانی و کناره‌های صورت، از پایه کلاه آویزان می‌شدند. گاهی این دنباله به‌سمت پایین کشیده می‌شد تا چشم و بینی را نیز بپوشاند.

در نگاره‌های شاهنامه، رستم با دو نماد تصویری، از دیگر پهلوانان متمایز و مشخص می‌شود. این دو نماد عبارت‌اند از کلاه‌خود دوشاخ از سر دیو و ببر بیان. فاطمه ماه‌وان در مقاله «نمادشناسی مغفر دیوسر و دوشاخ رستم»، با بررسی ۱۳۳ نگاره، کلاه‌خود دیوسر رستم را بررسی کرده است و آن را «نماد قدرت و اقتدار» پهلوان اساطیری ایران می‌داند.

در شاهنامه فردوسی، پهلوانان بارها در ستایش رخت رزم خود به کلاه‌خود یا مغفرشان اشاره می‌کنند. برای مثال، رستم در بخش نبرد با سهراب می‌گوید: مر این رزمگه بزمگاه من است/ گرانمایه مغفر کلاه من است

تزئینات

علی‌رغم شباهت در طراحی، کلاه‌خودها از نظر تزئینات، بسته به فرهنگ‌هایی که از آن برآمده‌اند، تنوع عظیمی داشتند. تزئینات بیشتر بالای کلاه و میله بینی نقش زده می‌شدند و اغلب نقوشی منبت‌کاری‌شده از برنج، نقره یا طلا یا تصاویری از حیوانات بودند.

این نقش‌ونگارها گاه آن‌قدر زیاد و ظریف‌اند که به نظر می‌آید کلاه‌خود صرفا جنبه تزیینی داشته و برای مراسم رسمی در حضور شاه یا سرداران استفاده می‌شده است.

دعانویسی روی این کلاه‌خودها هم رایج بود. روی یک کلاه‌خود دوران مغول برای به‌دست‌آوردن کمک از جانب خدا و پیروزی سریع، آیه‌هایی از قرآن نقش زده شده است.

 با ورود سلاح گرم به جنگ‌ها، دیگر زره و کلاه‌خود فلزی کارایی حفاظتی نداشتند، اما تا سال‌ها همچون کالایی زینتی و نشان افتخار یا سوغات تولید می‌شدند.

در موزه‌های سراسر دنیا، نمونه‌های منحصربه‌فرد و ظریف از هنر فلزکاری ایرانی در ساخت کلاه‌خود یافت می‌شود.

بیشتر از زندگی