امروز، دوشنبه، یازدهم سپتامبر ۲۰۲۳ میلادی، ملت آمریکا و جهان، بیستودومین سالگرد بزرگترین حادثه تروریستی در تاریخ معاصر را به یاد بیش از سه هزار قربانی آن گرامی میدارند.
گرامیداشت قربانیان حادثه تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ میلادی، نقطهعطفی است برای مرور سایر رویدادهای مهم در جهان و نحوه نگرش سیاستمداران به پدیدهای به نام تروریسم و مقابله با آن.
دولت ایالات متحده آمریکا در مقابله با فاجعه تروریستی رخداده در شهر نیویورک و کشته شدن هزاران انسان، در اقدامی متقابل برای مواجهه با ترور و گروه تروریستی القاعده، به افغانستان لشکرکشی کرد.
ائتلافی جهانی برای مقابله با خطر حملههای تروریستی شکل گرفت و در راه رسیدن به این مهم، هزاران نفر از سربازان ارتش آمریکا و ائتلاف بینالمللی در افغانستان کشته و مجروح شدند.
امروز، پس از گذشت ۲۲ سال از این حادثه تروریستی، فرصت مناسبی است که از خود بپرسیم، تعریف تروریسم بعد از دو دهه چیست و غرب چه تعریفی پیش روی جهانیان قرار داده است. نگاهی بیندازیم به گروههای تروریستی که ۲۲ سال قبل امنیت و جان مردم جهان را به مخاطره انداختند و وضعیت آنها و تروریسم بینالملل را مرور کنیم.
دامنه لشکرکشی به افغانستان برای مبارزه با تروریسم که برای مقابله با گروه القاعده که در سال ۲۰۰۱ میلادی رخ داد، به عراق و سوریه نیز کشیده شد.
طالبان افغان که مبدا و منشا حضور گروههای تروریستی وابسته به القاعده در افغانستان بودند، پس از حمله آمریکا و ائتلاف بینالمللی پراکنده شدند و بخشهایی از آنان به خاک پاکستان گریختند، یا در نواحی مرزی بین دو کشور مجاور شدند.
تروریستهای خارجی مقیم در افغانستان توانستند از این کشور خارج شوند و در برخی کشورها نیز، این اقدام آمریکا و متحدان آن که حمله کشورهای غربی به یک کشور مسلمان قلمداد شده بود، به ایجاد تحرکات تازهای در منطقه انجامید.
ایالات متحده آمریکا پس از افغانستان به سوی عراق شتافت و حملات برای سرنگونی صدام حسین، جنگ دیگری در این کشور آفرید که نزاعهای قومی و قبیلهای و جنگی بر سر تثبیت موقعیت، به حضور گروههای افراطی اسلامی منجر شد که از دل آن داعش بیرون آمد.
دامنه این جنگ به سوریه رسید و بزرگترین جنایات علیه بشریت، در مناطق تحت اشغال این گروه، یعنی مناطق کردنشین ایزدی رخ داد.
کدام انسان مطلع و بالغی است که تصویر فروش زنان و دختران ایزدی در بازار بردهفروشان داعشی را از یاد برده باشد؟ قتلعام هزاران مرد و پسران نوجوان ایزدی، اگر به بزرگی حادثه تروریستی ۱۱ سپتامبر در نیویورک نباشد، از جنبه جنایتهای انجامگرفته، تعداد کشتهشدگان و نحوه دلخراش قتل بازداشتشدگان، در نوع خود تکاندهنده و بیسابقه بود.
گروههای القاعده سپس از آفریقا و فیلیپین سر برآوردند. از گروه تبهکار و تروریستی بوکوحرام در آفریقا گرفته تا ابوسیاف فیلیپینی در شرق آسیا و حوثیها در یمن، همه و همه، پس از طرح و برنامه ایالات متحده آمریکا برای جنگ با تروریسم، ایجاد و شکل گرفتند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
دولتهای معتبر و پیشرفته جهان با شعار مبارزه با ترور، به منطقه آمدند تا ترور را ریشهکن کنند. در پشت این دولتها نیز نهادهای بینالمللی مانند سازمان ملل متحد بودند تا با حمایت از این اجماع جهانی، تروریستهایی را که امنیت جهانیان را به مخاطره انداخته بودند، ریشهکن کنند.
نقش سازمان ملل متحد، به مثابه نهادی بینالمللی، در ایجاد امنیت و آسایش و رفاه ملل جهان، چه اندازه بود و مسئولان این نهاد چه تعریفی برای پدیدهای به نام تروریسم داشته و دارند؟
آیا سازمان ملل متحد و سایر نهادهای بینالمللی کارآمد بودهاند و توانستهاند به خواستههای ملتها و برقراری عدالت و آنچه از آنها توقع میرود، جامه عمل بپوشانند؟
این بحث را به این دلیل آغاز کردم تا در بیستودومین سالگرد حمله به برجهای تجارت جهانی در نیویورک که سرآغاز فصل جدیدی از رویکرد دولتها و ملتها در عرصه سیاست بینالملل بود، دریابیم که آیا به این مهم دست یافتهاند؟
گروههای تروریستی دیروز، امروز کجایند و چه سرنوشتی یافتهاند؟ تعریف دقیق تروریستی دانستن یک گروه چیست و چه معیاری برای این سنجش وجود دارد؟
واقعیت مشهود، میگوید که این تعاریف تغییریافتنیاند و بسته به سیاست دولت حاکم، تعدیل و بازنگری میشوند.
از منظر حقوق بینالملل و تعاریف منطقی، انتحار، انفجار و تهدید و ارعاب شهروندان، حرکاتی تروریستی تعریف میشوند. (تعاریف دیگری نیز البته برای تروریست بودن وجود دارد.)
بنابراین، چگونه ممکن است که یک رئیس جمهوری در آمریکا (دونالد ترامپ)، حوثیها را به دلیل اقدامات تروریستی آنان در فهرست گروههای تروریستی قرار دهد و رئیس جمهوری بعدی (جو بایدن)، آنها را از این فهرست خارج کند؟
چگونه ممکن است که تروریستهای افغان وابسته به القاعده و در فهرست افراد تحتتعقیب پلیس فدرال آمریکا (از جمله ملا غنی برادر، سراجالدین حقانی، خلیل حقانی) یا مندرج در فهرست سیاه تروریسم سازمان ملل متحد، اینک بتوانند در دولت افغانستان حضور داشته باشند؟
چگونه ممکن است که سازمان ملل متحد بپذیرد که برای افرادی که در فهرست گروههای تروریستی خود قرار داده است، هر هفته بستههای پول را به کابل و برای دولت منصوب به همان افراد تروریست، بفرستد؟
آیا پس از ۲۲ سال، تعاریف جدیدی از تروریسم ارائه شده است که ما با آنها آشنا نیستیم؟
پس از ۲۲ سال جنگ با ترور، سرنوشت القاعده، بوکوحرام و داعش چه بود و به کجا رسید؟ آیا این گروهها از بین رفتهاند، یا برای آنها نیز مانند گروه طالبان، تعاریف جدیدی ایجاد کردهاند؟
آیا دولتهای غربی شعور انسانها و درک آنها از وقایع به سخره گرفتهاند؟ آیا گروههای تروریستی مانند حربه و سلاحی دیده میشوند که کشورهای بزرگ در جهت منافع خود به خصوص در کشورهای جهان سوم از آنها استفاده میکنند؟
تغییر سیاستگذاری در مواجه با گروههای تروریستی موجب شده است که برای مثال در پاکستان در سال گذشته ( ۲۰۲۲ میلادی)، ۵۲۰ عملیات تروریستی انجام گیرد که کاملا شبیه به عملیات تروریستی طالبان در افغانستان بوده است.
متاسفانه وقایع گوناگون و جهتگیریهای غیرمنطقی و جانبدارانه سازمان ملل متحد، اعتبار و احترام این نهاد را زیر سوال برده است.
از مبلغ دقیق آنچه ایالات متحده آمریکا از تاریخ ۱۱ سپتامبر ۲۰۲۱ به بعد برای مبارزه با تروریسم هزینه کرده است، اطلاع دقیقی در دست نیست، اما بر اساس آمار یک وبسایت معتبر آمریکایی، از سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۲، بیش از ۲،۸ تریلیون دلار صرف مبارزه با تروریسم و گروههای تروریستی شده است.
این مبلغ هنگفت از جیب مالیاتدهندگان آمریکایی پرداخت شده است و نتیجه آن نیز پس از گذشت ۲۲ سال جنگ با گروههای تروریستی، برگرداندن طالبان به قدرت و آوارگی بیش از نیم میلیون افغان در سراسر جهان است.
با این حال، ما به احترام انسانهایی که جان شریف خود را برای آزادی و امنیت دیگران به خطر انداختند، سر تعظیم فرود میآوریم.
آخرین قربانیان حملات تروریستی۱۱ سپتامبر، ۱۳ سرباز شریف آمریکایی بودند که بیست سال پس از شروع مبارزه با تروریسم، در اوت ۲۰۲۱ در فرودگاه کابل کشته شدند. آنها مشغول تخلیه مردمان وحشتزدهای بودند که سراسیمه میخواستند افغانستانی را که بایدن، شتابزده به طالبان واگذار کرده بود، ترک کنند.
این سربازان آخرین تلاش خود را برای کمک به مردم درمانده و گریزان از تروریسم انجام دادند و همانجا جان سپردند.
سیاست تغییرپذیر و تعدیلیافتنی است، اما مرگ، ترور و وحشت، تغییرناپذیر است.
و چنین سالگردهایی بیش از هر چیز، ضرورت ایجاد نهادهایی جدید و جایگزین را برای مجامع بینالمللی کنونی نمایان میکند.