طی روزهای گذشته مدیرکل حفاظت محیط زیست استان خراسان شمالی از مرگ توله گربه پالاس، گونهای کمیاب و در خطر انقراض، در منطقه شیروان خبر داد.
رضا شکاریان علت اصلی مرگ این توله را مرگ مادر و سرگردانی چندروزه او در طبیعت عنوان کرد.
وی در توضیح این ماجرا گفت: «چند روز پیش، چوپانی در روستای سرانی شهرستان شیروان توله گربه پالاس سرگردانی را از چنگ سگهای گله نجات داد و بدون آگاهی از نحوه صحیح نگهداری از آن مراقبت کرد.»
طبق بررسیهای محیطبانان، مادر این توله را پیشتر سگهای گله کشته بودند و توله دو روز نزد چوپان مانده بود. بهرغم تلاش چوپان برای نجات این حیوان، ناآگاهی او از مشکل تغذیه توله با شیر گوسفند و آسیبهای جسمی ازجمله لنگی پا و ضعف شدید بدنی، که در معاینات اولیه دامپزشکان تشخیص داده شد، سبب شد اینگونه کمیاب جانش را از دست بدهد.
طبق گزارشهای منتشرشده، کارشناسان محیطزیست پس از اطلاع از وضعیت توله گربه پالاس این حیوان را به اداره حفاظت محیط زیست شیروان منتقل کردند و تصمیم گرفتند برای نگهداری از او، تغذیه با طعمههای زنده مانند پایکا و کبوترچاهی را در پیش بگیرند. هدف از این اقدامها، توانبخشی توله و بازگرداندن او به زیستگاه حفاظتشده پس از آمادگی برای شکار بود، بااینحال، توله به طور ناگهانی جانش را از دست داد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
گربه پالاس، یکی از گونههای کمیاب و در معرض انقراض، با نام گربه وحشی نیز شناخته میشود. اینگونه نایاب در شکار و استتار هوش بالایی دارد و به این دلیل که فعالیش هنگام شب است، مشاهدهاش در طول روز بهسختی ممکن است.
منطقه حفاظتشده گلیل و سرانی، با وسعتی بالغ بر ۱۸ هزار هکتار، در شمال شهرستان شیروان و در مرز ایران و ترکمنستان قرار دارد و یکی از زیستگاههای محافظتشده گربه پالاس است. در یک دهه گذشته، دوربینهای نصبشده در محوطههای حفاظتی شمال شرق ایران توانستند تصاویری از این گربه کمیاب را ثبت کنند.
مرگ این توله یادآور اهمیت بالای آگاهیبخشی به مردم محلی درباره حفاظت از گونههای در معرض خطر و لزوم همکاری همهجانبه برای حفاظت از محیط زیست است.
همزمان با انتشار خبر تلف شدن توله گربه پالاس در منطقه شیروان رسانههای ایران اعلام کردند که در منطقه اسفراین دوربینهای بخش حفاظتی تصاویری از یک قلاده گربه پالاس ثبت کردهاند.
کارشناسان محیط زیست یادآور شدند که بیشتر موارد شناسایی این حیوان مربوط به کشف لاشه آن است. به نظر میرسد حمله سگهای گله از دلایل اصلی به خطر افتادن جان این حیوان باشد.
چالشهای محیط زیست ایران؛ از نابودی گونههای جانوری تا بحرانهای زیستمحیطی
مرگ گونههای در معرض انقراض در ایران، ازجمله گربه پالاس، بهدلیل شکار، تصادفات جادهای و تلاشهای مردم محلی، قاچاقچیان و شکارچیان برای زندهگیری همواره با اعتراض فعالان محیطزیست همراه بوده است.
فعالان محیطزیست و حیاتوحش آموزش ندیدن مردم محلی درمورد ارزش حفاظت از گونههای کمیاب را از دلایل اصلی این مشکلات میدانند.
شباهت گربه پالاس به برخی نژادهای گربههای خانگی و زیبایی بیهمتای این حیوان سبب شده است برخی افراد بهجای حفاظت از آن به زندهگیری اقدام کنند. این امر یکی از دلایل در خطر قرار گرفتن همین اندکتعداد باقیمانده گربههای پالاس در ایران است.
ایران با تنوع زیستمحیطی بالا، از دیرباز محل زیست انواع گونههای جانوری بوده است، اما بسیاری از اینگونهها در طول زمان در معرض انقراض قرار گرفتهاند.
اردیبهشت ۱۴۰۳، مرضیه موسوی، کارشناس حوزه محیط زیست، اعلام کرد که از یک هزار و ۳۶ گونه مهرهدار جانوری در کشور، ۷۵ گونه در لیست قرمز اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت قرار دارند. اینگونهها با ارزیابیهای صورتگرفته در سه وضعیت بحرانی، در خطر انقراض و آسیبپذیر قرار دارند.
موسوی با اشاره به تفاوت طبقهبندی گونهها در لیست ملی با لیست اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت گفت: «برخی گونهها مانند خرس سیاه در لیست جهانی در رده آسیبپذیر طبقهبندی میشوند، ولی در لیست ملی در طبقه وضعیت بحرانی قرار دارند.»
یوزپلنگ ایرانی، گوزن زرد ایرانی، گورخر آسیایی، فک دریای خزر، هوبره، پلنگ، خرس سیاه آسیایی و تمساح پوزهکوتاه تنها تعداد کمی از گونههای در معرض انقراضاند که گروههای مردمنهاد میکوشند با ایجاد برنامههای تبلیغاتی و آموزشی راهکاری برای حفاظت از آنها بیابند.
انتخاب شینا انصاری، یکی از کارشناسان متخصص محیط زیست، به ریاست سازمان حفاظت محیط زیست در دولت چهاردهم، اگرچه با استقبال بخشی از فعالان این حوزه همراه شد، با توجه به اینکه مسئله حفاظت از محیط زیست ایران طی دهههای اخیر از مسئلهای کارشناسی به موضوعی سیاسی و امنیتی بدل شده، امیدی برای حل مشکلات آن باقی نگذاشت.
جنگلخواری رو به افزایش، آتشسوزیهای تعمدی در مراتع و جنگلها و آلودگی تالابها و رودخانهها؛ در هر کدام ردپای سیاستهای غلطی دیده میشود که بیش از آنکه منافع ملی و زیستمحیطی در نظر گرفته شده باشد، سهم جریانهای رانتی و فساد ارجحیت داشته است.
سایه نگاه امنیتی به این حوزه نیز از دلایل مشکلات محیط زیستی در ایران است که امکان بررسی کارشناسان و دخالت فعالان مستقل محیط زیست در تصمیمهای تاثیرگذار بر این حوزه را دشوار کرده است.
پروندهسازی برای فعالان محیط زیستی که با افشای موارد زمینخواری و یا ساخت کارخانههای پتروشیمی در محوطههای حفاظتشده توانستند توجه افکار عمومی را جلب کنند، از نشانههای تاثیر امنیتیسازی مسائل زیستمحیطی است.
کنار گذاشتن نگاه پروندهساز، یکی از خواستههای اصلی حامیان محیط زیست و حیاتوحش از ریاست جدید سازمان حفاظت از محیط زیست ایران است.
سازمان محیط زیست در ایران با مشکلات و ابربحرانهایی چون فرونشست زمین، کاهش مساحت جنگلی کشور، خشکی تالابها و رودخانهها و آلودگی هوا بهدلیل رشد میزان آلایندهها و افزایش گردوغبار ناشی از خشکسالی دستبهگریبان است.
رفع هرکدام از این بحرانها نیازمند عزمی همگانی با رویکردی متفاوت در سیاستهای کلان حاکمیتی است؛ حاکمیتی که کارنامه آن امروز چیزی جز ویرانی محیط زیست و گونههای جانوری و گیاهی در معرض نابودیاش نداشته است.
فعالان محیطزیست با تاکید بر نیاز به آموزش و آگاهیبخشی به مردم محلی برای حفاظت از گونههای در معرض انقراض، خواستار همکاری نزدیکتر نهادهای مختلف دولتی و مردمنهاد هستند. آنها معتقدند بدون تغییر در سیاستهای کلان و حذف موانع رانتی و فساد، حفظ محیط زیست و گونههای جانوری و گیاهی در ایران بهسختی امکانپذیر است.
در این میان، افزایش جنگل خواری، آلودگی منابع آبی و کاهش تنوع زیستی نهتنها تهدیدی برای محیطزیست، که برای سلامت عمومی و آینده پایدار کشور محسوب میشود.
کارشناسان محیط زیست بر لزوم اتخاذ سیاستهای جامع و بلندمدت برای حفاظت از محیط زیست تاکید دارند تا بتوان از نابودی بیشتر گونههای نادر و کاهش کیفیت زندگی در ایران جلوگیری کرد.
بحرانهای زیستمحیطی ایران نیازمند توجه فوری و هماهنگی میان نهادهای مختلف است. آموزش و آگاهیبخشی به مردم محلی، مبارزه با فساد و رانت، و اتخاذ سیاستهای کلان پایدار ازجمله راهکارهاییاند که میتوانند به حفظ و احیای محیط زیست ایران کمک کنند.
بدون این اقدامها، ایران با خطرات جدی در حوزه تنوع زیستی و پایداری محیطزیست روبهرو است که بر نسلهای آینده آشکارا تاثیرگذار خواهد بود.