در سراسر جهان، در بین کشورهای متمدنی که روابط دیپلماتیک و تجاری با سایر کشورها دارند، دید و بازدید مقامات سیاسی و رهبران امری عادی و پذیرفته شده است. شاید سفر بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسراییل به سلطنت عُمان برای مردم منطقه کمی عجیب بود، چرا که این کشور و هیچکدام دیگر از کشورهای مسلمان و عرب حاشیه خلیج فارس با اسراییل روابط رسمی دیپلماتیک ندارند و یا سفرهای ريیس جمهور آمریکا همیشه جالب و با حاشیه همراه بوده است.
در کشورهای منطقه روزی نیست که وزیر خارجه و یا نخست وزیر یا معاون امنیت ملی یکی از قدرتها مهمان و یا میزبان شرکای منطقه ای و همپیمانان خود نباشند. برای مردمی که روزنامه های صبح را ورق می زنند این دید و بازدیدها طبیعی و نشان دهنده موفقیت سیاسی و اقتصادی رهبران و سیاستمداران کشورشان قلمداد می شود.
با نوشتن این مقدمه می خواهم بگویم که دو هفته ای است که رسانه های فارسی زبان مردم کشور را در چنان تب و تابی برای سفر نخست وزیر ژاپن آقای شینزو آبه انداخته اند که تو گویی قرار است، بزرگترین راز کهکشان در این سفر گشوده شده و یا معضلات مردم یک شبه خاتمه یابد.
موضوع میانجیگری ژاپن که آنقدر به آن بال و پَر داده شده، آنقدر پَر گرفته است، که احتمالا ژاپنی ها نیز در حیرت از این سطح استقبال و توقعی که از آنها در این سفر می رود، در حیرت مانده باشند.
تیترهای رسانه های فارسی را می خواندم، «آبه سفیر صلح»، «نخست وزیر ژاپن در تهران، سفیر صلح»، «رمزگشایی از سفر آبه». و همه یک مضمون را یدک می کشند: میانجیگری و صلح. اگر این واژه ناتمام، که بخش ناگفته آن، گفتگو با آمریکاست، در چند هفته گذشته مقامات جمهوری اسلامی می گویند نیازی به میانجیگر برای گفتگو با آمریکا نیست. اگر این میانجیگری برای پرهیز از جنگ و رویارویی است، که خوشبختانه فعلا خطر رویارویی ایران با آمریکا با وساطت کشورهای منطقه و اروپایی بر طرف شده است.
این چه هیاهویی است که هر مقام خارجی که به ایران می آید، اطراف خبر طاق نصرت می بندند و چنان تبلیغات می کنند که تو گویی ایران مرکز ثقلی است که اینک مهمترین تصمیم گیرندگان جهان برای رایزنی به تهران می آیند؟ سفر آقای آبه سفری است مهم و در ادامه تلاشهای دیپلماتیک تمامی کشورهای خارجی و منطقه در کاستن از سطح تنش ها بین ایران و آمریکا که امنیت این منطقه و جریان صدور نفت را مورد تهدید قرار داده بود.
اما در نهایت آنچه که مطلوب سیاستمداران ایرانی است و از گفتن مستقیم آن طفره می روند، میانجیگری، زمانی امکان پذیر است که قدرتی بزرگتر، یعنی روسیه ایران را به چالش کشیده و مجبور به تن دادن به خواسته هایی کند که شرایط گفتگو با آمریکا فراهم شود. آنچه که ایران می خواهد شبه مذاکراتی شبیه به سال ۲۰۱۴ با دیپلماتهای آمریکایی و در کنار غرب، چین و روسیه بر سر برنامه هستهای ایران بود. این خواسته محقق می شود اما نه توسط دیپلماتهای غربی و نخست وزیر ژاپن، بلکه توسط رییس جمهور روسیه و در فضایی کمتر جنجالی و رسانه ای.
مهمتر از سفر آقای آبه به تهران، ملاقات در پیش روی پوتین و روحانی در بیشکک قرقیزستان و در حاشیه اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای و پس از آن نشست مشاوران امنیت ملی.