چه جای شگفتی است که خود مدونا دست به کار نوشتن و کارگردانی داستان زندگی خود شده است؟ غیر از خود او، چه کسی جرات دارد خود را آلوده این پروژه سترگ و وهمانگیز درباره یکی از نمادهای موسیقی مدرن کند؟ مدونا زنی است که به روایت غالب فرهنگی درباره موسیقی پاپ، جنسیت و زنانگی شکل داده است و اهمیتش به عنوان یک نیروی نوآور و تعیینکننده روندهای فرهنگی و سازنده بدعتهای جدید، هیچگاه چنان که شایسته است، تصدیق نشده است. اما آنچه مایه تأسف است، این است که خروجی این پروژه احتمالاً یک فاجعه خواهد بود.
مدونا در بیانیهای گفت: «من میخواهم داستان سفر خارقالعاده زندگیام را به عنوان یک هنرمند، یک موسیقیدان و یک رقصنده شرح دهم.» بیانیه ادامه میدهد: «داستانهای ناگفته و الهامبخش زیادی وجود دارد و چه کسی بهتر از خود من میتواند این داستان را روایت کند؟»
گرچه درست بودن این ادعا [که مدونا بهترین روایتگر داستان زندگی خود خواهد بود] قابل بحث است، چرا که عینیت و [فاصله ذهنی داشتن از وقایع] معمولاً کلید خلق درست یک روایت الهامگرفتهشده از یک زندگی واقعی است. با این حال، جای انکار نیست که حس قدرتمندانهای در این بیانیه وجود دارد. و انصافاً مدونا در این پروژه تنها نخواهد بود؛ دو صدای قدرتمند با او همراهی خواهند کرد. یکی فیلمنامهنویس برنده اسکار، دیابلو کودی (فیلمنامهنویس جونو) که مشترکا با مدونا فیلمنامه را خواهد نوشت، و نفر دوم هم ایمی پاسکال، تهیهکننده فیلم، که آخرین اثرش فیلم «زنان کوچک» است. اما مدونا مدونا است، و هر تلاش خلاقانه گروهی با او، به ملاقات مار کبرا با تعدادی موش شبیه خواهد بود.
مسئله دیگر، ماجرای «ویديو» است. پروژه را در قالب «ویدیو» [زنده اینستاگرامی] پیش بردن، به احتمال زیاد یک تصمیم حسابشده و بالغانه نیست. زیرا تعداد کمی از افراد خارج از جماعت طرفداران پروپاقرص مدونا آن را دیدهاند. وقتی این پروژه احتمالاً نیمهتمام رها شود، یا کودی پروژه را ترک کند، یا فیلم یک چیز بیمزه از کار درآید، تنها چیزی که در تاریخ خواهد ماند، یک ساعت زنده اینستاگرام خواهد بود، نشانگر بنیان ضعیفی که فیلمنامه فیلم بر روی آن ساخته شده است.
ویدیوی زنده که در ۱۰ سپتامبر در اینستاگرام مدونا پخش شد، او و کودی را در حال نوشتن فیلمنامه نشان میدهد. کودی به طرز ناخوشایندی روی لبه مبل کرمرنگ مدونا نشسته است، در حالی که مدونا خودش در حال بازی با ایدههای مختلف است و حواسش پیوسته با پرسشهای هواداران پرت میشود. یک تنش غیرقابل انکار در فضا موج میزند. حضور سنگین مدونا کافی است تا حتی بااعتماد به نفسترین آدمها را نیز از خود پریشان کند. کودی بهخصوص خسته به نظر میرسد.
به نظر میرسد که کودی همه کارها را اشتباه انجام میدهد. وقتی مدونا از حواسپرتی یادتش میرود که کجای داستان هستند، این کودی است که عذرخواهی میکند. کودی در مورد سهگانه فیلمهای مدونا شوخی میکند، اما مدونا کنایه را نمیگیرد. بعد کفشهای خود کودی است که دستمایه دایمی کنایه مدونا است. در ویدیوهای قبلی اینستاگرام که این دو تن را نشان میداد، به نظر میرسد مدونا به لباس کودی گیر داده است و بلوز «Little House on the Prairie» او و طرز لباس پوشیدن او را به مسخره گرفته است. او همچنین یک بار به کودی کنایه زد که چرا مستقیماً به چشمانش نگاه نمیکند.
هر طرفدار مدونا این نوع کارها را تشخیص خواهد داد و حتی از آنها لذت خواهد برد. شوخطبعی خشک مدونا و نقد و هزل او نسبت به همه چیز و همه کس، کاملاً مستند است و حس سردی و حس غیرقابل دسترس بودن او، بخشی از جذابیتهای مدونا است. اما برای پروژه تولید فیلم از بیوگرافی مدونا، چنین دریافتی نامفید و بالقوه مخرب است.
با قضاوت از روی ویدیو، روند فیلمنامهنویسی این زوج شامل روایت داستانهای زندگی توسط مدونا، و تایپ آنها توسط کودی و نوشتن مجدد آنها توسط مدونا یا «اصلاح» محاورهها است. هر دوی آنها لپتاپ دارند، اما به نظر میرسد که عملاً فقط مدونا لپتاپ در اختیار دارد. در «لایو اینستاگرام»، او بارها لپتاپ کودی را از او میرباید و اغلب آن را روی لپتاپ خودش میگذارد، و در حالی که کودی بیکار نشسته است، مدونا تایپ میکند.
همچنین به نظر میرسد که آنها در مورد ماهیت فیلم هم اختلاف عقیده دارند. بر اساس مکالمه آنها، فیلمنامهای که آنها قرار است بنویسند، بیشتر زندگی و حرفه مدونا را شامل میشود؛ از اوان کودکی او تا ورود به صحنه نیویورک در دهه هشتاد، و دستکم تا پایان دهه نود. جای تعجب نیست که به نظر میرسد فقط کودی فهمی از ساختار فلیمنامه دارد. وی از اهمیت غیرمعمول خواهر مدونا، پائولا، در فیلمنامه نام برد و مدونا میگوید که پائولا همیشه از نظر خلاقیت از او با استعدادتر بوده است، اما هیچگاه جاهطلبی و اراده او را نداشته است. در نظر کودی، همزمان با رشد حرفهای مدونا، پائولا پیوندی با انسانیت او و صدای عقلانیت او است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
کودی همچنین در یک لحظه اشاره کرد که ترجیح میدهد کل فیلمنامه به روزهای قبل از شهرت مدونا که در خیابانهای شلوغ نیویورک در حال تقلا برای زندگی بود، محدود بماند. چیزهای زیادی برای کشف در آن دوره وجود دارد؛ از اولین رقابتهای حرفهای او گرفته تا تعاملاتش در صحنه هنر این شهر با اندی وارهول، و رابطهاش با ژان میشل باسکیا.
اما، بنا به دلایلی، این دو نفر تصمیم میگیرند که ساخت موزیکال «اویتا» در سال ۱۹۹۶ را نیز در فیلمنامه بگنجانند. «اویتا» یک چالش خلاقانه برای این ستاره بود. برای آن کار، وی مجبور شد صدای خود را با تمرین کاملاً تغییر دهد. گفته میشود که او در جریان ساخت «اویتا»، با تهیهکننده فیلم، اندرو لوید وبر، درگیر بود و همچنین در طول فیلمبرداری آن اثر بود که مطلع شد فرزند اول خود را باردار است. اما «اویتا» همچنین به طور کلی شبیه کل «داستان مدونا» است. آن کار به طرز چشمگیری وی را تغییر نداد. غیر از «اویتا»، موانع جالبتری در زندگی مدونا هست که او بر آنها غلبه کرده است.
© The Independent