سال میلادی که گذشت، برای بسیاری در جهان سال آرام و امیدوارکنندهای نبود. جنگ در اوکراین بیش از آنکه جنگی بین روسیه و اوکراین باشد، جنگی است بین بلوک شرق و بلوک غرب، که جهان را در آستانه جنگی بزرگ قرار داده است.
شاید گفتن از جنگ هستهای کمی غیرقابل باور و پذیرش باشد، اما هر تقابل نظامی بین روسیه و ایالات متحده آمریکا دستکمی از یک جنگ هستهای نخواهد داشت.
پیامد این رویداد، جهانیان را مانند فاجعه همهگیری کرونا متاثر خواهد کرد و نیمنگاهی به منابع مالی عظیمی که کنگره آمریکا برای ادامه نبرد در اختیار اوکراین گذاشته است، موید این نظر و رسیدن این جنگ به بحرانی ترین لحظات آن باشد.
رئیس جمهوری اوکراین نیز در سفری که به واشنگتن داشت، بدون رودربایستی به نمایندگان مجلس آمریکا گفت پولی که آنها به اوکراین میدهند، صدقهسری نیست. ولودیمیر زلنسکی بهصراحت گفت که این جنگ ناتو علیه روسیه است که توسط اوکراین به پیش برده میشود.
در سخنان او صراحتی بود که تکلیف اوکراین و وضعیت این کشور را مقابل حملات روسیه آشکار کرد؛ آمریکا در میدان اوکراین با روسیه میجنگند.
بحران ناشی از بالا بودن قیمت نفت خام در بازارهای جهانی و کشمکش آمریکا با تولیدکنندگان نفت در اوپک پلاس، از دیگر موضوعات مهمی بود که پایش از سال ۲۰۲۲ به سال ۲۰۲۳ نیز کشیده میشود.
عربستان سعودی بهعنوان بزرگترین صادرکننده نفت و قطب مهم تصمیمگیری در اوپک و اوپکپلاس، زیر فشار ایالات متحده آمریکا تن به تحمیل خواست کشورهای غربی نداد. عربستان سعودی معتقد است که به اندازه کافی نفت در بازار وجود دارد و با تصمیمی سیاسی برای کاهش قیمت آن، تولید را در سطح مورد نظر آمریکا بالا نخواهند برد.
نافرمانی عربستان سعودی برای آمریکا تازگی داشت و با وجود حمایتی که از اصلاحات سیاسی و اجتماعی و مذهبی در این کشور میکند، دیدن استقلال رای و نظر آنان به مذاق حاکمان آمریکایی چندان خوش نیامده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
آمریکاییها هرچند که دل خوشی از حاکمان جمهوری اسلامی ندارند، اما حاضر نشدند سیاست قاطع و بازدارندهای در قبال ملایان نظام ولایت فقیه و در جهت سرنگونی آنها در پیش گیرند.
در گفتوگوهای غیررسمی و تبادل نظری که با نمایندگان وزارت خارجه آمریکا داشتم، آنها نشانندادن حمایت قاطع از معترضان ایرانی را مربوط به شدت واکنش نظام حاکم بر ایران دانستند.
مقامهای آمریکایی بر این باورند که خروج دیپلماتهای غربی از ایران، وضعیت این کشور را شبیه به وضع کرهشمالی خواهد کرد و دسترسی دست اول آنها به امکان بررسی اوضاع ایران از دست میرود.
آنها نگراناند که در نبود ارتباط مستقیم با جمهوری اسلامی، سپاه پاسداران بهطور مستقیم وارد خیابان شود و سرکوبها شکل دیگری بهخود بگیرد؛ و نگرانی دیگر و شاید اصلی تر، گسترش برنامه هستهای این کشور درجهت ساخت بمب هستهای است که میتواند بر سرنوشت ملت ایران و بازنگری تعریف رابطه غرب با جمهوری اسلامی تاثیر بگذارد.
اما من استدلال دیگری دارم. بسیج زیر شاخه سپاه است و نیروهای سرکوب در خیابان همان سپاهی های بی یونیفورم هستند. و کشورهای منطقه هیچکدام حامی و یا موافق استمرار حکومت دینی در ایران نیستند. آنها از انقلاب اسلامی در ایران و تاثیر مخربی که بر کشورهای آنها گذاشته است، آگاهاند و بر این اساس، تغییرات بسیاری در کشورهای خود برای مقابله با برنامههای مخرب جمهوری اسلامی اعمال کردهاند.
سکوت آنها درقبال کشتار و سرکوب مردم ایران نه از منظر تایید، بلکه اندیشمندانه و در جمع بندی از واکنش غرب و آمریکا در قبال مردم ایران و رفتار با حاکمان نظام جمهوری اسلامی بوده است.
درحالیکه به صورتی نادیده اختلافات و رقابتهای بسیاری میان غرب و برخی دولتهای منطقه وجود دارد، سیاستگذاری آنها و نظر دادن مستقیمشان درباره وقایع ایران، میتواند واشنگتن را بیشازپیش تحریک کند. منافع ملی این کشورها و امنیت ملی آنها ایجاب میکند که در شرایط فعلی خاموش نظارهگر وقایع جاری در ایران باشند. همانگونه که کشورهای منطقه از انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ بسیار آموختند و همانگونه که سعدی بزرگ در گلستان فرموده است؛
لقمان را گفتند: ادب از که آموختی؟
گفت: از بیادبان! هرچه از ایشان در نظرم ناپسند آمد، از فعل آن پرهیز کردم.
بدینسان، کشورهای منطقه هرچه که از این انقلاب در نظرشان ناپسند آمده بود، از انجام آن پرهیز کردند تا بهسرعت راه آبادانی و رضایت خلق خود را فراهم کنند. حتی اگر اتفاقی که در ایران سال ۵۷ افتاد و موجب سرنگونی نظام پادشاهی و استقرار نظام تندرو مذهبی در این کشور شد را با نگاهی موشکافانه بنگریم، توطئه و مداخله بهنفع غرب را در آن میبینیم. سیاستی که درقبال استقلال رای شاه اتخاذ شد که ناشیاز اعتماد بهنفس او و بیاعتناییاش به غرب و شرق بود و این تغییر بدون مخالفت غرب انجام گرفت.
اینک نیز پرهیز از اقدام قاطع غرب در مقابل نظام سرکوبگر و افراطی ایران، شیوه دیگری در بازتعریف منافع ملی کلان آنها در منطقه و جهان است. تحولات بزرگ در سال ۲۰۲۳ میلادی براساس سیاستگذاریهای غرب و منافعش در منطقه و جهان شکل میگیرد و پیشبینیها برای ایران و بازتعریف روابط کشورهای بزرگ با یکدیگر و مناقشه غرب و روسیه در اوکراین، از مهمترین موضوعات جاری در این سال جدید میلادی خواهد بود.
بالا بردن سطح غنی سازی ( بالای ۶۰ درصد)، زنگ خطر دیگری برای اسرائیل است که در روزهای پایانی سال ۲۰۲۲، بنیادگراترین و افراطی ترین دولت در این کشور بر سر کار آمد و پیامدهای پیشرفت برنامه هسته ای در ایران، امکان برخورد نظامی بین این دو کشور را بیش از پیش کرده است.
و همچنین، امیدواری جمهوری اسلامی به حمایت روسیه در صورت بحرانی شدن وضعیت حاکمان خواب و خیالی بیش نیست. اختلافهای جمهوری اسلامی و روسیه بیش از علاقهمندیهای مشترک و اتحادی است که درقبال غرب محکم و یکپارچه به نظر میرسد. از اختلاف برسر تقسیم محدوده دریایی یا آبهای سرزمینی و منافع در دریای خزر گرفته، تا مناقشه دولتهای باکو و ایروان که در آن بین ایران و روسیه اختلاف نظرهای عمدهای وجود دارد، موارد کمی از اختلاف نیست. حتی در بحث سوریه نیز بین جمهوری اسلامی و روسیه اختلاف نظر وجود دارد و بارها دیده شده که مراکز و پایگاههای نظامی سپاه پاسداران در سوریه هدف حمله اسرائیل قرار گرفته، بدون آنکه با ممانعت و یا واکنش روسیه مواجه شده باشد.
امروز نیز پهپادهای ارزانقیمت و مرگبار جمهوری اسلامی که ارتش پوتین آنها را به خدمت گرفته است، باردیگر جمهوری اسلامی را در غرقابه روسیه در جنگ اوکراین گرفتار خواهد کرد.
در ایران نیز با وجود سرکوبهای شدید و کشتار و بازداشت معترضان، پیشبینی من تداوم موسمی اعتراضات مردمی در سال ۲۰۲۳ است، تا زمان وصلشدن تمامی حلقههای اتصال به یکدیگر برای ایجاد تغییر مورد نظر ملت و در داخل ایران.
دگرگونیها و دگردیسیهای سیاسی بزرگترین چالش پیش روی جهان در سال ۲۰۲۳ میلادی خواهد بود که سه قاره، از آمریکا، تا اروپا و آسیا را دربر خواهد گرفت.