سی وهشتمین سیمرغ بلورین به پرواز درمی‌آید؟

ده‌ها هنرمند و منتقد بیانیه یک جمله‌ای «به جشنواره فجر نمی‌رویم» را امضاء کردند

عکس از سینماپرس

این اولین بار نیست که جشنواره سینمایی فجر، طی ۳۷ سالی که از برگزاری آن در ۱۳۶۱ می‌گذرد، توسط سینماگران تحریم می‌شود. بار اول در ۱۳۸۸ تحریم صورت گرفت، اما نخستین بار است که چنین گسترده موضوع تحریم مطرح می‌شود، و این نکته، جامعه هنری داخل کشور را به دو گروه موافق و مخالف تحریم تقسیم کرده است.

در سال ۱۳۸۸، ماجرا از درخواست جمعی از سینماگران ایران از سینماگران خارجی شروع شد. درواقع سینماگران خواسته بودند تا به نشانه اعتراض به سرکوب مردم توسط حکومت و دولت جمهوری اسلامی، که در آن سال در ظاهر هم یکی شده بودند، به جشنواره نیایند و اجازه ندهند که فیلم‌هاشان نمایش داده شود. آن درخواست موثر واقع شد و کارگردانان صاحب‌نامی مانند کن لوچ، کارگردان بریتانیایی، تئو آنجلوپولوس، کارگردان یونانی، و ایلیا سلیمان، فیلمساز فلسطینی، آن جشنواره را تحریم کردند. در روزنامه ایندیپندنت (که آن روزها فارسی‌اش چاپ نمی‌شد)، دلیل انصراف کن لوچ، اعتراض «به سرکوب نیروهای حکومت از طریق شکنجه، تجاوز در زندان، کشتار بی‌شمار و نمایش تلویزیونی دادگاه‌های اصلاح‌طلبان به سبک استالینی» عنوان شد. سینماگران خارجی نیامدند، و عملا بخش سینمای بین‌الملل برگزار نشد و چند سال بعد، آن بخش برای همیشه به اردیبهشت ماه منتقل شد. می‌خواستند نام آن را هم عوض کنند، که به توافق جمعی نرسیدند و آنان که دست بالا را دارند، اجازه ندادند. زمان تغییر کرد، اما نام هم‌چنان «فجر» ماند. 

شاید اگر جشنواره فیلم فجر در ۱۵ بهمن، حدود یک‌ماه پس از راهپیمایی ۹ دی به بهانه «هتک حرمت» در روز عاشورا و تاسوعا، با سخنرانی سید احمد علم‌الهدی (که فضا را بیش از پیش امنیتی کرد) نبود، آن جشنواره هم به‌طور موفق‌تری تحریم می‌شد. به هر حال، هرچند پرحاشیه، اما برگزار شد و رسانه‌ها هم مستقیم در سالن افتتاحیه نبودند. ابراهیم حاتمی‌کیا، با ارغوانی کردن رنگ «سبز» با فیلم توقیفی «به رنگ ارغوان»، جایزه به‌ترین کارگردانی را در آن سال از آن خود کرد، و از آن پس مشخص‌تر لقب «سینماگر حکومتی» بودن را پذیرفت و گفت که به آن افتخار می‌کند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

امسال نیز پس از ۲۵ آبان و وقایعی که به «کشتار آبان» مشهور شد، هر چند زمزمه‌هایی از تحریم جشنواره‌‌های فجر شنیده می‌شد و هنرمندانی در خارج از ایران با اندوه فراوان از هنرمندان داخلی می‌خواستند که به جشنواره‌های حکومتی فجر نروند، اما صدای هم‌آهنگی در این مورد از داخل ایران شنیده نمی‌شد. حتی در ۹ آذر، وقتی جمعی از سینماگران بیانیه‌ای در محکومیت کشتار مردم در آبان انتشار دادند، صحبتی از تحریم جشنواره فجر نشد. ناگفته نماند که برخی، نسبت به لحن بیانیه که از موضع بالاست، یادآوری می‌کردند که شما هنرمندان بهتر است از از حقوق خود دفاع کنید و جلو سانسور بایستید و به جشنواره‌های حکومتی نروید. در همان زمان‌ها، جمعی از فعالان عرصه هنر در خارج از ایران، نسبت به احتمال حضور رومئو کاستالوچی و یوجینو باربا واکنش نشان دادند، و طی نامه سرگشاده‌ای از آنان خواستند که به این جشنواره نروند، و پس از چند روز اعلام شد که برگزاری کارگاه‌ها و اجراهای یوجینو باربا، نویسنده و کارگردان دانمارکی، و رومئو کاستلوچی، کارگردان ایتالیایی، به تشخیص کمپانی‌های این دو گروه لغو شده است. در ۲۵ آذر، محسن استادعلی «جایزه بهترین کارگردانی جشنواره سینماحقیقت» را به سرشناس‌ترین جان‌باخته کشتار آبان، پویا بختیاری، اهدا کرد، و در همان روزهای پایانی آذر ماه در بیانیه سینما علیه سینما، جمعی از دانشجویان سینمایی، روشن و واضح خواهان تحریم جشنواره فیلم فجر شدند. با مشخص شدن این که هواپیمای اوکراینی بر اثر شلیک دو موشک سپاه سرنگون شده است، موجی از خشم و اندوه و بی‌اعتمادی تمام جامعه را فراگرفت، و مجددا اعتراضات گسترده، این‌بار با آتش‌زدن و پایین کشیدن تصاویر سردار قاسم سلیمانی، به اوج رسید و هنرمندان زیادی به صورت جمعی و فردی به انتشار نظرات خود در اینستاگرام، که به فضای مجازی رسمی هنرمندان ایرانی تبدیل شده است، پرداختند.

مجموعه‌ای از اقدامات و سخنان، از جمله اظهار نظر بهرام بیضایی که گفت، «هیچ نوع حضوری در هیچ جشنی ندارم»، داریوش مهرجویی که ترجیح داد کنار مردم بماند، مسعود کیمیایی که مستقیم گفت نمی‌خواهد فیلمش در جشنواره فیلم فجر نشان داده شود، و ناصر تقوایی که این عمل مسعود کیمیایی را تایید کرد و کار مثبتی برشمرد، روح تازهی به تحریم جشنواره فجر دمید. 

هایده صفی‌یاری، تدوین‌گر سرشناس سینمای ایران، که عضو آکادمی اسکار هم هست، به داوران گفته است که آثار او را داوری نکنند، و سازندگان فیلم مستند «کامی» به تهیه‌کنندگی پیمان قاسم‌خانی و کارگردانی میترا ابراهیمی، از شرکت در جشنواره فیلم فجر انصراف دادند.

وقتی رخشان بنی‌اعتماد اعلام راهپیمایی در تمام میدان‌های آزادی سراسر شهرهای کشور کرد و موجی در حمایت از آن به راه افتاد، با او تماس گرفتند و گفتند که سریع راهپیمایی را لغو کند، و او هم در توییترش اعلام کرد:«دعوت هنرمندان به عزاداری برای جگرگوشه‌هامان که قرار بود فردا، یکشنبه ۲۲ دی‌ماه در میدان‌های آزادی شهرهای ایران برگزار شود؛ با هشدار جدی نهادهای امنیتی مواجه شد.» با این حال، تاب نیاورند و او را دستگیر کردند؛ اما آن اقدام ‌چنان موجی راه‌انداخت که دستگیری‌اش به چند ساعت نکشید و آزاد شد.

خبر دستگیری نوید میهن‌دوست که از ۱۳ آذر توسط وزارت اطلاعات بازداشت شده بود، در همین میانه منتشر شد، و بعد، خبر دستگیری علی فرمانی، صدابردار و فیلم‌ساز اهل شیراز، و مسعود حکم آبادی، تهیه‌کننده نمایش «پیانیستولوژی» از مشهد، که جشنواره تاتر فجر را تحریم کرده بودند، خبرهایی هستند که در کنار پیوستن روز به روز هنرمندان بیشتری به تحریم جشنواره، شنیده می‌شود.

اما تهدید هنرمندان، به دستگیر کردن هنرمندانی کمتر ‌شناخته‌شده، محدود نمی‌شود. نصرالله پژمان‌فر، سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، گفته‌ است که با ارایه طرحی در مجلس، هنرمندانی را که (از شرکت در جشنواره فجر) انصراف داده‌اند، برای همیشه از کار هنری در ایران ممنوع‌الکار می‌کند. از گوشه‌های دیگر هم هر روز به زبانی و ادبیاتی، تمسخر و تهدید ادامه دارد و کسانی که خود را صاحب مملکت می‌دانند، حالا طلب‌کار شده‌اند که این‌ها را ما هنرمند کردیم. اما تهدید و دستگیری تاکنون موجب عقب‌نشینی نشده است.

بیانیه یک جمله‌ای «به جشنواره فجر نمی‌رویم»، توسط ده‌ها هنرمند و نویسنده و منتقد هنری تاکنون امضا شده است، و روز به روز هنرمندان بیشتری اعلام می‌کنند که در آن جشنواره شرکت نخواهند کرد، یا آن را تحریم می‌کنند. در این میان، چند نفر هم اعلام کرده‌اند که نباید جشنواره را تحریم کرد؛ که مشهورترین‌شان شهاب حسینی ست.

یک هفته پیش، ترانه علیدوستی در صفحه اینستاگرام خود نوشت:«...خوشحالم که امروز ماهیت این پروپاگاندای غیرسینمایی و دولتی برای تعداد زیادی از همکارانم روشن شده...» و بعد به دادسرای رسانه فراخوانده شد. البته سپس اعلام کردند که احضار او ربطی به ماجراهای اخیر ندارد و مربوط به پرونده سال ۹۶ است.

از این که چه تعدادی از هنرمندان در زندان هستند، خبر دقیقی منتشر نشده است، اما می‌دانیم که از سال‌های پیش احمد ایرانی‌خواه (بازیگر و کارگردان رادیو و تئاتر)، رضا انتصاری (مستندساز، عکاس و خبرنگار)، جواد خمیس‌آبادی (فیلم‌بردار و کارگردان سینما)، مهدی فاطمی‌نسب (نقاش و گرافیست) و فرنام فرهنگ (نوازنده و آهنگ‌ساز)، در زندان هستند و معلوم نیست تا کی در زندان خواهند ماند.

شرکت در جشنواره فجر یا هر جشن و جشنواره دیگری، در روزهایی که هنرمند نوجوانی مانند نیکتا اسفندانی به ضرب گلوله عرق خون شده است و در خاک خفته است و هنرمندان زیادی در زندان هستند و مردم سیاه‌پوش و شمع به‌دست در حیرت این ظلم مدام به سر می‌برند، کار پسندیده‌ای نیست و با ذات هنر و هنرمند در تضاد است.

بیشتر از فرهنگ و هنر