جمهوری اسلامی در بیش از چهار دهه گذشته، میلیاردها دلار برای توسعهطلبی و گسترش نفوذش هزینه کرد تا بهعنوان یک کشور قدرتمند به باشگاه قدرتهای بزرگ و هستهای وارد شود. برای رسیدن به این هدف، رژیم تهران همهجا مداخله کرد؛ در آمریکا به حمایت از ونزوئلا پرداخت، در جنگ اوکراین کنار روسیه ایستاد و با استفاده از شبکههای ترور و خرابکاری و بهمنظور دستیابی به فناوریهای پیشرفته، در اروپا مداخله کرد. آفریقا هم از شر طرحها و پروژههای توسعهطلبانه رژیم ایران در امان نماند.
با این حال و بهرغم تداوم راهبرد مداخله و توسعهطلبی، رژیم جمهوری اسلامی که در جنگ هشت ساله با عراق، طعم تلخ جنگ را چشیده بود، هرگز نمیخواهد قلمرو ایران در معرض جنگ قرار گیرد. بههمین دلیل، با سوق دادن گروههای شبهنظامی وفادار به خود به خط مقدمهای جنگ، ارتش و سپاه پاسداران را از میدان رویارویی مستقیم با دشمن دور نگه میدارد.
زمانی که رژیم جمهوری اسلامی درصدد بهرهجویی از برخی سرمایهگذاریهایش در منطقه برآمد، نخست حوثیهای یمن را در مقابل کشورهای منطقه قرار داد. پس از عملیات طوفانالاقصی، جمهوری اسلامی از این گروه نیابتی برای تاثیرگذاری بر خطوط کشتیرانی بینالمللی و کنترل بابالمندب استفاده کرد و در عین حال، سپاه پاسداران تصمیم گرفت تنگه هرمز را کنترل کند.
رژیم ایران حماس را به اجرای حمله هفتم اکتبر تشویق و نیروهای حشدالشعبی را در شرق سوریه و در مرز با اردن بسیج کرد. سپس به منظور اعمال فشار بر اسرائيل، به حزبالله دستور داد جنگی حمایتی و فرسایشی را در جنوب لبنان آغاز کند.
در واقع جمهوری اسلامی که به آستانه تولید بمب اتمی رسیده است، قصد داشت با راهاندازی جنگ در منطقه، توجه جهان به تحولات داخلی ایران کاهش یابد و با استفاده از این هیاهو، به توسعه برنامههای موشکی، پهپادی و هستهای خود بپردازد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
با این حال، رژیم جمهوری اسلامی برخلاف تصوری که از طرحها و برنامههایش داشت، با چالشهای سختی روبرو شد. پس از سقوط هلیکوپتر ابراهیم رئیسی در ۳۰ اردیبهشت، رژیم ایران از ذکر ماهیت سانحه و عواملی که به سقوط هلیکوپتر رئیسی منجر شد، خودداری کرد.
در مراسم تحلیف مسعود پزشکیان که با حضور سران «مقاومت» از جمله اسماعیل هنیه برگزار شد که با رهبر جمهوری اسلامی هم دیدار کرده بود، پزشکیان علامت پیروزی نشان داد اما دیری نگذشت که همهچیز دگرگون شد و اسرائیل در مدت بسیار کوتاهی، صحنه «وحدت میدانها» را به معضلی برای جمهوری اسلامی و شبهنظامیانش تبدیل کرد.
اسرائیل فواد شکر، فرمانده نظامی ارشد حزبالله و رئیس ستاد نظامی این حزب، را در اتاق خوابش در حومه جنوبی بیروت هدف حمله موشکی قرار داد و از پا درآورد. سپس به سراغ اسماعیل هنیه در تهران رفت و او را در مهمانسرای سپاه پاسداران ترور کرد. پزشکیان که چند ساعت قبل اسماعیل هنیه را بهگرمی در آغوش گرفته بود، از بالکن کاخ ریاستجمهوری شعلههای آتش مهمانسرای سپاه را که اسماعیل هنیه آنجا حضور داشت، از دور نظاره میکرد.
از سوی دیگر، هم رهبر جمهوری اسلامی و هم پزشکیان میدانستند که به محض خروج محمد الضیف از تونلش در اردوگاه المواصی، اسرائیل ویلا و اطراف آن را ویران کرده و یکی از بزرگترین طراحان عملیات طوفانالاقصی را از بین برده است.
پس از آنکه رژیم جمهوری اسلامی حوثیها را به عبور از خط قرمزها و حمله پهپادی بینتیجه به تلآویو و سفارت آمریکا سوق داد، بندر حدیده در یمن هدف حمله شدیدی قرار گرفت و تا چند روز در آتش میسوخت. چندی بعد، مواضع نیروهای حشدالشعبی در شمال استان بابل در جنوب بغداد هدف حمله قرار گرفت و به کشته شدن شمار زیادی از کارشناسان نظامی و متخصصان پهپاد منجر شد.
اسرائیل در مدتزمانی بسیار کوتاه بر جمهوری اسلامی و راهبرد «وحدت میدانها» چیره شد. سپس ظرف تنها یک هفته، تمامی عوامل وقوع یک جنگ گسترده را فراهم کرد و نیروهای مقاومت را در برابر گزینههای بسیار اندکی قرار داد و جمهوری اسلامی را که با آغاز به کار رئیسجمهوری جدیدش، خود را برای گفتوگو با واشینگتن و غرب آماده کرده بود، با یک آزمون دشوار دیگر مواجه کرد.
جمهوری اسلامی که مدعی است «حمله به عزت و حیثیت ایران بدتر از حمله به حاکیمت و اماکن دیپلماتیک است»، جز پاسخ دادن به اسرائيل چارهای ندارد. با این حال نمیخواهد با ورود به میدان درگیری مستقیم با اسرائيل خود را به مخاطره بیندازد و فرصت گفتوگو با ایالات متحده را از دست بدهد.
جمهوری اسلامی در حال حاضر، تنها دو گزینه پیش رو دارد؛ یا باید به جنگی همهجانبه و مستقیم با اسرائيل وارد شود و با ناو هواپیمابر روزولت، ناوهای جنگی همراه آن و گروه آماده عملیات آبیــخاکی یواساس واسپ مستقر در شرق مدیترانه که حامل بیش از چهار هزار تفنگدار دریایی است، بجنگد یا گزینه دوم را اجرا کند که بهگفته حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان، این است که جمهوری اسلامی برای آرام کردن تدریجی اوضاع تلاش کند.
تلآویو به تهران و گروههای نیابتی آن هشدار داده است که اگر به تهدید اسرائيل ادامه دهند، جنگی گسترده و همهجانبه را علیه آنها آغاز خواهد کرد که عواقب ناگواری به دنبال خواهد داشت.
حسن نصرالله زمانی میگفت سرنوشت تحولات منطقه را میدان جنگ رقم میزند اما اکنون با شکست دولت بایدن در برقراری آتشبس در غزه و ناتوانی آن در پایین آوردن سطح تنش بین اسرائيل، حزبالله و جمهوری اسلامی، میتوان گفت که وقوع هرگونه جنگ و درگیری در منطقه به سود اسرائيل است.
آیا جمهوری اسلامی با شروع جنگی همهجانبه به اسرائيل پاسخ خواهد داد یا پاسخش مانند گذشته به حملات نمایشی و بسیج گروههای نیابتی برای هدف قرار دادن اسرائيل محدود خواهد بود؟