جنگ با لبنان از زمان شروع نبرد غزه آغاز شد و درگیری بین حزبالله و اسرائيل در جنوب لبنان همچنان ادامه دارد. بنابراین صحبت از احتمال وقوع جنگ در لبنان نیست، بلکه در مورد گسترش دامنه آن است و پرسشی که مطرح میشود این است که آیا این درگیری به جنگی همهجانبه و تمامعیار تبدیل خواهد شد؟
از زمان شروع جنگ، عملیات نظامی اسرائیل در لبنان هرگز متوقف نشدند و مناطق جنوبی لبنان پیوسته در معرض حملات اسرائيل قرار دارند. علاوهبر آن، روند ترور رهبران و فرماندهان حزبالله ادامه دارد و از زمان آغاز درگیری بین دو طرف تاکنون، بیش از ۵۰۰ نفر از اعضای حزبالله کشته شدهاند. ترور چهرههای حزبالله اقدامی ساده نیست، بلکه طرحی سازماندهیشده برای از پای درآوردن تدریجی حزبالله است.
حدود یک هفته پیش، باور غالب این بود که عملیات گسترده اسرائیل به سمت لبنان اجتنابناپذیر است، سپس تلاشهای آمریکا به کاهش تنش منجر شد، اما تنش بار دیگر شدت گرفت و احتمال گسترش دامنه جنگ را افزایش داد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
برای روشن شدن وضعیت جنگ، بهتر است تحولات و رخدادهای گذشته را بررسی کنیم. از زمان آغاز شعلهور شدن آتش جنگ غزه، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، راهبرد مشخصی را دنبال میکند. افزون بر آن، نتانیاهو قصد دارد خود را بهعنوان رهبر تاریخی اسرائيل تحمیل کند. او در تلاش برای بازگشت به مرحله قبل از توافق اسلو و بازگرداندن موضوع به نقطه اول است.
در مقالهای که در آغاز بحران منتشر شد، من درباره خطر این موضوع هشدار دادم و همواره بر لزوم توجه به این امر که کلید درک راهبرد نتانیاهو است، تاکید میکنم.
در حالی که نوار غزه و نقشه آن کاملا دگرگون شده است، از «روز بعد» از جنگ هیچ صحبتی مطرح نیست و غزه در حال تبدیل شدن به یک منطقه نظامی است. افزون بر آن، نتانیاهو جنگ را به سمت کرانه باختری که در آستانه انفجار است، سوق داده است. به عبارت دیگر، تمامی دستاورد فلسطینیها و آنچه از پیمان اسلو و سایر توافقها باقی مانده، در حال نابودی است.
اصرار نتانیاهو بر حفظ گذرگاه فیلادلفی با مصر به یکی از عمدهترین چالشها در مسیر مذاکرات توقف جنگ و آتشبس تبدیل شده و برخی از رسانههای غربی هم پیوسته دیدگاه نتانیاهو را تبلیغ میکنند، در حالی که این امر به معنی نقض توافق «کمپ دیوید» با مصر است.
پس از تیراندازی در مرز اردنــکرانه باختری (پل ملک حسین)، نتانیاهو برای بازرسی منطقه دره اردن فلسطین وارد این منطقه شد. کشورهای عربی، بهویژه عربستان سعودی، این اقدام را تحریکآمیز و در راستای گسترش شهرکسازی دانستند و آن را بهشدت محکوم کردند.
علاوه بر آن، اقدام اخیر دولت اسرائیل تهدیدی برای توافق «وادی عربه» اردن و اسرائیل در سال ۱۹۹۴ است و طرح تشکیل کشور فلسطین را عملا تهدید میکند. این رویکرد همچنین ثابت میکند که هدف نتانیاهو بهرهبرداری از هر بحرانی برای تغییر واقعیت، بازگرداندن موضوع به نقطه صفر و پشت پا زدن به تمامی توافقهای قبلی در منطقه است.
با توجه به راهبردی که نتانیاهو آن را دنبال میکند، لبنان یا جنوب آن نمیتواند با نوار غزه و کرانه باختری تفاوتی داشته باشد. به همین دلیل، میتوان گفت که نتانیاهو فرصت جنگ گسترده با حزبالله را از دست نخواهد داد، زیرا همانگونه که در بالا اشاره شد، ادامه جنگ به نفع راهبرد نتانیاهو است.
جنگ اسرائيل با حزبالله افزون بر اینکه وضعیت کنونی و نقشه منطقه را تغییر میدهد، به تشدید تنش میان جمهوری اسلامی و اسرائیل منجر میشود و این همان چیزی است که نتانیاهو به دنبال آن است؛ بهویژه اینکه او اخیرا اعلام کرد که در جلوگیری از دستیابی تهران به توانایی هستهای نقش موثری ایفا کرده است.
نتانیاهو در حالی این راهبرد را دنبال میکند که منتظر روی کار آمدن رئیسجمهوری جدید آمریکا است. بنابراین، اگر کامالا هریس در انتخابات ریاستجمهوری آینده پیروز شود، خود را مقابل عمل انجامشده خواهد یافت و جز کنار آمدن با آن چارهای ندارد، در حالی که بازگشت ترامپ به کاخ سفید به معنی ادامه راهبرد نتانیاهو است. از این رو، رهبران لبنان باید با خردورزی مراقب وضعیت دشوار آینده باشند و پیش از فراگیر شدن جنگ، بکوشند راهحلی بیابند که لبنان را از فاجعه حتمی نجات دهد.
برگرفته از روزنامه الشرقالاوسط