موزه بریتانیا تا سالها برای پس ندادن اشیا تاریخی کشورهای دیگر یک جواب محکم و بهنظر بینقص داشت: کسی نمیتواند مثل ما از این میراث جهانی نگهداری کند؛ اما رسواییهایی که پیدرپی پیشآمدند، به تردیدها درباره اینکه این موزه چقدر به نگهداری اصولی و امنیت این اشیا تاریخی منحصربهفرد حساس است، دامن زد و آن را زیر سوال برد.
موزه بریتانیا از اواسط اوت به دلیل سرقت بیش از دوهزار شیء باستانی از مجموعههایش درگیر بحران بوده است. گمان میرود این سرقت کار یکی از کارمندان بوده باشد که در یک دوره ۲۰ ساله، اموال این موزه را در فروشگاههای آنلاین میفروخت. مقامهای موزه جز هشدار دادن درباره فروش اقلام دزدیدهشده در سال ۲۰۲۱ تا اوایل سال ۲۰۲۳، اقدامی در این زمینه انجام ندادند.
این اولین بار نیست که موزه بریتانیا هدف انتقاد قرار میگیرد و امانتداریاش برای آثار تاریخی زیر سوال میرود. کاترینا تیتی، مورخ شاغل مرکز ملی مطالعات علمی فرانسه، در نشریه کانورسیشن به برخی حوادثی پرداخته که در طول این سالها، صلاحیت موزه بریتانیا برای نگهداری گنجینه آثار تاریخی جمعآوریشده از سراسر دنیا را زیر سوال برده است.
تمیزکاری دووین
بدونشک بدنامترین رسوایی موزه بریتانیا تمیزکاری دووین است که نام جوزف دووین، فروشنده آثار هنری فوقالعاده ثروتمند بدنام و از خیرین مرتبط با موزه بریتانیا، را با خود یدک میکشد. مقامهای موزه مدتها استدلال میکردند که مرمرهای پارتنون بهتر است در بلومزبری باقی بمانند، چرا که یونانیها قادر نیستند از آنها مراقبت کنند. این بحث زمانی کنار گذاشته شد که فاش شد این موزه در اواخر دهه ۱۹۳۰، سنگ مرمرها را با ابزارهای ساینده تراشیده و سطح تاریخی، رنگدانههای آنها و آثاری را که نشان از ابزار بهکاررفته در ساخت مجسمهها داشتند، از بین برده است.
مجسمههای رنگی معابد یونان باستان به مذاق دووین خوش نیامدند
به کارمندان دووین دسترسی کامل به موزه داده شد و حتی اجازه دادند به کارکنان موزه امرونهی کنند. آنها خیلی زود در یک تلاش فاجعهبار برای سفید کردن آنچه از تزیینات رنگارنگ اولیه باقیمانده بود، شروع به ساییدن مرمرها کردند. «پاکسازی» ۱۵ ماه به طول انجامید تا اینکه در سپتامبر ۱۹۳۸ متوقف شد.
برای جلوگیری از آسیب دیدن شهرت موزه این اتفاق پنهان نگه داشته شد و موزه وقوع آن را انکار کرد. اسناد مربوط به این ماجرا بهصورت محرمانه طبقهبندی شدند. مرمرها بعدها در گالری قرار گرفتند که به افتخار مردی که مسئول آسیب به سطح تاریخی آنها بود، دووین نامگذاری شده بود.
این رسوایی به مدت ۶۰ سال مخفی نگه داشته شد تا اینکه ویلیام سنت کلر، مورخ بریتانیایی، در سال ۱۹۹۸ آن را افشا کرد. سنت کلر یکی از بزرگترین مدافعان بازگرداندن مجسمهها به وطن اصلیشان بود.
دیگر رسواییها
حوادث دیگری نیز شهرت موزه بریتانیا را خدشهدار کردند. اسناد منتشرشده بر اساس قانون آزادی اطلاعات نشان میدهد که در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۸۰ افراد متفرقه و یک حادثه کاری به شکل پایههای پارتنون آسیب دائمی رسانده است.
طی کنفرانسی در سال ۱۹۹۹ در موزه، حضار تشویق شدند مجسمههای باستانی را لمس کنند. بسیاری از حاضران این حرکت را چنان بیملاحظه دیدند که گالری را ترک کردند.
یکی دیگر از رویدادهای بحثبرانگیز قرض دادن مخفیانه مجسمه پایهدار خدای رودخانه ایلیسوس به موزه دولتی آرمیتاژ در سنپترزبورگ در سال ۲۰۱۴ بود؛ آن هم درست زمانی که اروپا به دلیل الحاق کریمه، روسیه را تحریم کرده بود. این اتفاق تا زمانی که مجسمه به روسیه منتقل نشد، اعلام نشده بود.
جنجالی دیگر از نوعی متفاوت مربوط به اشیای موردمناقشه در مجموعه موزه است که موضوع درخواست بازگشت به موطن اصلی آنان است.
موزه بریتانیا با انبوهی از ادعاهای استرداد در مورد اشیای بسیار خاص در مجموعه خود روبرو بوده اما قاطعانه از شرکت در این بحث امتناع کرده است؛ اگرچه از ابتدای سال تلاش کرد یونان را متقاعد کند که «قرض دادن» مرمرهای پارتنون را بپذیرد، ظاهرا این موضوع را ورود به بحث بازگرداندن به وطن میدانست.
مشکلات کنونی موزه
اکنون موزه بریتانیا در تلاش برای ترمیم شهرت خدشهدارشدهاش، به یک میلیارد دلار کمک مالی نیاز دارد.
حدود نیمی از هشت میلیون قطعه موجود در انبارهای این موزه فهرستبندی نشدهاند و این فقدان طبقهبندی و ثبت شدن مطمئنا سرقتها را تسهیل کرده است. این واقعیت که کشف این سرقتها بسیار طول کشیده، این سوال را مطرح میکند که چه چیزهای دیگری ممکن است بدون هیچ ردی ناپدید شده باشند.
موزه بریتانیا هنوز تعداد دقیق اشیای دزدیدهشده را اعلام نکرده است؛ اما چگونه میتوان از میان چیزهایی که قبلا موجودیشان ثبت نشده بود، تعداد دقیق مفقودیها را دانست؟ چالشبرانگیزتر اینکه چگونه میتوان این اشیا را شناسایی کرد؛ چه رسد به اثبات مالکیت.